روز جمعه، سخنگوي ارتش پاکستان خبر از دستگيري نزديک به صد تن از اعضاي شبکه القاعده و لشکر جنگوي دادند. بعد از حادثه يازدهم سپتامبر و حمله ايالات متحده آمريکا و همپيمانانش در افغانستان اعضاي مهم شبکه القاعده افغانستان را ترک کردند و به کشور هاي مختلف متواري شدند. تعدادي از اعضاي اين شبکه در پاکستان پنهان شدند. بعد از حادثه يازدهم سپتامبر اين شبکه حملات را از خاک پاکستان در کشور هاي مختلف سازماندهي نمودند. تعدادي از فرماندهان شبکه القاعده در پاکستان دستگير شدند. در آخرين مورد، بن لادن رهبر شبکه القاعده در ابيت آباد پاکستان از سوي نيروهاي ويژه ارتش آمريکا کشته شدند. در يک و نيم دهه مبارزه با تروريسم و دهشت افکني واضح نموده است که مبارزه با دهشت افکني در دو کشور موجب متواري کردن تروريستان مي شود. زماني که حکومت پاکستان اعضاي شبکه القاعده و ديگر گروه هاي تروريستي را مورد پيگرد قرار مي دهد، آنها پاکستان را ترک نموده به وارد خاک افغانستان مي شود و برعکس، زماني که حکومت افغانستان مبارزه و پيگرد اعضاي گروه تروريستي را شدت مي بخشد، آن ها وارد خاک پاکستان مي شود.
سال گذشته، زماني که تروريستان بر مکتبي در شهر پشاور حمله نمودند و ارتش پاکستان مبارزه با گروه هاي دهشت افکن را شدت بخشيدند آن ها به افغانستان آمدند. دقيقا، زماني که ارتش پاکستان مواضع و لانه هاي تروريستان در خاک پاکستان را مورد حمله قرار دادند، ناامني در افغانستان گسترش يافت. در آن زمان، حکومت افغانستان و رسانه هاي کشور گسترش ناامني در کشور را به خاطر وارد شدن تروريستان از خاک پاکستان به افغانستان مي دانستند. با توجه به تجربه گذشته، حملات ارتش پاکستان بر مواضع گروه هاي تروريستي منجر به گسترش ناامني در خاک افغانستان خواهد شد. از اين جهت، لازم است که حکومت افغانستان به تبع آن اقدامات را روي دست گيرد.
ظهور داعش در افغانستان موجب احياي مجدد شبکه القاعده در افغانستان شده است. زيرا، گروه طالبان ظهور داعش را خطري براي موجوديت خود درک نمودند. به همين خاطر، بار ها با اين گروه وارد مبارزه مسلحانه و خشونت آميز شده است. در آخرين مورد، گروه طالبان از مردم ننگرهار خواسته است تا آن ها را در مبارزه با داعش کمک نمايد. به سخن ديگر، گروه طالبان در حال سربازگيري از ميان مردم براي مبارزه با گروه داعش در ولايت ننگرهار است. گروه داعش نيز تا اکنون تلاش نموده است اعضاي ناراضي گروه طالبان را جلب و جذب نمايد. داعش تا حدودي زيادي در جلب و جذب اعضاي ناراضي گروه طالبان موفق بوده است. مقاومت اين گروه تازه تأسيس در برابر گروهي که سال ها در افغانستان حضور داشته است، نشان موفقيت اين گروه در سربازگيري و جلب و جذب اعضاي جديد مي باشد. زيرا، مقاومت گروه ها در ميدان جنگ رابطه مستقيم با نيروي انساني آن ها دارد. از سوي ديگر، گروه طالبان با بحران رهبري مواجه است. مرگ ملا عمر، منجر به کاهش مشروعيت اين گروه شد. شبکه القاعده از بحران مشروعيت در رهبري گروه طالبان و حضور گروه داعش در افغانستان استفاده نموده و در حال سربازگيري مجدد برآمده اند. از آنجايي که گروه داعش قلمرو و حوزه دارالکفر را توسعه بخشيده است و خود مسلمانان را به قتل مي رساند، اين مسئله ابزاري مهم تبليغاتي براي شبکه القاعده شده است. به هر صورت، شبکه القاعده در حال بازگشت دوباره است. حملات بر مواضع و لانه هاي شبکه القاعده در پاکستان منجر به متواري شدن اعضاي اين شبکه مي شود. بدون شک، افغانستان گزينه مناسب براي اين شبکه تروريستي است. بنابراين، در آينده احتمال آن مي رود که شبکه القاعده قدرتمند شود و فعاليت خود را يک بار ديگر از سر گيرد.
لشکر جنگوي به لحاظ ايدئولوژيک با گروه داعش نزديکتر است. اين گروه بار ها، شيعيان را در پاکستان مورد حمله قرار داده‏اند. در بسا موارد ديگر، رفتارهاي اين گروه شباهت هاي زيادي با گروه داعش داشته اند. با تشديد حملات ارتش پاکستان بر مواضع اين گروه، احتمال آن مي رود که اعضاي اين گروه نيز وارد خاک افغانستان شود. با توجه به شباهت رفتاري لشکر جنگوي با گروه داعش احتمال آن مي رود که اعضاي آن جذب گروه داعش گردد. بنابراين، تقويت صفوف گروه داعش در افغانستان دور از احتمال نخواهد بود. در هر صورت، نتيجه کلي آن گسترش ناامني در افغانستان خواهد بود.
اهداف اوليه نيروهاي بين المللي در افغانستان مبارزه با شبکه القاعده است. با وجود گذشت بيش از يک و نيم دهه مبارزه و پيگيري اعضاي شبکه القاعده آن ها همچنان به دنبال آن هاست. در عين حال، در هفته هاي اخير، پنتاگون دستور حمله بر مواضع داعش را صادر نموده است. اين دو گروه تروريستي اگر چه از سوي نيروهاي بين المللي در افغانستان سرکوب مي شود اما براي جلوگيري از گسترش ناامني در افغانستان لازم است که تدابير جدي روي دست گرفته شود. مبارزه و سرکوب شبکه القاعده و گروه داعش از سوي نيروهاي بين المللي مستقر در افغانستان اما، حکومت افغانستان را از روي دست گرفتن اقدامات براي جلوگيري از ورود تروريستان نبايد باز دارد. بنابراين، مبارزه با تروريسم از کارويژه هاي بنيادي حکومت وحدت ملي است.
براي جلوگيري از ورود تروريستان به خاک افغانستان لازم است که حکومت وحدت ملي مراقبت و کنترل خود را بر مرزها افزايش دهد. اين مسئله يک امر جدي است. اين در حالي است که روزانه صدها تن به صورت غير قانوني از مرز کشور تردد مي نمايد. رفت و آمد شهروندان افغانستان و پاکستان به شکل کنوني امکان ورود تروريستان به خاک افغانستان را افزايش مي دهد. بنابراين، اولين اقدام حکومت کنترل بيشتر بر مرز ميان افغانستان و پاکستان است.
با اين حال، مبارزه با تروريسم و دهشت افکني نيازمند مبارزه مشترک است. همان طور که در بالا متذکر شدم که مبارزه با تروريسم در يک کشور منجر به متواري شدن آنها در کشور ديگر مي گردد. اين ضرورت مبارزه مشترک با تروريسم و دهشت افکني را نشان مي دهد. بنابراين، لازم است که هماهنگي ميان نيروهاي امنيتي افغانستان و پاکستان شکل گيرد تا اعضاي گروه هاي تروريستي در خاک دو کشور مورد پيگرد قرار گيرد. بدون هماهنگي نيروهاي امنيتي دو کشور امکان برچيده شدن گروه هاي تروريستي در خاک دو کشور امکان پذير نيست. اين دو کشور همچنان قرباني خشونت ها و دهشت افکني خواهد بود.
بنابراين، آغاز تشديد حملات بر مواضع گروه هاي تروريستي در خاک پاکستان منجر به متواري شدن اين گروه مي شود. افغانستان نزديک ترين و امن ترين جاي براي گروه هاي تروريستي است. آمدن آن ها به افغانستان بدون شک، تأثيري بر اوضاع امنيتي کشور مي گذارد. بنابراين، لازم است که تدابيري جدي امنيتي روي دست گرفته شود. ناديده گرفتن اين مسئله پيامد هاي سنگين بر حکومت و مردم خواهد گذاشت. با اين حال، کنترل مرزها و هماهنگي بيشتر نيروهاي امنيتي با نيروهاي امنيتي پاکستان از اقدامات اوليه و اساسي است که حکومت وحدت ملي مي تواند انجام دهد. اين اقدامات لازم است اما کافي نيست.