صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

افغانستان و استفاده دوباره از فرصت ها

-

افغانستان و استفاده دوباره از فرصت ها

بر اساس گزارش ها کشورهاي عضو ناتو بار ديگر تعهد شان را با افغانستان و تمويل مالي نيروهاي امنيتي کشور را تا پايان سال 2020 ميلادي اعلام داشته اند. دبير کل سازمان ناتو در آخرين روزهاي هفته گذشته در پايان نشست وزيران دفاع 28 کشور عضو ناتو در بروکسل، در يک نشست خبري تعهد مجدد همکاري اين سازمان با افغانستان را اعلام داشت. بنا به اظهارت منابع مطلع هرچند مسئله افغانستان شامل آجنداي اين نشست نبود، اما کشورهاي عضو ناتو، در جريان نشست خود، وضعيت امنيتي افغانستان را مورد بررسي و ارزيابي قرار داده و از مأموريت حمايت قاطعدر افغانستان دفاع نمودند. بنا به اظهارات دبيرکل ناتو اعضاي ناتو همچنان توافق کرده اند تا سه مسئله اساسي؛ آموزش، مشاوره و کمک به نيروهاي نظامي افغانستان را ادامه دهند. وي در ادامه افزود که اعضاي ناتو تاکيد ورزيده اند تا زماني که وضعيت امنيتي در افغانستان بهبود نيابد، اين سازمان در کنار مردم افغانستان خواهد ماند. بنابه گزارش هاي دريافتي دبيرکل ناتو در ارتباط با سخنان رئيس جمهور در اين نشست اعضاي ناتو تاکيد ورزيد ما به حمايت خود از افغانستان ادامه خواهيم داد، اگر ما واقعگرايانه ببينيم، ما ميدانيم كه مشكلات وجود دارد. در سال 2016 همانطور كه رييس جمهور غني هم اشاره كردند، حملات شدت خواهد يافت، اما ما به نيروهاي امنيتي افغان اعتماد داريم و از تمام نيروهاي امنيتي افغانستان در تامين امنيت حمايت مىكنيم.
هم چنين پيش از اين گزارش شده بود که امريکا در طرح بودجه خود دو نيم ميليارد دالر را براي بخش ملکي در افغانستان اختصاص داده است. در اين ارتباط وزير خارجه امريکا طرح بودجه سالانه امريکا را به مبلغ چهار و نيم تريليون دالر به کانگرس اين کشور پيشنهاد نمود. وزير خارجه امريکا هنگام ارائه اين بودجه به کانگرس اظهار داشت در اين بودجه دو و نيم ميليارد دالر امريکايى براى افغانستان در بخشهاي ملکي در نظر گرفته شده است.گفته شده است که اين بودجه در بخشهاي معارف، صحت، انکشاف اقتصادى و حکومتدارى خوب به مصرف خواهد رسيد.وزير خارجه امريکا تاکيد ورزيده است که با اين کمک، دستاوردهاي 14 سال گذشته در افغانستان حفظ و وضعيت اين کشور نيز بهبود خواهد يافت. قابل يادآوري است که يشتر از اين نيز مقام هاي امريکايي اعلام داشته بودند براي نيم قرن يعني تا 2050 ميلادي در افغانستان حضور نظامي خواهند داشت و در اين مدت دولت افغانستان از حمايت نظامي و مالي امريکايي ها بر خوردار خواهد بود.
مجموع گزارش هاي يادشده مي تواند در شرايط کنوني کشور خبرهاي اميدوار کننده و مثبت تلقي نمود. شايد بتوان گفت در ميان مجموعي از گزارش هاي تکان دهنده و داراي بار منفي اين خبرها و گزارش ها کاملا مثبت و اميد بخش دانسته مي شود. اما تجربه هاي گذشته به ما آموخته است که در برابر چنين گزارش هاي نبايستي دچار هيجان گرديده و واقعيت هاي عميق جامعه را فراموش نمود. بدين خاطر است که ضمن استقبال از حمايت و هم نوايي دوباره جامعه بين الملي با افغانستان در عرصه هاي گوناگون بويژه در عرصه امنيت و حمايت مالي بايد براي پرسش هاي برآمده از تجارب گذشته و اعلام وضعيت جديد و حمايت هاي دوباره جهان از افغانستان پاسخ هاي قانع کننده پيدا نمود. پرسش هاي که در اين زمينه مي تواند مطرح باشد فراوان است اما شماري از آنان را مي توان اينگونه فهرست کرد: آيا افغانستان با دريافت اين حمايت ها خواهد توانست تا جايگاه خود را در عرصه بين المللي بدست آورد؟ آيا حکومت خواهد توانست منزلت و جايگاه خود را در ميان رتبه هاي بدست آمده از ميان فاسد ترين دولت هاي جهان به دولت سالم، پاسخگو و مدرن تغيير دهد؟ آيا افغانستان با بدست آوردن حمايت هاي نظامي و امنيتي ياد شده قادر خواهد شد که زمينه دخالت ها و حمايت ها از مخالفين مسلح را کاهش بخشد؟ آيا نيروهاي امنيتي قادر خواهند بود که مخالفين مسلح را سرکوب و عرصه تاخت و تاز شان را محدود سازد؟ آيا مافياي قدرت و ثروت که در ساختار حکومت ريشه دوانيده است اجازه خواهد داد، يا به تعبير دقيق تر حکومت خواهد توانست که با رهانيدن خود از چنگ آنان سلامت، عدالت و توسعة اجتماعي و اقتصادي را در جامعه تحقق بخشد؟ و....بدون شک اين کمک ها و حمايت ها فرصت هاي بسيار بزرگي را براي دولت و دولتمداران کشور مساعد مي سازد تا از اين فرصت ها در جهت ثبات، توسعه، عدالت و اقتدار کشور بهره برداري شود. در تشريح موضوع بايد ياد آور شد که افغانستان از زمره کشورهايي است که در طول تاريخ خويش کمتر توانسته است که از فرصتهاي پيش آمده در عرصه داخلي و خارجي بخوبي و بايسته به سود خويش بهره برداري نمايد. سيزده سال گذشته يکي از بهترين نمونههاي است که ادعاي گفته شده را تاييد مينمايد. با سقوط طالبان و حضور جامعه بين المللي در کشور و سرازير شدن کمکهاي بين المللي و اقبال بيمانند داخلي اين خوش بيني را بوجود آورد و به شدت آن را تقويت بخشيد که افغانستان بطور قطع دوران تاريک خود را پشت سرنهاده و روزهاي خوش و روشني را استقبال خواهد نمود. اما با گذشت سيزده سال، شرايط آشفته و ناامن کنوني نشان ميدهد که آنچه گفته شد يک روياي خام و بيبنياد چيزي بيش نبوده است. وضعيت نابسامان کنوني حکايت از آن دارد که سياستمداران کشور با آنکه تجارب تاريخي مهم و بسياري را پشت سرنهاده اند، ولي نتوانستند اين تجارب را در رقم زدن سرنوشت آينده خويش بصورت مطلوب بکارگيرند. پانزده سال گذشته که از فرصتهاي طلايي و استثنايي براي کشور محسوب ميگرديد در اثر سوء مديريت و عدم صداقت مديران ارشد کشور با کمترين دست آورد سپري گرديد. اکنون کشور و حکومت آن بر سر سفره خالي و با انبوهي از دشواريها و نابسامانيها و ناامنيهاي فزاينده مانده اند. ناگفته نبايد گذاشت که چگونگي کارکرد جامعه بين المللي نيز در افغانستان قابل نقد و بررسي است که پرداختن به آن در اين نوشتار ميسر نيست و به فرصت ديگر واگذار ميگردد. اما نکته نهايي اينست که سوء مديريت حکومت افغانستان و عملکرد ناقص جامعه بين المللي در کشور سبب گرديده است که از تجارب بدست آمده و فرصت مناسب فراهم شده استفاده درست صورت نگيرد.
اما در شرايط کنوني که ناامني گسترده از هر سوي کشور را فراگرفته است؛ هم چنين رکود اقتصادي بر چرخهاي اقتصاد جامعه مستولي گرديده است؛ سرخوردگي و نااميدي از آينده مناسب و قابل اعتماد فرد فرد اجتماع را منزوي و نااميد گردانيده است؛ کشور در عرصه بين المللي هر روز به گوشه انزوا رانده ميشود و.... در چنين وضعيتي اعلام حمايت ها و حضور دوباره جامعه بين المللي در کشور و تداوم حمايت از عمليات قاطع وادامه حضور فرصت ديگري را فراروي سياستگران و مديران کشور قرار خواهد داد. اين مسئله از آنجا مهم است که گفته شده است که ادامه حضور نيروهاي ناتو با عنوان حمايت همه جانبه در عرصههaاي مختلف همراه ميباشد. انتظار برده ميشود که در فرصت فراهم شده دولتمردان کشور براي ايجاد و تقويت بنيادهاي اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي کشور برنامه ريزي دقيق داشته باشند و با انگيزه و رغبت دلسوزانه به منافع ملي و آينده کشور از اين فرصت پيش آمده بهره برداري نمايند. هم چنين جامعه بين المللي نيز با توجه به تجارب سيزده سال گذشته در چگونگي انجام ماموريت خويش تجديد نظر نموده و با رفع کاستيها راهکارهاي مناسب و موثر حمايتي را در پيش گيرند. بنابراين چنانچه از آخرين فرصت پيش آمده در جهت تقويت اراده داخلي و بسترهاي موجود در کشور و تجارب کمايي شده بهره برداري مناسب صورت گيرد ميتوان در رفتن بسوي آينده روشن اميدوار بود. حال ديده شود که دولتمردان کشور تا چه اندازه از روزهاي سپري شده و فرصت هاي تلف شده عبرت آموخته اند و قادر خواهند بود که فرصت هاي جديد بدست آمده را دست مايه سازندگي و ثبات و ترقي کشور قرار دهند. بدون شک نخستين مرحله استفاده از چنين فرصت هايي وجود يک برنامه دقيق ملي مي باشد و ديگر انسجام محکم و استوار ساختار سياسي و حکومت در استفاده از اين فرصت هاي ملي و  کنار نهادن رقابت ها و تضادهاي منفي جناحي و شخصي و قومي بايد بصورت جدي و قاطع مطمح نظر باشد.

دیدگاه شما