صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نقش کشورهای همسایه در امر مبازه با مواد مخدر در افغانستان

-

نقش کشورهای همسایه در امر مبازه با مواد مخدر  در افغانستان

اخيرن پوليس مبارزه با مواد مخدر ايران از آمادگي شان براي اعزام پوليس هاي متخصص مبارزه با مواد مخدر در افغانستان خبر داده است. با اين حال اما آيا چقدر مي توان از اين امر در راستاي مبارزه با مواد مخدر که حدود سه مليون مردم ما را به کام بدبختي برده است، خوشبين بود؟ عوامل اساسي کشت و توليد مواد مخدر تا کنون، با اينهمه کمک و تلاشي جامعه جهاني براي محو و از بين بردن مواد مخدر در افغانستان چيست؟ کشورهاي همسايه ي ما از جمله ايران که براي کمک براي مبارزه با مواد مخدر با افغانستان اعلان آمادگي کرده است، چقدر و به چه شکل مي تواند موثر باشد؟

کشت مواد مخدر در افغانستان، دو عامل عمده مي تواند داشته باشد

اول: مواد مخدر، بخصوص ترياک، منبع مهم اقتصادي بخش از مردم افغانستان را تشکيل مي دهد. اين مواد، شايد از پردرامدترين توليد دهاقين است. بنابراين، اين ها کوشش مي کنند تا به هر شکل ممکن منبع مهم اقتصادي شانرا حفظ کنند. حالا در اينکه مواد مخدر از منابع مهم اقتصادي دهاقين افغانستان است، جغرافيايي مبارزه با مواد مخدر، از افغانستان نيز فراتر مي رود. وقتي که از نگاه اقتصادي به اين پديده بنگريم، اين تنها افغانستان نيست که ملامتي کشت و توليد مواد مخدر را به عهده داشته باشد. بلکه درانصورت، دامن کشورهاي ديگري نيز به اين ملامتي آغشته است. کشورهاي که بازار فروش مواد مخدر است. از نگاه اقتصادي، کالايي توليد و عرضه مي شود که تقاضاي آن وجود داشته باشد. تقاضاي مواد مخدر، و به عبارت ديگر، بازار فروش و مصرف مواد مخدر، به شکل وسيع وجود دارد. اما اين بازار، بيش از اينکه خود افغانستان باشد، کشورهاي ديگري است. افغانستان درست است که به پيمانه زيادي مواد مخدر را کشت و توليد مي کند، اما اين تنها افغانستان نيست که مصرف کننده مواد مخدر باشد. تا زماني که تقاضاي مواد مخدر وجود داشته باشد، کوشش به عرضه ي آن نيز وجود خواهد داشت. و اين تقاضا، اگر در کشورهاي ديگر بخصوص کشورهاي همسايه ما، بيشتر از افغانستان وجود نداشته باشد، کمتر وجود ندارد.

دوم: مواد مخدر، اغلبن در مناطق ناامن افغانستان کشت و توليد مي شود. مناطق که کمتر تحت کنترول و مديريت دولت است. بنابرين، ناامني، به عنوان مانع تسلط دولت بر آن مناطق، يکي ديگر از عوامل عمده ي کشت و توليد مواد مخدر به حساب ميايد. به اين ترتيب، اين دو عامل (منبع اقتصادي و ناامني)، از عوامل مهم کشت مواد مخدر در افغانستان است. اين دو مساله، همواره يکديگر را تقويت نيز کرده است.

 توليدکنندگان مواد مخدر، بدون شک سود اش را در وجود ناامني جستجو کرده و ازينرو کمتر خواهان تسلط دولت بر مناطق آنان بوده است. و متقابلن گروه هاي مخالف دولت نيز خواهان کشت مواد مخدر به عنوان يک منبع اقتصادي آنها بوده است. به اين ترتيب، مواد مخدر به عنوان منبع اقتصادي براي دهاقين و گروه هاي مخالف دولت، همواره مساله امينت را پيچيده کرده است، و امنيت هم مساله کشت مواد مخدر را. مخالفين دولت، چون طالبان، و فعلن هم داعش، همواره از کشت مواد مخدر به عنوان يک منبع اقتصادي سود جسته و مي جويند. ازينرو، همواره سعي کرده است تا کنترول مناطقي را که در آنجا مواد مخدر به پيمانه زيادي کشت و توليد مي شود، در دست داشته باشند. به همين دليل، تا هنوز دولت افغانستان کمتر موفق شده تا در مناطق که به پيمانه زيادي موادمخدر کشت و توليد مي شود، کنترول داشته باشد.

از اينرو، از نظر اقتصاد سياسي، يک رابطه متقابل بين ناامني و کشت و توليد مواد مخدر، وجود دارد. گروه هاي مخالف دولت، و بصورت مشخص طالبان، زمينه کشت و توليد مواد مخدر را فراهم مي کنند، و توليدکنندگان مواد مخدر نيز زمينه کشت مواد مخدر را در وجود ناامني جستجو مي کنند. کاري که باعث انتفاع هردو جانب مي شود. با اينحال، راه مبارزه با آن، به نظر من بيش از اينکه نيازمند متخصصان مبارزه با مواد مخدر باشد، نيازمند يک سازوکار سياسي- اقتصادي است.

بنابراين، به نظر من بهتر است تا کشورهاي که علاقه مند مبارزه با مواد مخدر در افغانستان است، بخصوص کشورهاي همسايه ما، کمک هاي شانرا روي محورهاي ذيل متمرکز کنند:

اول: محدود کردن بازار مصرف مواد مخدر و مسدود کردن راه هاي قوچاق آن در خاک شان. مواد مخدر در افغانستان توليد مي شود اما بيشتر در کشورهاي ديگر، از جمله کشورهاي همسايه به مصرف ميرسد. از جمله در ايران. کشور ايران، با وجود وضع قوانين سخت گيرانه اي عليه قوچاق مواد مخدر، به پيمانه زيادي مواد مخدر دران کشور قاچاق مي شود. يکي از راه هاي مبارزه با قوچاق مواد مخدر در ايران، وجود بازار مصرف آن در ايران است. با اين حال، کشور ايران بايد در قدم اول کوشش کند تا زمينه هاي مصرف مواد مخدر در کشور شان را محدود و راه هاي قاچاق در آن کشور را مسدود کند.

دوم: معرفي بديل مناسب مواد مخدر براي دهاقين، با سازوکارهاي مشخصي. از آنجاي که مواد مخدر، به عنوان يک منبع درامد براي دهاقين مطرح است، بهترين راه که بتواند دهاقين را براي دست برداشتن از کشت مواد مخدر اقناع کنند، اين است که بديل مناسبي که بتواند درامد به اندازه درامد مواد مخدر را داشته باشد، به دهاقين معرفي شود. اين کار، مستلزم يک سازوکار اجتماعي- فرهنگي است، که با تبليغات گسترده و تدوير ورکشاپ ها براي دهاقين، دهاقين را تشويق کنند تا ديگر بجاي مواد مخدر، از بديل آن توليد کنند.

سوم: کمک به تامين امنيت و دسترسي دولت به مناطق که مواد مخدر کشت و توليد مي شود. که اين کمک الزامن نيازمند پوليسهاي متخصص مبارزه با مواد مخدر نه، بلکه نيازمند پوليسي براي تامين امنيت مي باشد تا بتوانند امنيت را تامين و تسلط دولت بر آن مناطق را ميسر کند.

تا زماني که بازار فروش و مصرف مواد مخدر محدود نشود،‌ و تا زماني که راه هاي قاچاق مواد مخدر بسته نشود، و تا زماني که بديل درامدزايي براي مواد مخدر، فراهم شده و با تامين امنيت،‌ زمينه جاگزيني آن مساعد نشود، از بين بردن کشت و توليد مواد مخدر کار دشواري است.

دیدگاه شما