صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نگاهی به عوامل بازگشت مجدد داعش و گروه طالبان

-

نگاهی به عوامل بازگشت مجدد داعش و گروه طالبان

در ماه جون سال جاري نيروهاي امنيتي کشور عمليات موسوم به «قهر سيلاب» عليه گروه داعش در ولايت ننگرهار راه اندازي نمودند و گروه داعش را وادار به عقب نشيني نمود. اکنون اما، داعش در حال بازگشت و تصرف دوباره به مناطق و پايگاه قبلي شان است. عمليات قهر سيلاب موفقيت آميز بود. جنرال جان نيکلسون، فرمانده عمومي نيروهاي بين المللي در افغانستان نيز عمليات قهر سيلاب را موفقيت آميز خواند و بيان داشت که بر اثر اين عمليات حافظ سعيد، رهبر منطقه گروه داعش و 11 عضو برجسته اي ديگر گروه داعش کشته شدند. با وجود موفقيت عمليات ماه جون و جولاي اما، مسئله وضعيت کنوني و بازگشت دوباره داعش در پايگاه قبلي شان است. مشکل در کجا است؟
يکي از مهمترين مسائل که باعث بازگشت دوباره گروه هاي شورشي مي شود ضعف پليس ملي است. در سال هاي گذشته نيز، پليس ملي کشور قادر به ايجاد پسته ها در مناطقي که اردوي ملي تصرف نموده است نبوده است. در واقع، پليس ملي کشور و يا به عبارت ديگر وزارت امور داخله توانايي و ظرفيت کنترل مناطق آزاد شده را ندارد. همين مسئله در سال هاي گذشته و اکنون باعث شده است/مي شود که گروه هاي شورشي بارديگر مناطق از دست رفته شان را دوباره بگيرد. مقام هاي وزارت دفاع ملي نيز چندين بار به اين مسئله گوشزد نموده است. با اين حال، در حکومت حامد کرزي و حکومت کنوني کمتر به اين مسئله توجه صورت گرفته است.
مسئله اما، تنها ضعف وزارت داخله و پليس ملي کشور نيست. مسئله اما، فقدان هماهنگي ميان وزارت دفاع ملي و وزارت امور داخله نيز هست. زماني که يک منطقه به تصرف نيروهاي امنيتي کشور در مي آيد براي استقرار نيروي جديد ميان وزارت دفاع ملي و وزارت داخله هماهنگي وجود ندارد. در واقع، نه وزارت امور داخله آمادگي لازم را براي ايجاد پسته ها و استقرار نيرو در مناطق تصرف شده مي گيرد و نه وزارت دفاع ملي بعد از تصرف مناطق با وزارت امور داخله براي استقرار نيرو فرصت کافي مي دهد. بنابراين، ضعف وزارت امور داخله و نيروهاي اين نهاد و فقدان هماهنگي ميان دو نهاد امنيتي باعث مي شود مناطق تصرف شده بار ديگر به دست گروه هاي شورشي بيافتد.
مسئله ديگر اکمالات نيروها در مناطق جنگي است. نهاد هاي امنيتي کشور در سال هاي اخير با مشکل اکمال و تجهيز نيروهاي امنيتي در مناطق جنگي مواجه بوده است. در واقع، در بسياري از مناطق به خاطر بي توجهي، سهل انگاري و يا ناديده گرفتن هشدارهاي نيروهاي امنيتي در ميدان جنگ تجهيزات به موقع به نيروهاي امنيتي کشور نرسيده اند و نيروهاي امنيتي کشور مجبور به عقب نشيني شده است. اين مسئله هم باعث از دست رفتن مناطق شده است و هم منجر به قرباني شدن نيروهاي امنيتي کشور در ميدان جنگ شده است. در هلمند، بغلان، کندز و ... نيروهاي امنيتي کشور به محاصره دشمن در آمده بودند و در عين حال، تجهيزات و امکانات اندک در اختيار داشتند. نهاد هاي امنيتي کشور به هشدار هاي آن ها توجه ننموده بود. در يک مورد، گروه طالبان با محاصره نيروهاي امنيتي در سرخ کوتل و بدخشان نيروهاي امنيتي را سلاخي مي کند. بنابراين، بي توجهي و سهل انگاري و يا ناديده گرفتن هشدار ها در برخي موارد عامل ديگر براي از دست رفتن مناطق تازه تصرف شده است.
مسئله مهم ديگر اما، کمبود نيرو مي باشد. وجود نيروي اشباح متاسفانه يک واقعيت است. حکومت افغانستان و نهاد هاي امنيتي کشور با کمبود نيرو مواجه مي باشد. در واقع، وزارت دفاع ملي و وزارت داخله تعداد نيروي شان بسيار کمتر از آماري است که بيرون مي دهد. حتي اين دو وزارت آمار دقيق از نيروهاي خود که ترک وظيفه نموده اند ندارد و اين افراد براي ماه ها و حتي سال هاي متمادي معاش خود را دريافت مي کند. گزارش هاي متعدد در اين مورد منتشر شده است اما، وزارت دفاع ملي و وزارت امور داخله کمتر به اين گزارش ها بها داده است. اين دو وزارت نه اصلاحات به وجود آورده اند که باعث کاهش فساد شود و نه سيستم ايجاد نموده است که بر اساس آن معاشات سربازان را توزيع نمايد.
مهمترين مسئله که تا هنوز کمتر به آن پرداخته شده است فروش تسليحات نيروهاي امنيتي در بازار سياه کشور است. تسليحات نيروهاي امنيتي در بازار سياه اسلحه در سراسر کشور به وفور يافت مي شود. عامل اين مسئله فقدان نظارت و يا ضعف نظارت نهاد هاي امنيتي بر سربازان کشور است. در مواردي، افرادي که وظيفه را ترک مي کنند، تسليحات خود را نيز با خود مي برد و مي فروشد. سربازان کشور در بسياري مناطق به خاطر دريافت مرمي بيشتر فير مي کند و در گزارش خود بيشتر از تعدادي که فير نموده است درخواست مي کند. مرمي هاي اضافي مي فروشد. اين يک مسئله جدي است که سال هاي زياد ادامه داشته است. با اين حال، نهاد هاي امنيتي کشور کمتر به اين مسئله توجه نموده است. اين مسئله به تداوم جنگ در افغانستان کمک مي کند. فراموش نکنيم که گروه طالبان و ديگر گروه هاي شورشي بخش از نيازمندي تسليحاتي خود را از بازار سياه افغانستان تأمين مي کند. بازاري که تجهيزات نيروهاي امنيتي کشور را نيز مي فروشد. بنابراين، ضروري و جدي است که به اين مسئله توجه جدي صورت گيرد و تا حد ممکن از آن جلوگيري شود.
عامل ديگر استراتژي و تاکتيک هاي جنگي نيروهاي امنيتي است که نقش اساسي در بازگشت گروه هاي شورشي دارد. استراتژي جنگ عليه داعش تا حد زيادي توجه به جلب کمک هاي بين المللي دارد تا از بين بردن داعش در افغانستان. براساس سخنان جنرال جان نيکلسون گروه داعش در حدود 1200 تا 1300 نفر نيرو در افغانستان دارد. واقعيت امر اين است که نيروهاي امنيتي کشور توانايي و ظرفيت از بين بردن اين تعداد افراد را در کمترين زمان ممکن دارد. اما، عده اي به خاطر جلب کمک هاي بين المللي از ميان برداشتن آن ها جلوگيري مي کند. در عين حال، تاکتيک هاي جنگي ما براي يک نيروي مجهز و تربيت شده تعريف نشده است بلکه بيشتر براي گروه هاي چريکي تعريف شده است. تصرف يک منطقه و بعد واگذاري آن بدترين تاکتيک ممکن براي نيروهاي امنيتي است که مقامات سياسي و نظامي کشور آن را «عقب نشيني تاکتيکي» مي خواند. اين تاکتيک سودمند نيست. معمولا گروه هاي چريکي از آن استفاده مي کند زيرا، در موقعيت ضعيف قرار دارد.
بنابراين، بازگشت گروه داعش و يا گروه طالبان بستگي به عوامل زيادي دارد. مهمترين عوامل را در بالا متذکر شدم. نهاد هاي امنيتي کشور بايد به چالش ها و مشکلات مذکور به صورت برخورد نمايد در غير آن جنگ کنوني نيروهاي امنيتي کشور را خسته مي کند و در نهايت با بحران مواجه مي سازد.

دیدگاه شما