صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

عوامل عدم مؤثريت پروژه هاي توانمندسازي زنان!

-

عوامل عدم مؤثريت پروژه هاي توانمندسازي زنان!

تغيير در زندگي زنان افغانستان يکي از اهداف کليدي ورود جامعه جهاني در افغانستان است. آنها به اين منظور پروژه هاي کلاني را براي زنان اختصاص دادند و پول هاي زيادي را در اين مورد به مصرف رساندند.  يکي از بزرگترين پروژه ها در اين مورد پروژه« پروموت» است که از سوي ايالات متحده آمريکا تمويل مي شود. پروژه ي پروموت با بودجه 216 ميليون دالر به منظور توانمند سازي زنان افغانستان راه اندازي شده است و قرار است از سال 2015 تا سال 2020، 72 هزار زن را در بخش هاي رهبري، حکومت داري، دادخواهي و رشد اقتصادي آموزش دهد.
حکومت افغانستان نيز در روزهاي گذشته سومين سمپوزيم بين المللي زنان افغانستان را  با عنوان« توانمند سازي زنان، دست آوردها و چالش ها» در کابل برگزار کرد. دو سمپوزيم ديگر توانمندسازي زنان در شهر واشنگتن آمريکا و اسلو پايتخت ناروي در سالهاي 2013 و 2014 برگزار شده بود. هدف از تدوير اين برنامه دو روزه بررسي دست آوردهاي زنان افغانستان و همچنان مشکلات و چالش هاي فرا روي آنها بود.
رئيس جمهور در اين نشست گفته است که حکومت وحدت ملي متعهد است که براي بهبود زندگي زنان افغانستان و سهم گيري آنها در عرصه هاي مختلف تلاش کند، او همچنان گفته است که زنان افغانستان حاضر نيستند که به عقب بروند و پهلو به پهلو با مردان افغانستان به پيش مي روند و تقاضا دارند که سهم واضح و همه جانبه داشته باشند.
تاکيد بر توانمندسازي زنان، نه تنها به دلايل انسان دوستانه و عدالت و برابري جنسيتي مهم است، بلکه به اهداف توسعه اي و نقشي که زنان در بهبود و رشد اقتصادي جوامع مختلف انساني دارد، بايد صورت گيرد و آنها نيز بايد بعنوان بخشي از عاملان توسعه جامعه قلمداد شوند. اما در افغانستان متاسفانه زنان همواره با تبعيض جنسيتي مواجه بوده اند و عوامل مختلف اجتماعي و فرهنگي باعث شده است که آنها از فرصت هاي برابر برخوردار نشوند و زمينه ظرفيت سازي براي شان فراهم نشود.
در شانزده سال اخير، مشارکت زنان افغانستان و ايجاد فرصت هاي برابر آموزشي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي يکي از دغدغه هاي اصلي فعالين حقوق زنان بوده است، اما با وجود کمک هاي فراوان جامعه جهاني و نهادهاي بين المللي حامي حقوق زنان، هنوز بهبود قابل ملاحظه در زندگي زنان افغانستان بوجود نيامده است و تنها عده ي کمي از زنان توانسته اند از مزاياي برنامه هاي که براي بهبود زندگي شان ترتيب شده است، مستفيد شوند.
چه عواملي باعث شده است که پروژه هاي بزرگ و هزينه هاي هنگفت براي ارتقاي ظرفيت و بهبود زندگي زنان افغانستان مؤثريت چنداني نداشته باشند و هنوز زنان افغانستان شاهد بهبود زندگي شان نباشند؟
مديريت نادرست
يکي از دلايل اصلي عدم مؤثريت برنامه هاي که زير نام توانمندسازي زنان افغانستان داير شده است مديريت ناکارآمد حکومت افغانستان و فساد در مصرف اين پروژه ها است. پول هاي زيادي که براي ارتقاي ظرفيت زنان افغانستان از سوي جامعه جهاني کمک شد، اکثرا حيف و ميل شد و به برنامه هاي زيربنايي براي توانمندسازي زنان افغانستان اختصاص داده نشده است.
فساد موجود در حکومت باعث شده است که کمک هاي جهاني براي توانمندسازي زنان افغانستان در راستاي پاليسي سازي براي بهبود زندگي، ايجاد زمينه آموزش، ايجاد زمينه اشتغال و رشد اقتصادي زنان افغانستان به مصرف نرسد و تاثير گسترده و فراگير بر زندگي زنان نداشته باشد.
عدم مديريت درست و نظارت دقيق از پروژه هاي بزرگ توانمندسازي زنان افغانستان، يکي از چالش هاي اصلي در برابر نهادهاي کمک کننده بوده است و بسياري اوقات، مديريت ضعيف حکومت افغانستان، اعتماد آنها را سلب کرده است و باعث شده است که از کمک به زنان افغانستان خود داري بکنند.
عدم ايجاد زمينه فرهنگي
توانمندي زنان نه تنها داراي ابعاد سياسي و اقتصادي است بلکه بايد زمينه فرهنگي براي توانمندسازي زنان و ايجاد فرصت هاي برابر براي آنها بوجود بيايد. يکي از چالش هاي اصلي عدم مؤثريت برنامه هاي توانمندسازي زنان، توجه نکردن به ابعاد فرهنگي مسئله است.
جامعه افغانستان يک جامعه بسته است و هنوز کار و اشتغال زنان در بسياري از بخش هاي کشور به عنوان يک تابو به شمار مي رود و نه تنها مردان مانع اشتغال زنان مي شوند، بلکه بسياري از زنها نيز به خود شان اجازه نمي دهند که بيرون از خانه و در يک فضاي متفاوت کار کنند. اين امر نشان مي دهد که تا زماني که فرهنگ و باورهاي جامعه نسبت به زنان تغيير نکند، تبعيض جنيستي نيز از بين نخواهد رفت و در نتيجه فرصت براي ظهور توانمندي هاي زنان نيز ايجاد نخواهد شد.
حکومت افغانستان در گام نخست بايد تلاش کند که اذهان عامه را در نقاط دور دست افغانستان که از زير سيطره شبکه هاي اجتماعي، تلويزيونها و ساير رسانه ها خارج است، تغيير دهد و سپس بصورت متوازن برنامه هاي توانمندسازي زنان را در سراسر کشور اجرا نمايد. تدوير چند سمپوزيم در خارج  و داخل کشور، به آگاهي و توانمندي زنان افغانستان نمي انجامد و هيچ تاثيري بر زندگي يک زن روستايي ندارد.
عدم توجه به عامليت زنان
نگاهي که تا کنون نسبت به زنان وجود داشته است اين بوده است که زنان را فقط به عنوان گيرندگان خدمات و برنامه ها در نظر گرفته اند، اما در واقع بايد نقش محوري را در برنامه هاي توانمندسازي زنان، خود آنها بازي بکنند. عامليت زنان به اين معني است که آنها را تنها دريافت کنندگان خدمات اجتماعي ندانيم، بلکه خود زنان بايد در فرايند تغيير و بخصوص در انتخاب هاي مهم زندگي و کنترول بر منابع مهمي که در زندگي آنها نقش دارد، سهيم شوند و نقش فعال داشته باشند. آنها بايد خود عامل تغيير و توانمندسازي باشند، نه تنها دريافت کنندگان خنثي و غير فعال.
توجه به نقش عاميليت زنان، نگاه به آنها را تغيير مي دهد و گفتمان از پايين به بالا را در رابطه مسايل زنان به وجود مي آورد و اين گفتمان نسبت به گفتمان کنوني که از بالا به پايين طراحي شده است، اهميت و ارجحيت دارد. در گفتمان از پايين به بالا نقش محوري به زنان و خواست هاي آنها داده خواهد شد و ريشه هاي مشکلات آنها بررسي خواهد شد، اما در گفتمان بالا به پايين، تنها ديدگاه عده ي خاصي در نظر گرفته شده است و بر يک اکثريت به اجرا در مي آيد؛ چيزي که ثابت شده از است مؤثريت خوبي برخوردار نبوده است.
توانمندسازي يک فرايند است که طي آن فرد از نيازها، خواست ها قابليت هاي خود آگاه مي شود و به هدف رسيدن به خواست ها به کسب توانمندي هاي لازم مي پردازد. حکومت افغانستان نيز اگر عزم جدي براي توانمندسازي زنان دارد و مي خواهد عدالت جنيستي را در ادرات دولتي و جامعه برقرار بسازد، بايد به چند مورد به صورت جدي توجه نشان دهد:
الف؛ شناسايي عوامل تاثير گزار بر توانمندسازي زنان: شناسايي عوامل تاثيرگزار بر توانمندسازي زنان، مي تواند حکومت افغانستان را کمک بکند که برنامه هايش را بصورت مؤثر و جامع طرح بکند و با درنظر داشت آن عوامل، برنامه هايش را اجرا کند.
ب؛ شيوه هاي توانمندسازي زنان: حکومت و نهادهاي بين المللي فعال در امور زنان در کشور، بايد بتوانند شيوه هاي منحصر به فردي را که در جامعه افغانستان براي توانمندسازي زنان کاربرد دارد، پيدا بکنند و با توجه به آنها تلاش ورزند تا زنان افغانستان به کسب جايگاه اجتماعي، سياسي و اقتصادي مناسب شان دست يابند. منابع آموزشي و ايجاد زمينه اشتغال از شيوه هاي است که روند توانمندسازي زنان را تسريع مي کند و ضرورت است که حکومت افغانستان در برنامه هايش به آنها توجه جدي نمايد.

دیدگاه شما