صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

موئلفه هاي تعارض در نظام بين الملل (قسمت پایانی)

-

موئلفه هاي تعارض در نظام بين الملل (قسمت پایانی)

ب) تعارضات ايدئولوژيک
از انجا که هر ايدئولوژي داراي نگرش هاي متفاوتي نسبت به جهان و الگوهاي حاکم بر روابط بين الملل است و شيوه زندگي و راه و رسم متفاوتي را دنبال مي نمايد طرح يک جهان بيني جديد ، تضادها و تعارضاتي را در روابط بين واحد هاي سياسي موافق و مخالف يک بينش مذکور در پي دارد علاوه بر ان ايدئولوژي موجود نيز به دليل نا سازگاري هاي متغيير ها و عناصر تشکيل دهنده ان خود مي تواند سبب بروز الگوهاي رفتاري مختلف شود به هر حال ستيزش زايي ايدئولوژي به ميزان توانايي ان در ساماندهي محيط اطراف خود بستگي دارد از انجا که ايدئولوژي ديدگاهي از جهان ارائه مي دهد لذا بايستي قادر به ارائه طرحي باشد که فرد مي بايستي به ان عمل نمايد. ايدئولوژي اي قويتر خواهد بود که بتواند ساختار ها ، سمبل ها و جهت گيري هاي فرد و جامعه را در ابعاد مختلف شکل دهد. در مجموع مي توان گفت قدرت هر ايدئولوژي به دو عامل بستگي دارد: سخت گيري و جذابيت. ( قاسمي . ص 406)
بدين سان جنگ هاي 1752 تا 1815 را مي توان ناشي از تعارضات ميان ايدئولوژي انقلاب و رژيمهاي سنتي و جنگ جهاني دوم را عرصه تقابل ايدئولوژي هاي متعارض ليبراليسم ، نازيسم و کمونيسم به حساب اورد. از طرفي در دوران بعد از جنگ جهاني دوم تعارضات موجود ميان شرق و غرب را مي توان در چهار چوب جنگ سرد بر اساس اختلافات و تضادهاي ايدئولوژيک دو بلوک مورد تجزيه و تحليل قرار داد. به رغم انکه بسياري از پژوهشگران سياست بين الملل ريشه مناقشات جهاني را در تعارضات ايدئولوژيکي ميان واحد هاي سياسي جستجو مي کنند ، نبايد فراموش کرد که در بسياري از موارد ، در حالي که عامل ايدئولوژي شرايط لازم براي بروز تعارض تلقي مي شود شرايط کافي به شمار نمي رود. براي مثال در قرن شانزدهم «فرانسيس اول» با امپراطوري مسلمانان ترک عليه هم مسلکان مسيحي وي متحد شدند. همچنين کاتوليک هاي رُمي فرانسه در جنگ هاي 30 ساله اوايل قرن هفدهم با پرنسسهاي پروتستان عليه کاتوليک ها متحد شدند. با توجه به مثالهاي فوق مي توان نتيجه گرفت که در بسياري از موارد منافع ملي و تامين نيازهاي امنيتي ، اقتصادي و تکنولوژيک ، ملاحظات ايدئولوژيک را تحت الشعاع خويش قرار مي دهد. ( قوام . ص 261 )
ج) رقابت هاي اقتصادي
گروهي عامل اصلي تعارضات ميان دولت ها را در فرايند رقابت هاي اقتصادي جستجو مي کنند ، اين گروه معتقداند چون جوامع سرمايه داري در صدد کسب بازارهاي جديد براي فروش محصولات خود هستند بر انند که نيروهاي انساني و مواد خام ارزان قيمت را از دورترين نقاط جهان بدست اورند. رفته رفته اين امر رقابت ميان گروههاي سرمايه داري را تشويق مي کند و زمينه هاي بروز اختلافات و تعارضات را ميان دولتهاي سرمايه داري فراهم کرده ، در نهايت جنگ ها و بحرانهايي در سياست بين الملل به وقوع مي پيوندند. متفکران مزبور به رقابت هاي اقتصادي و تجاري مستعمراتي در قرن نوزدهم ميان دولت هاي فرانسه و المان (در افريقاي مرکزي و مراکش) روسيه و بريتانيا (در ايران) فرانسه و بريتانيا (در سودان و منطقه رود نيل) ژاپن و روسيه (در منچوري) المان و بريتانيا در (ترکيه) روسيه ، اتريش و مجارستان (در بالکان) اشاره کرده ند . کشمکشها . اختلافات مزبور را زمينه ساز جنگ جهاني اول تلقي مي کنند. ( همان . ص 262 )
در هر صورت با توجه به عوامل و متغييرهايي که براي واگرايي و اختلافات ميان دولت ها ذکر کرديم ، در هر زمان با توجه به اوضاع و مقتضايات بين المللي گاه ترکيبي از عوامل و انگيزه هاي مزبور در برخي از موارد يکي از اين معيارها بيش از ديگران در بروز مناقشات و برخوردهاي ميان واحد هاي سياسي موثر مي افتد و محقق روابط بين الملل لازم است ضمن توجه به تمامي متغييرهاي مزبور تاثيرهاي هر عامل را به طور مستقل و تاثير متقابل عوامل ياد شده را به يکديگر مورد مطالعه قرار دهد. در مجموع ضروري است کليه پارامترهايي را که به عنوان شاخص ها و زمينه هاي واگرايي در روابط بين الملل ذکر کرديم را مورد بررسي قرار دهيم زيرا نابرابري قدرت يا فقدان يکپارچگي ، اقتصادي ، سياسي ، فرهنگي و امنيتي مي تواند باعث تشديد اختلافات ميان واحد هاي سياسي شده و زمينه هاي واگرايي و تعارض را در سياست بين الملل فراهم کند.
فرجام سخن
دولت ها در محيط بين الملل بر سر مافع خود به صورت پي در پي در کشمکش و تعارض به سر مي برند اين تعارضات گاه بر سر منافع حياتي يک کشور بروز مي کند که مي تواند واکنش شديد و حتي همراه با خشونت يک واحد سياسي مستقل را در برابر واحد ديگر بر انگيزد هر چه اين تعارض با منافع حياتي تر يک واحد سياسي بروز کند واکنش ها نيز به همان ميزان شديد تر خواهد بود.
به طور کلي تعارضات ناشي از محيط بين الملل بر سر منافع ملي ، منافع اقتصادي و مسائل ايدئولوژيکي بروز و ظهور پيدا مي کند که بر اساس تعاريفي که هر يک از اين واحد ها نسبت به پارامتر هاي مذکور دارد مي توان هر يک از اين منافع با به چندين بخش مجزا تفکيک کرد.
شناخت دقيق منافع طرف هاي درگير مي تواند در کاهش يا افزايش سطح تنش در نظام بين الملل و تسري ان به ديگر واحد ها و يا جلوگيري از تسري ان به ديگر واحد ها مثمر ثمر باشد و يا حداقل قابليت تحليل را براي تحليل گرن اين حوزه فراهم اورد. مسلما هر چه در يک تعارض عوامل بيروني متعددي در گير باشند اين تعارض مي تواند ابعاد بيشتري به خود يابد و هر چه اين تعارض بر سر منافع حياتي يک واحد سياسي باشد مي تواند توان خشونت و دامنه بحران را در سطح ملي ، منطقه اي و حتي جهاني افزيش دهد.
سينا آذرگشسب
منابع
عبدالعلي ، قوام . اصول سياست خارجي و سياست بين الملل . سمت . تهران:1389
نعمتي رزگران ، مرتضي ، عيسي ابادي ، ابو الفضل ، جزوه سازمانهاي بين المللي
فراتي ، عبدالوهاب . رهيافتي بر علم و سياست و جنبش هاي سياسي معاصر . مرکز جهاني علوم اسلامي . قم: 1378
قاسمي فرهاد . اصول روابط بين الملل . نشر ميران . تهران:1389
اميري ، حشمت . کليات روابط بين الملل . هاد . تهران

دیدگاه شما