صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۵ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

افغانستان و بازی با دو ابر قدرت جهان

-

 افغانستان و بازی با دو ابر قدرت جهان

چندي پيش جنرال دوستم معاون اول رياست جمهوري به روسيه سفر کرده بود از مقامات روسي خواسته بود تا به افغانستان کمک نظامي نمايد. مسکو به درخواست افغانستان جواب مثبت داده بود. اکنون اما، اشرف غني، رئيس جمهور از پوتين خواسته است تا براي مبارزه با شورشيان به افغانستان تجهيزات نظامي ارسال نمايد. هليکوپترMi-35 از جمله مواردي است که اشرف غني از پوتين خواسته است به افغانستان بدهد. اشرف غني و معاون اول رياست جمهوري در حالي از روسيه کمک نظامي درخواست نموده است که آمريکا متحد استراتژيک افغانستان خوانده بود و روسيه و آمريکا در سطح نظام بين الملل به خاطر کنترل و نفوذ بر نظام رقابت مي کند. در عين حال، دو کشور در مورد مسائل سوريه با همديگر اختلاف نظر دارند. اکنون اين سوال پيش مي آيد که آيا افغانستان قادر به بازي با دو ابر قدرت جهان است؟ آيا نزديکي با روسيه موجب تغيير سياست هاي آمريکا در قبال افغانستان نخواهد شد؟ آيا اين سياست ها موجب گسترش ناامني و بي ثباتي کشور نمي شود. در نوشتار کنوني به اين مسئله پرداخته و سوال هاي مذکور را پاسخ مي گويم.

اول؛ تجربه تاريخي ما نشان مي دهد که دوري از يک ابر قدرت و نزديکي به ديگري پيامد هاي ناگوار داشته است. در زمانه داوود خان که ما در قطب چپ قرار گرفته داشتيم داوود خان يکباره با قطب چپ بريد و به راست پيوست. اين تغيير استراتژي موجب شد که شوروي کمونيست ها را در داخل افغانستان کمک نمود. کمونيست با حمايت شوروي توانست کودتا نمايد و داوود خان را به شکل فجيع همراه با خانواده اش به قتل برساند و قدرت سياسي را به دست گيرد. اين اولين تجربه ما در تغيير استراتژي نسبت به قدرت هاي بزرگ بود که هزينه سنگين براي افغانستان در پي داشت. شکل گيري گروه هاي جهادي، جنگ جهادي ها با کمونيست ها، جنگ داخلي ميان گروه هاي مختلف اجتماعي و حضور گروه طالبان نتيجه آن چرخش بود. اکنون ما در قطب آمريکا قرار داريم و روسيه به عنوان رقيب اين کشور محسوب مي شود، نزديکي به روسيه بدون شک، مايه نگراني واشنگتن خواهد شد و آن ها اقدامات را به منظور جلوگيري و حفظ افغانستان در ساحه نفوذ خود اقدام خواهد کرد. از اين جهت، احتمال آن مي رود که افغانستان يکبار ديگر تجربه گذشته را تکرار نمايد.

دوم؛ افغانستان جز کشور هاي پسا منازعه محسوب مي شود که دولت در آن ضعيف و ناتوان است. قادر به سرکوب و منکوب کردن شورش ها نيست. بر قلمرو خود حاکميت کامل ندارد. قادر به انحصار کردن خشونت نيست. بنابراين، به خاطر ضعف و ناتواني دولت ما قادر به بازي با دو ابر قدرت نمي باشيم. اين بازي بيش از آن که براي سودي در پي داشته باشد، موجب ضعف و ناتواني بيشتر دولت مي گردد و ناامني در کشور افزايش مي يابد و کشور را به ميدان رقابت دو ابر قدرت تبديل مي کند. سران حکومت وحدت ملي بايد از تجربه تاريخي درس عبرت گرفته و از بازي با دو ابر قدرت دست بکشد در غير آن احتمال تکرار تجربه تاريخي وجود دارد. ممکن چنين استدلال گردد که در زمانه داوود خان نظام بين الملل دو قطبي غير منطف بود و جدا از قطب و پيوستن به قطب ديگر هزينه ها و تنبيهات را در پي داشت و اکنون نظام بين الملل سلسله مراتبي است و هزينه ها و تنبيهات به پيمانه زمان داوود خان نيست. در پاسخ بايد گفت که سلسله مراتبي بودن نظام بين الملل باعث نشده است که روسيه از رقابت با آمريکا دست بکشد. آمريکا نيز حاضر نيست که موقعيت و جايگاه خود را در نظام بين الملل کاهش دهد. از اين جهت، خارج شدن افغانستان از زير نفوذ آمريکا مي تواند منجر به تغيير استراتژي اين کشور در مورد افغانستان شود و افغانستان را يک بار ديگر ميدان جنگ و رقابت تبديل کند.

سوم؛ در شرايط کنوني ما داراي نظام دموکراتيک مي باشيم رابطه با آمريکا به سود دموکراسي نوپا و جوان افغانستان است. زيرا، آمريکا حامي نظام هاي دموکراتيک در جهان محسوب مي شود. روسيه اما، تعهدي در قبال نظام هاي دموکراتيک ندارد. براي آن ها نظام هاي اقتدارگرا بيشتر جذابيت دارد تا نظام دموکراتيک. از اين جهت، نزديکي با روسيه ممکن صدمه جدي به دموکراسي جوان ما وارد نمايد. با توجه به اهميت دموکراسي و حقوق بشر و ارزش هاي جديد بهتر آن است که روابط ما با آمريکا حفظ گردد. از ظرفيت هاي موجود براي تحکيم دموکراسي، دولت-ملت سازي و رشد اقتصادي و مبارزه با گروه هاي دهشت افکن استفاده گردد. ظرفيت هاي زيادي وجود دارد که ما مي توانيم از آن ظرفيت ها براي بهبود وضعيت عمومي کشور استفاده نمايم.

چهارم؛ ظرفيت ها تعهد آمريکا در قبال افغانستان و پيمان امنيتي افغانستان با آمريکا است. ما در سال گذشته پيمان امنيتي با ايالات متحده آمريکا امضا نموديم. اين پيمان ظرفيت هاي زيادي را به وجود آورد. از جمله کمک دوام دار آمريکا به افغانستان و به خصوص به بخش نظامي کشور و کمک به افغانستان در مبارزه با تروريسم و دهشت افکني. اشتباه است اگر بپنداريم که نظام بين الملل شکل و فرم جديد به خود مي گيرد و ساختار سلسله مراتبي دوباره به سمت قطبي شدن جهان در حرکت است. آمريکا همچنان به عنوان ابر قدرت نظامي و اقتصادي در جهان مطرح است و آن ها اين قدرت خود را در براي چند دهه ديگر حفظ خواهد کرد. نه روسيه و چين و هند به اين زودي قادر به رقابت جدي در عرصه هاي مختلف با آمريکا نيست. بنابراين، پندار هاي ما در مورد ساختار نظام بين الملل و بازي برمبناي پندار هاي اشتباه از بنياد نادرست است. بنابراين، بجاي صرف انرژي و نيرو براي نزديک شدن به روسيه بهتر آن است که انرژي و نيرو هاي خود را صرف استفاده از ظرفيت هاي موجود در رابطه با آمريکا نمايم و از حضور اين کشور در افغانستان سود جويم و کمک هاي بيشتر براي سرکوب شورش ها و مبارزه با تروريسم به دست آوريم. اشتباه است اگر بپنداريم که ما همانند کشور هاي ديگر مي توانيم با دو ابر قدرت بازي نمايم. ما نه دولت قوي داريم و نه قادر به تهديد نظم منطقه و جهان هستيم. از اين جهت، بازي با دو ابر قدرت منجر به جدي گرفته شدن ما از سوي کشور هاي ديگر نمي شود. از اين جهت، بايد عاقلانه و مدبرانه رفتار نمايم و سياست خارجي خود را طوري تعريف نمايم که موجب ستيز و منازعه ميان کشور هاي مختلف نگردد.

در پايان بايد يک بار ديگر متذکر شد که نزديکي با روسيه موجب دوري از آمريکا خواهد شد و آمريکا در منطقه دوباره روي پاکستان حساب خواهد کرد. در آن صورت، اين ماييم که هزينه مي پردازيم. اگر نزديکي با روسيه مزيت هاي براي حکومت افغانستان دارد در مقابل هزينه هاي نيز در پي خواهد داشت که هزينه آن بيشتر از مزيت هاي آن است.  

دیدگاه شما