صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

صلح نبايد يک رؤيا باشد!

-

صلح نبايد يک رؤيا باشد!

صلح و ختم جنگ براي هر شهروند افغانستان يک آرزو است، اما با گذشت هر روز راههاي رسيدن به اين آرزو پيچيده تر و دشوار تر مي شود. در حاليکه گفته مي شود به زودي پنجمين نشست چهار جانبه براي گفتگو بر سر مسئله صلح در افغانستان، داير خواهد شد، سفير افغانستان در پاکستان گفته است که طالبان ادامه جنگ را بجاي گفتگو براي صلح انتخاب کرده اند.
اين گفته ها نشان مي دهد که روند گفتگوهاي صلح در افغانستان بخوبي پيش نمي رود و اميدواري ها براي گفتگوي مستقيم و رو در رو با طالبان، بيهوده است و ما هنوز مسير طولاني تا رسيدن به صلح و آرامش در پيش داريم.
گفتگوها و نشست هاي صلح همواره در غياب نماينده هاي گروه طالبان برگزار شده است و آنها بصورت مستقيم نقشي در اين گفتگوها نداشته اند و همواره گفتگوي مستقيم با حکومت افغانستان را رد کرده اند. اکنون سئوال اصلي اينجا است که بدون حضور نماينده هاي طالبان آيا گفتگوهاي صلح مي تواند منجر به ختم جنگ در افغانستان گردد؟ آيا اشتراک کنندگان نشست هاي چهار جانبه مي توانند طالبان را متقاعد بسازند که دست از جنگ بکشند و به روند صلح بپيوندند؟
پاسخ روشن به سئوالات فوق مي تواند مسير ما را براي رسيدن به صلح نيز روشن کند و واضح بسازد که اعضاي نشست هاي چهار جانبه، چه نسخه ي را براي آوردن صلح و ختم جنگ در افغانستان در نظر گرفته اند.
اما اگر به گفتگوهاي صلح و نشست هاي چهار جانبه از زاويه ي ديد مردم افغانستان نگاه کنيم، اين گفتگوها و نشست ها هنوز نتوانسته است خواست ها و توقعات مردم افغانستان را بر آورده بکند و از نگاه مردم پروسه ي صلح افغانستان نا کام است.
حکومت افغانستان در سال 1389 شوراي عالي صلح را به منظور تامين صلح در کشور و گفتگو با مخالفين مسلح، تاسيس کرد، اما با گذشت بيش از پنج سال، هنوز اين شورا گام مهمي در راستاي تامين صلح بر نداشته است و عملکرد آن از سوي شهروندان کشور با انتقادات جدي مواجه است و ضعف مديريتي آن باعث شده است که بودجه هنگفتي که براي آوردن صلح سرمايه گزاري شده بود، به هدر برود.
مردم افغانستان مي خواهند روند گفتگوهاي صلح به گونه ي پيش برود که براي آنها نتايج آن ملموس باشد و آنها نتايج گفتگوهاي صلح و پيشرفت در اين عرصه را بتوانند در زندگي عادي شان مشاهده کنند.
گفتگوهاي صلح بايد تغيير بيارد
گفتگوهاي صلح در طول چندين سال گذشته همواره در پشت ميز مذاکره و در اتاق هاي لوکس و در فضاي ديپلماتيک بوده است، اما در زندگي عادي مردم افغانستان هيچ تغييري وارد نکرده است. مردم افغانستان مي خواهند اين گفتگوها از چارچوب اتاق هاي لوکس و پشت ميزهاي مذاکره خارج شود و در کوچه هاي شهرها و در درون خانه هاي آنها نيز صلح و آرامش بيايد و تغيير مثبت در زندگي آنها رونما گردد.
 حکومت افغانستان و ساير کشورهاي دخيل در پروسه صلح، بايد تلاش ورزند که صلح را در زندگي عادي مردم افغانستان وارد سازند و مردم بتوانند در زندگي روزمره شان آرامش و امنيت ناشي از گفتگوهاي صلح را مشاهده کنند.
تا زمانيکه نتيجه گفتگوهاي صلح در زندگي عادي مردم افغانستان تغيير بوجود نياورد و آنها همچنان قرباني خشونت باشند، حمايت مردمي از پروسه ي صلح نيز کمرنگ خواهد شد و از باورمندي به توانمندي ديپلماتيک گفتگو کننده هاي افغانستان نيز کاسته خواهد شد.
در واقع نتايج ضعيف گفتگوهاي صلح نشانگر ضعف دستگاه ديپلماسي کشور است و اين نکته را گوشزد مي کند که ما توانايي تغيير بازي هاي دپيلماتيک را به نفع کشور و مردم خود نداريم و بعد از سالها وقت گذاشتن و مصارف هنگفت، هنوز در نقطه اول هستيم و هيچگونه پيشرفتي نداشته ايم.
صلح همچنانکه  يک برنامه دولتي است که از سوي حکومت افغانستان به پيش برده مي شود، بايد يک پروسه مردمي نيز باشد و حمايت مردم را با خود داشته باشد. حمايت مردم زماني به دست مي آيد که آنها باورمند شوند که مسيري را که گفتگوهاي صلح طي مي کند به نفع آنها است و سرنوشت آنها را تغيير خواهد داد.
گفتگوهاي صلح بايد منجر به ختم جنگ گردد!
مردم افغانستان انتطار دارند که گفتگوهاي صلح براي آنها آرامش و امنيت بياورد و ديگر آنها شاهد قرباني شدن عزيزان شان توسط حمله هاي انتحاريگروه طالبان نباشند، گفتگوهاي صلح بايد گروه طالبان را وادار بسازد که تفنگ هاي شان را زمين بگذارد و حد اقل در وضعيت آتش بس قرار داشته باشند و حملات انتحاري شان را متوقف بسازند.
اما هدف نهايي از گفتگوهاي صلح بايد ختم جنگ و وارد شدن به فاز ديپلماسي باشد. حکومت افغانستان و ساير اعضاي نشست هاي چهارجانبه صلح، بايد تلاش نمايند تا در قدم نخست بار سنگين جنگ را از دوش مردم افغانستان بردارند و جنگ را متوقف بسازند و سپس براي دوام وضعيت در طولاني مدت، گفتگوهاي ديپلماتيک را راه اندازي بکنند.
يکي از مولفه هاي اصلي صلح، تحليل قواي نظامي طرف هاي درگير جنگ و تمايل شان به زمين گذاشتن اسلحه و ترک مخاصمه است، هر دو طرف جنگ بايد به اندازه کافي از جنگ خسته شده باشد و ادامه جنگ را به نفع شان ندانند،  اما در قضيه ي افغانستان، گروه طالبان هنوز تمايل  به حضور در پشت ميز مذاکره با حکومت افغانستان نشان نداده است و در پاسخ، هميشه حملات نظامي و انتحاري خود را شدت بخشيده است و اين نشان مي دهد که جنگ هنوز به گروه طالبان به اندازه کافي فشار وارد نکرده است و آنها هنوز اين توانايي را در خود مي بينند که در مقابل نيروهاي امنيتي افغانستان مقاومت کنند و جنگ مسلحانه را ادامه بدهند.
وقتي حملات انتحاري ادامه داشته باشند و مردم هر روز در گوشه و کنار کشور قرباني شوند، چگونه مي توان توقع داشت که باورمندي به گفتگوهاي صلح و دستگاه ديپلماسي کشور بوجود بيايد و اميد مردم به يک آينده صلح آميز و با ثبات زنده باشد؟
صلح نبايد يک رؤيا باشد
صلح براي مردم افغانستان در حال حاضر يک رؤيا است، اما حکومت افغانستان بايد تلاش ورزد که اين رؤيا را تبديل به واقعيت بکند. صلح و ثبات نبايد به يک رؤياي دست نيافتني براي مردم افغانستان تبديل شود و ما نسل اندر نسل خواب صلح و آرامش را ببنيم، اما نتوانيم آن را در زندگي خود تجربه کنيم.
در گام نخست حکومت افغانستان بايد استراتيژي مشخص جنگ و صلح را تدوين بکند؛ چيزي که وضعيت جاري نشانگر فقدان آن در دستگاه ديپلماسي کشور است. تا زمانيکه ما استراتيژي مشخص در اين رابطه نداشته باشيم و هربار با چند تا پيش فرض در گفتگوها حاضر شويم، نتيجه ي مثبتي حاصل نخواهيم کرد و صلح همچنان يک رؤيا باقي خواهد ماند و حسرت ما هر روز بيشتر از پيش خواهد بود.
در گام دوم حکومت بايد بتواند حمايت کشورهاي همسايه و کشورهاي منطقه را از پروسه صلح در افغانستان و استراتيژي صلح دولت، بدست بيارود و آنها را متقاعد بسازد که صلح در افغانستان به نفع آنها نيز خواهد بود و باعث خواهد شد که تهديدهاي امنيتي در کشورهاي آنها نيز کاهش يابد.
انتظار مي رود حکومت افغانستان با طرح استراتيژي روشن جنگ و صلح و با حضور قدرتمند در پشت ميز گفتگوها، بتواند گره کور صلح در کشور را بگشايد و رؤياي صلح مردم افغانستان را به واقعيت تبديل کند و ثبات سياسي و امنيتي کشور را نيز بهبود ببخشد.

دیدگاه شما