صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۵ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سردرگمی و آینده سیاست غرب در افغانستان

-

 سردرگمی و آینده سیاست غرب در افغانستان

افغانستان از زمان حضور نيروهاي بين المللي در افغانستان در بدترين وضعيت امنيتي و اقتصادي قرار دارد. عالم سياست افغاني نيز همانند امنيت و اقتصاد آشفته است. شهر لشکرگاه و کندز در محاصره گروه طالبان قرار دارد. امنيت ولايت هاي همانند غزني، پکتيا، پکتيکا، بدخشان، تخار، فراه و زابل به صورت جدي از سوي گروه هاي هراس افکن تهديد مي شود. قدرت خريد مردم به پايين ترين حد خود رسيده است. آمار بيکاري افزايش چشمگيري يافته است. تنش ميان غني و عبدالله نيز حل نشده است. اگر چه سلسله نشست هاي ميان غني و عبدالله برگزار شده است اما، اينکه در نهايت، اختلافات ميان اين دو رهبر حکومت وحدت ملي به کجا خواهد انجاميد، مشخص نيست.
اکنون بر همه روشن شده است که افغانستان بدون حمايت نيروهاي بين المللي قادر به شکست گروه طالبان و تأمين امنيت خود نيست. در عين حال، شديدا به کمک هاي بين المللي براي بهبود وضعيت اقتصادي خود نيازمند است. در نشست وارسا اگر چه کشورهاي کمک کننده به افغانستان متعهد شدند که افغانستان را تنها نمي گذارد و نخواهد گذاشت که افغانستان يکبار ديگر به لانه تروريسم تبديل شود. واقعيت اما، اين است که اين تعهد چندان کمک به بهبود وضعيت امنيتي، اقتصادي و سياسي افغانستان ننموده است. افغانستان در شرايط کنوني تبديل به لانه تروريسم شده است. داعش، القاعده و گروه طالبان در افغانستان فعاليت مي کند. بخش هاي زيادي از خاک افغانستان را در اختيار دارد. اين در حالي است که جامعه جهاني تعهد سپرده اند که افغانستان را تنها نمي گذارد. اين تعهد اما، در سايه سردرگمي غرب در قبال افغانستان صورت مي گيرد.
در سال 2008 ميلادي، باراک اوباما توجه جدي به جنگ افغانستان نمود و سي هزار سرباز جديد به افغانستان فرستاد اما، در عين حال، تصميم خروج تدريجي نيروهاي آمريکايي از افغانستان را نيز اعلان نمود. آمريکا در حالي نيروهايش را از افغانستان خارج نمود که گروه طالبان، شبکه القاعده در افغانستان فعاليت داشت. اکنون گروه داعش نيز افزوده شده است. تصميم بر افزودن بر تعداد سربازان آمريکايي و خروج تدريجي سربازان آمريکايي از افغانستان بدون اينکه گروه طالبان تضعيف شده باشد نشانگر سردرگمي ايالات متحده آمريکا در افغانستان را نشان مي دهد.
اکنون اگر چه 10 هزار سرباز آمريکايي در افغانستان حضور دارد و نيروهاي امنيتي را در ميدان جنگ حمايت مي کند اما، وضعيت آينده روشن نيست. اينکه رئيس جمهور بعدي ايالات متحده آمريکا چه تصميمي بر در مورد افغانستان خواهد گرفت ناروشن و مبهم است. تا اينجاي کار، دو کانديد رياست جمهوري ايالات متحده آمريکا سياست خود را در قبال افغانستان اعلان ننموده است. هيلاري کلينتون، کانديد حزب دموکرات به صورت صريح و روشن ابراز نظري در مورد جنگ افغانستان ننموده است. اما، گفته است که از تصميم باراک اوباما مبني بر خروج تدريجي سربازان آمريکا از افغانستان حمايت مي کند. در طرف ديگر، ترامپ، نامزد جمهوري خواهان آمريکا باري گفته بود که سربازان آمريکا بايد از افغانستان خارج شود. از اين رو، مي توان گفت که سياست آينده ايالات متحده آمريکا در افغانستان گنگ خواهد بود.
سياست بسياري از کشورهاي غربي در قبال افغانستان منوط به سياست آمريکا در افغانستان است. از اين جهت، مي توان گفت که سردرگمي در سياست آمريکا در قبال افغانستان تا حدودي منجر به سردرگمي سياست کشورهاي همپيمان آمريکا در افغانستان نيز منجر مي شود.
رهبران حکومت وحدت ملي براي نشست بروکسل آمادگي مي گيرد. گفته مي شود که هم اکنون رئيس جمهور غني با انجام برخي اصلاحات به دنبال متقاعد کردن کشورهاي غربي در قبال افغانستان است. در شرايط کنوني اينکه رئيس جمهور غني تا چه ميزان موفق به انجام اصلاحات اساسي و بنيادي خواهد شد خود يک مسئله جدي است. او گفته است که جنگ در افغانستان مانع آوردن اصلاحات نمي شود. مسئله اما، اين نيست که جنگ مي تواند مانع و سد راه آوردن اصلاحات شود و يا نه. مسئله اين است که جنگ تهديد براي حيات حکومت مرکزي است. در صورت که جنگ حيات حکومت وحدت ملي را تهديد نمايد و مسئله سقوط را به ميان آورد در آن صورت سخن گفتن از اصلاحات آن چنان موضوعيت پيدا نمي کند. بنابراين، غني ممکن است به سختي موفق به آوردن يکسري اصلاحات گردد اما، از طرف ديگر بدون شک، تهديدات جدي متوجه حکومت او خواهد شد.
به همان ميزان که کشورهاي غرب در قبال افغانستان با درگمي مواجه است رهبران حکومت وحدت ملي نيز دقيقا نمي داند به کدام سمت روان است. اراده براي سرکوب گروه طالبان ندارد اما در عين حال، اميدوار است تا جنگ افغانستان پايان يابد. هيچ سياست مبني بر بهبود روابط با اسلام آباد ندارد اما، اميدوار است که اسلام آباد دست از حمايت گروه طالبان بکشد. در عين حالي که سياست براي بهبود روابط با اسلام آباد ندارد سعي دارد تسليحات از هند بخرد و با هند روابط خود را بيشتر گسترش دهد. اين نشان از سردرگمي است. در عين حالي که مي دانيم روابط هند و پاکستان خصمانه است و نزديکي کابل با دهلي نو باعث نگراني پاکستان مي شود ما همچنان تلاش مي کنيم با دهلي بيشتر نزديک شويم. در چنين وضعيت بدون شک ما قادر به بهبود وضعيت نخواهيم بود. ما ضرورت به يک نگاه واقع بينانه به قضايا داريم. نگاهي که بتواند هم ما را در بهبود اوضاع داخلي کمک کند و هم تحول در روابط و مناسبات ما با کشورهاي دخيل در امور افغانستان به وجود آورد.
ما اگر چه ضرورت به جلب حمايت کشورهاي غربي داريم اما، قبل از هر چيز نيازمند آنيم تا از سردرگمي در داخل افغانستان بيرون شويم. نسبت خود را با گروه طالبان تعريف نمايم. اختلافات داخلي را حل نمايم. اراده براي تحکيم دموکراسي، حاکميت قانون، مبارزه با فساد و مواد مخدر داشته باشيم. در شرايط کنوني اگر باز هم ميلياردها دالر کمک جامعه جهاني به افغانستان سرازير شود باز هم حيف و ميل مي شود و هيچ تحول در عرصه حکومت داري، حاکميت قانون و دموکراسي سازي به وجود نخواهد آمد.
بنابراين، کشورهاي غربي سياست روشن در قبال افغانستان ندارد. در آينده احتمال آن مي رود که سياست غرب و به خصوص ايالات متحده آمريکا آشفته تر گردد. حکومت افغانستان اما، دستگاه ديپلماسي فعال هم ندارد که بتواند کشورهاي غربي را تشويق به همکاري فعال در افغانستان نمايد. در عين حال، رهبران حکومت وحدت ملي نيز سردرگم است. چشم انداز آينده چندان روشن نيست. نه اميد مي رود که گروه طالبان سرکوب و منکوب شود و نه اميدي براي حل اختلافات در درون حکومت وحدت ملي است. در چنين وضعيتي سخت و دشوار است که تحول بنيادي در کشور به وجود آيد و وضعيت امنيتي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جامعه تغيير نمايد.

دیدگاه شما