صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

کودکان کار؛ زندگی دشوار و آینده ی نامعلوم

-

کودکان کار؛ زندگی دشوار و آینده ی نامعلوم

ديده بان حقوق بشر تازه ترين گزارش خود در باره کودکان کار افغانستان را روز پنجشنبه منتشرکرد. در اين گزارش حکومت افغانستان در حفاظت از کودکان ناکام خوانده شده است و گفته است که ده ها هزار کودک که بين 5 – 14 سال سن دارند، برخلاف قانون کار افغانستان، مشغول انجام کارهاي شاقه هستند.
ديده بان حقوق بشر گفته است که انجام کارهاي شاقه باعث مي شود که زندگي اين کودکان با خطر مواجه شود و اين گونه کارها باعث مبتلا شدن آنها به بيماري، جراحت و يا مرگ شان مي شود. در اين گزارش گفته شده است که کودکان کار، يک چهارم کل کودکان افغانستان را تشکيل مي دهند و آنها معمولا با معاش کم و يا بدون معاش، ساعت هاي طولاني مشغول کار هستند.
در اين گزراش همچنان گفته شده است که اين کودکان مشغول کار در صنعت فرش، کوره هاي خشت پزي، صنعت فلزکاري، معدن، زراعت، کفاشي، فروشنده هاي خياباني و گدايي هستند. ديده بان حقوق بشر عوامل روي آوردن کودکان به کارهاي شاقه را؛ فقر، بي سوادي، آماربالاي بيکاري، تداوم جنگ و تخطي از قانون کار، دانسته است.
ديده بان حقوق بشر از دولت افغانستان و کشورهاي تمويل کننده خواسته است تا بر اساس قوانين بين المللي، گام هاي فوري را براي حفاظت از کودکاني که کارهاي شاقه انجام مي دهند بردارد.
همانگونه که در افغانستان نسل جوان و فارغين دانشگاه ها، روزگار مناسب ندارند و از فقر و بيکاري در رنج هستند، کودکان افغانستان نيز روزگار خوبي را سپري نمي کنند. در واقع در زندگي اکثر کودکان افغانستان چيزي بنام شادي، تفريح و درس و تعيلم وجود ندارد و آنها از دنياي زيباي کودکي فقط کار، دست فروشي و نان پيدا کردن را مي دانند.
طبق گزارش ديده بان حقوق بشر، اکثر کودکان کار کشور، کودکاني هستند که بايد به مکتب بروند و آنجا خواندن و نوشتن و مهارت هاي زندگي را بياموزند، اما کودکان کار افغانستان بيشتر از اينکه در مکتب باشند و آنجا با هم سن و سالان شان بازي کنند، درس بخوانند و خواندن و نوشتن را بياموزند، در خيابان هاي شلوغ و پر گرد و غبار کابل دست فروشي مي کنند، در فلزکاري ها شاگردي مي کنند و در کنارجاده هاي پر رفت و آمد گدايي مي کنند، تا چند قرص نان به سفره ي خانواده اضافه کنند و به آنها کمک شده باشد.
اين کودکان با دشواري هاي زندگي دست و پنجه نرم مي کنند و دوران کودکي آنها کشته مي شود. کودکان علاوه بر آموزش و تفريح، نياز به محافظت دارند. اما کودکان کار افغانستان در خيابان ها مورد هرگونه آزار و اذيت قرار مي گيرند و حتي ديده شده است که با خشونت فزيکي مواجه مي شوند. آنها بجاي صداي مهرباني مادر و دست مهر پدر، با خشونت هاي کلامي عابرين، صاحبان کار و مشتريان قرار مي گيرند و اکثر اوقات وقتي کار فرمايان ميخواهند آنها کاري را انجام دهند، بر سر آنها فرياد مي زنند و با فحش و ناسزاگويي به آنها دستور انجام کار را مي دهند.
پيامدهاي کارشاقه و کار در محيط هاي ناسالم و سرشار از خشونت فزيکي و کلامي، براي کودکان ناگوار است. آنها از بي عدالتي و حقارتي که در معرض آن قرار گرفته اند، سرخورده خواهند شد و فرصت گذران مراحل طبيعي دوران کودکي را از دست خواند داد. کار در محيط هاي ناسالم علاوه بر اينکه به کودکان از نگاه روحي و عاطفي ضربه ي شديدي وارد مي کند، فرصت پرورش استعدادها و توانمندي هاي شان را نيز از آنها مي گيرد. آنها مجبور هستند ساعت ها با افرادي سروکار داشته باشند و کار کنند که از نگاه سني و عقلي با آنها يکسان نيستند و دنياهاي متفاوتي دارند؛ اين امر تاثير نامناسب بر روح و روان آنها مي گذارد و آسيب هاي روحي و رواني زيادي به آنها وارد مي کند.
از سوي ديگر موجوديت کودکان کار، نشاني از تفاوت طبقاتي در جامعه است. آنها راويان زندگي بخشي از جامعه هستند که فرصت ها و امکانات برابر براي آنها فراهم نشده است. کار کودکان سبب افزايش سود و انباشت سرمايه براي کساني مي شود که کودکان را مورد استثمار قرار مي دهند و در نتيجه فاصله طبقاتي را در جامعه بيشتر مي کند و فقر و تهيدستي را افزايش مي دهد. کودکان را از دستيابي به دانش و مهارت کافي باز مي دارد و در نتيجه بهره وري نيروي کار را در جامعه کاهش مي دهد. آسيب هاي اجتماعي مانند اعتياد، بزهکاري، استثمار، تبعيض، فقر و غيره افزايش مي يابد و در نتيجه سلامت اجتماعي را به مخاطره مي اندازد و مانع پيشرفت و توسعه جامعه مي گردد.
کودکان کار، امکان دارد مورد سوء استفاده ي باندهاي مافيايي و سودجو قرار گيرند و آنها با استفاده از کودکان مقاصد شان را دنبال کنند؛ زيرا کودکان کار توانايي فکري و فزيکي دفاع از خود را در مقابل اين گروه ها ندارند و خواسته و يا ناخواسته در دام آنها خواهند افتاد. اين کار علاوه بر اينکه به خود کودک آسيب مي رساند و زندگي و آينده ي او را تباه مي سازد، آنها را تبديل به عامل آسيب رساني به اجتماع مي سازند و احتمال مي رود در آينده به افراد مافيايي خطرناک و ماهر تبديل شوند و جامعه را با خطر مواجه سازند.
همچنان، کودکان سرمايه هاي با ارزش براي آينده ي هر جامعه اي هستند. آينده ي ما زماني يک آينده ي خوب و درخشان خواهد بود، که کودکان ما در شرايط مناسب رشد کنند و آموزش ببينند. کودکاني که در محيط هاي خشن و ناسالم رشد مي کنند و کودکي نکرده بزرگ مي شوند؛ سرمايه هاي خوبي براي آينده ي يک جامعه نيستند.
کودکان کار به دليل نداشتن فرصت هاي مناسب براي آموزش و تعليم، نمي توانند مهارت هاي لازم و مناسب براي يک زندگي خوب را فراگيرند و در نتيجه نمي توانند در آينده با ساير افراد جامعه زندگي يکسان داشته باشند و همچنان از تفاوت طبقاتي رنج خواهند برد. اين امر باعث مي شود که آنها تبديل به افراد مطرود و سرخورده شوند و بيشتر از اينکه به شغل ها و کارهاي مفيد و سودمند روي بياورند، به کارهاي غيرقانوني همانند قاچاق، سرقت و ساير کارهاي غير قانوني روي بياروند.
علاوه بر اين ها؛ کودکان کار امروز، پدران و مادران فردا هستند. وقتي که آنها در محيط هاي نامناسب رشد مي کنند و با انواع مشکلات روحي و رواني زندگي را ميگذرانند، در آينده نمي توانند فرزندان شان را نيز به خوبي تربيه کنند. فرزندان آنها نيز در يک محيط خانوادگي نامناسب رشد خواهند کرد و انواع بدبختي، رنج ها و آسيب هاي روحي و رواني را از خانواده به ارث خواهند برد. آنها نيز با روحيه ي خشن و ناآرام وارد جامعه خواهند شد و در نتيجه آسيب ها و نا هنجاري هاي اجتماعي افزايش خواهد يافت.
آينده براي کودکان کار مبهم و نامعلوم است، آنها همانگونه که امروز با دشوارهاي زندگي دست و پنجه نرم مي کنند، در آينده نيز مشکلات فرواني انتظار آنها را مي کشد؛ در واقع آنها نسلي سوخته ي امروز و آينده ي جامعه ي ما هستند که نيازمند توجه فوري و جدي هستند.
حکومت بايد براي حفاظت از کودکان کشور، اقدامات جدي را روي دست گيرد و قانون منع کودکان از انجام کارهاي شاقه را اجرا کند. همچنان حکومت بايد در تلاش باشد تا تفاوت طبقاتي را در کشور از بين ببرد و زمينه دسترسي به کار و خدمات اجتماعي را براي تمام شهروندان فراهم بسازد تا ديگر هيچ خانواده ي مجبور نشود که کودک اش را بجاي مکتب به محل کار شاقه بفرستد.

دیدگاه شما