صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۱۳ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

گروه طالبان تهدید وجودی برای حکومت و گروه های اقلیت

-

گروه طالبان تهدید وجودی برای حکومت و گروه های اقلیت

جنرال جان کمبل، فرمانده نيروهاي بين المللي در افغانستان گفته است: «اجازه نمي دهيم تا گروه طالبان بار ديگر به قدرت برسند.» اين سخن از زبان کسي شنيده مي شود که براي سال هاي متمادي فرمانده‏اي نيروهاي بين المللي در افغانستان بوده است. نيروهاي که در مدت کمتر از يک ماه توانست امارت اسلامي طالبان را سقوط دهد. سقوطي که موجب شکل گيري روزنه‏اي اميد براي شهروندان افغانستان شد. پيروزي زودهنگام نيروهاي بين المللي در افغانستان موجب شد که آن ها جنگ افغانستان را پايان يافته تصور نمايد. مردم افغانستان نيز چنين تصوري داشتند. مردم افغانستان عمر گروه طالبان و امارت اسلامي را پايان يافته مي پنداشتند. اين پنداشت تا سال 2005 ادامه داشت. از سال 2005، گروه طالبان دوباره از لانه هاي خود بيرون شدند و حملات خود را عليه نيروهاي امنيتي افغانستان و نيروهاي بين المللي آغاز نمودند. در سال 2007، حملات آن ها تشديد شد.
با روي کار آمدن باراک اوباما، مبارزه با گروه طالبان تشديد شد. نيروي بيشتري از سوي اداره باراک اوباما به افغانستان فرستاده شد. افزايش نيرو اما، منجر به کاهش خشونت ها و ضعيف شدن گروه طالبان نشد. آن ها همچنان حملات خود را تشديد بخشيدند. سال 2014، نيروهاي بين المللي مسئوليت تأمين امنيت را به نيروهاي امنيتي افغانستان واگذار نمودند. با واگذاري مسئوليت هاي امنيتي، بخش زيادي از نيروهاي بين المللي افغانستان را ترک کردند. جنگ با گروه طالبان و ديگر گروه هاي دهشت افکن به نيروهاي امنيتي افغانستان واگذار شد. با خروج نيروهاي بين المللي سطح خشونت ها نيز افزايش چشمگيري يافت. آمار کشته ها و زخميان نيروهاي نظامي و غير نظامي بالا گرفت. به همين خاطر، سال 2014 و 2015 را سال خونين براي نيروهاي امنيتي و مردم افغانستان خوانده است. اکنون مسئله اين است اگر گفتگوي صلح در چند ماه ديگر نتيجه ندهد، سال 2016 همانند دو سال قبل خونين خواهد بود.
بعد از گذشت يک و نيم دهه، اکنون ديگر سخن بر مسئله بازگشت گروه طالبان است. گروهي که در کمتر از يک ماه شکست تحقير آميز را متحمل شدند. اکنون کسي سخن از پايان عمر گروه طالبان نمي زند. سخن بر سر اين است که چگونه از قدرت گرفتن دوباره گروه طالبان جلوگيري نمايم. در طول يک و نيم دهه گذشته برخورد ها و رفتار هاي ما نسبت به گروه طالبان تغيير نموده است.
در اولين هاي سال هاي حضور نيروهاي بين المللي گروه طالبان يک گروه تروريست به حساب مي آمد. در سال 2010، اين گروه ديگر تروريست ياد نمي شد. حکومت افغانستان با نام هاي مختلف آن ها را مخاطب قرار مي داد. برادر ناراضي، گروه مخالف مسلح دولت و در آخرين مورد، مخالفان سياسي حکومت. در همين سال، اولين جرقه هاي مصالحه با اين گروه نيز به ميان آمد. شوراي عالي صلح تشکيل شد. از مجراهاي مختلف تلاش شد که اين گروه را به ميز مذاکره بکشاند و آن ها را سهيم در قدرت نمايد. اما تلاش ها پايان خوشي نداشت. گروه طالبان دست از خشونت و جنگ نکشيد.
اکنون گفتگو ها شکل ديگر به خود گرفته است. چهار کشور افغانستان، پاکستان، آمريکا و چين به دنبال آن است که تا نقشه راهي را ترسيم نمايد که بر اساس آن گروه طالبان را به ميز مذاکره بکشاند. تا هنوز سه دور از نشست هاي چهار جانبه برگزار شده است اما تا هنوز نقشه راه گفتگوي صلح ترسيم نشده است. در آينده نزديک بناست که دور چهارم نشست ها در کابل برگزار شود. نشست ها در حالي برگزار شود که گروه طالبان به عنوان يک تهديد وجودي براي حکومت افغانستان مطرح شده است. در گزارش جديد سيگار/اداره بازرسي کمک هاي ايالات متحده آمريکا آمده است که گروه طالبان 30 درصد خاک افغانستان را در کنترل دارد. قبل از اين، گزارش هاي مبني بر ايجاد حکومت موازي نيز شنيده مي شد. قدرتمند شدن گروه طالبان تا اين اندازه ريشه در عوامل مختلف داخلي و بيروني دارد.
در سال هاي اول حضور جامعه جهاني در افغانستان، گروه طالبان به عنوان گروه تهديد کننده براي وجود حکومت به حساب مي آمد. رفته رفته اين تلقي از ميان رفت. گروه طالبان ديگر تهديدي براي بقاي حکومت به شمار نمي آيد. به همين خاطر، اراده سياسي براي مبارزه با اين گروه در ميان نخبگان سياسي وجود نداشت. اکنون که گروه طالبان نزديک به 30 درصد قلمرو حاکميت حکومت مرکزي را در تصرف خود دارد، نخبگان سياسي همچنان اين گروه را تهديد کننده وجود حکومت محسوب نمي کند. وقتي گروه طالبان تهديدي براي وجود حکومت باشد بدون شک، قواعد بازي نيز مورد تهديد است.
گروه طالبان تنها تهديد وجودي براي حکومت نيست بلکه گروه هاي اقليت نيز در معرض تهديد وجودي قرار دارد. در زمان امارت اسلامي طالبان برخي گروه هاي اجتماعي و قومي به شدت سرکوب و منکوب و در مواردي قتل عام شدند. هزاره ها، ازبيک ها و تاجيک ها به عنوان سه گروه بزرگ قومي در چند مورد قتل عام شدند. گروه هاي اقليت کوچک تر نيز از گزند گروه طالبان در امان نبودند. بنابراين، بازگشت دوباره گروه طالبان و حاکميت امارت اسلامي تهديدي تمام عيار براي گروه هاي مختلف اجتماعي در افغانستان است.
بنابراين برخورد تساهل آميز با گروه طالبان موجب شده است که اين گروه تبديل به يک تهديد جدي براي وجود حکومت شود. اکنون زمان آن رسيده است که نوع نگاه خود را به اين گروه تغيير دهيم. با توجه به اينکه اين گروه در صدد ايجاد حکومت موازي در افغانستان بودند، بايد تلاش شود که با اين گروه به صورت جدي برخورد شود. اين سخن بدين معني نيست که حکومت دست از گفتگوي صلح بکشد. بلکه در کنار پيشبرد سياست صلح جويانه بايد برخورد نظامي شديد با اين گروه صورت گيرد. اين گروه کنترل ولايت کندز را به دست گرفت اما، حکومت با تأخير زياد بر اين گروه حمله نمود. ولسوالي سنگين ولايت هلمند را مورد تهديد جدي قرار داد. دندغوري را از کنترل نيروهاي حکومتي خارج نمود و اکنون بعد از تأخير چندين ماهه حکومت در صدد تصاحب آن است. اين در حالي است که گروه طالبان تجهيزات نظامي خود را در آنجا جابجا کرده بود. به همين خاطر، حکومت بعد از دو هفته جنگ قادر به بيرون راندن گروه طالبان از دند غوري نشده است. آن ها پايه هاي برق را تخريب نموده است و براي بازسازي آن شرط تعيين نموده است. همه اين ها به خاطر سياست حکومت در قبال اين گروه است. اين مسائل هم مشروعيت حکومت را کاهش مي دهد و هم موجب قدرتمند شدن گروه طالبان مي شود. در نهايت، اين مسائل ممکن است منجر به سقوط حکومت وحدت ملي گردد. بازگشت گروه طالبان، بازگشت ظلمت و تاريکي در کشور است. راه جلوگيري امنيتي جلوه دادن اين گروه است. تنها با امنيتي جلوه دادن گروه طالبان امکان سرکوب آن ممکن مي گردد در غير آن سال پيش رو، سال خونين خواهد بود و ممکن حکومت در سراشيبي سقوط قرار گيرد.

دیدگاه شما