صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۱۳ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

علل و عوامل پیدایش آسیب های اجتماعی و راه های پیشگیری از آن (قسمت دوم)

-

علل و عوامل پیدایش آسیب های اجتماعی و راه های پیشگیری از آن (قسمت دوم)

از آنجا که ممکن است در پيدايش هر رفتاري، عوامل فوق و يا حتي عوامل ديگري نيز مؤثر باشد، از اين رو، نمي توان به يک باره فرد بزهکار را به عنوان علت العلل در جامعه مقصر شناخت و ساير عوامل را ناديده گرفت.
اگر فرد، هر چند براي سرگرمي و تنوع و تفرّج دست به بزهکاري بزند، اين کار وي کم کم زمينه اي خواهد بود تا به سمت و سوي بزهکاري سوق يابد. دليل عمده اين کار، چگونگي شروع به انجام عمل بزهکارانه و کشيده شدن فرد به اين راه است. افراد بزهکار افرادي هستند که همه زمينه ها و شرايط لازم براي انحراف در آنان وجود دارد. مهم ترين عامل در انحراف افراد و ارتکاب عمل نابهنجار، فردي است که موجب سوق يافتن وي به سمت بزهکاري مي شود؛ چرا که فردي که مي خواهد اولين بار دست به بزهکاري بزند، نيازمند فردي است که او را راهنمايي کرده و به اين سمت هدايت نمايد.
دومين عامل، امکانات و شرايطي است که فرد در اختيار دارد و زمينه ارتکاب وي را براي اعمال خلاف اجتماع فراهم مي آورد.
فقر در خانواده، عدم تأمين نيازهاي اساسي خانواده، دوستان ناباب، محيط آلوده و...نيز از عوامل روي آوري فرد به بزهکاري است.
در عين حال، به طور مشخص مي توان عوامل عمده زير را به عنوان بسترها و زمينه هاي پيدايش انحرافات اجتماعي و يا هر رفتار نابهنجار نام برد؛ عواملي که نقش بسيار تعيين کننده اي در پيدايي هر رفتاري، اعم از بهنجار و يا نابهنجار، ايفا مي کنند. در عين حال، مهم ترين عامل يعني خود فرد نيز نقشي تعيين کننده اي در اين زمينه بازي مي کنند.
اجمالاً، علل و عوامل پيدايش آسيب هاي اجتماعي، به ويژه در ميان نوجوانان و جوانان را مي توان به سه دسته عمده تقسيم نمود: 1. عوامل معطوف به شخصيت؛ 2. عوامل فردي؛ 3. عوامل اجتماعي.
. عوامل شخصيتي
اين دسته از عوامل معطوف به عدم تعادل رواني، شخصيتي و اختلال در سلوک و رفتار است که به برخي از آن ها اشاره مي شود:
ويژگي هاي شخصيتي افراد بزهکار و کجرو
معمولاً ويژگي هاي شخصيتي افراد بزهکار، بي قاعدگي رابطه و ارتباط ميان فرد و جامعه و ارتکاب رفتارهاي نابهنجار و خلاف مقررات اجتماعي است، ولي معمولاً از نظر مرتکب و عامل آن در اصل و يا در مواقعي خاص، اين گونه رفتارها ناپسند شمرده نمي شود. افراد روان رنجور و روان پريش نسبت به ارزش ها، هنجارها و مقررات اجتماعي بي تفاوت بوده و کمتر آن ها را رعايت مي کنند. اعمال و شيوه هاي رفتاري اين گونه افراد نظام اجتماعي را متزلزل و گاهي نيز مختل مي کند و موجب مي شود که رعايت ارزش هاي اخلاقي و هنجارها در جامعه و نزد ساير افراد زيرسؤال رفته و آن را به پايين ترين سطح عمل تنزل دهد.
برخي از مشخصه هاي بارز و برجسته شخصيتي اين گونه افراد، خودمحوري، پرخاشگري، هنجارشکني، فريبندگي ظاهري و عدم احساس مسئوليت مي باشد. اين گونه افراد به پيامد عمل خود نمي انديشند، در کارهاي خود بي پروا و بي ملاحظه هستند و در پند گرفتن از تجربيات، بسيار ضعيف بوده و در قضاوت هاي خود يک سويه مي باشند. اين نوع شخصيت ها عمدتا از محيط اجتماع، خانه و مدرسه فرار کرده، پاي بند قواعد، مقررات و هنجارهاي اجتماعي نيستند و به دنبال هر چيزي مي روند که جلب توجه کند. حتي در پوشش و سبک و شکل ظاهري خويش، به ويژه در شيوه لباس پوشيدن، آرايش مو و صورت به گونه اي که خلاف قاعده و خلاف سبک مرسوم ساير افراد اجتماع باشد، عمل مي کنند تا جلب توجه نمايند.
گروهي از افراد بزهکار و کجرو نيز ويژگي هاي شخصيتي ديگري دارند؛ خودمحور و پيوسته به تمجيد و توجه ديگران نيازمندند و در روابط خود با مردم به نيازها و احساسات آنان توجه نمي کنند. اين افراد اغلب با رؤياهايي در مورد موفقيت نامحدود و درخشان، قدرت، زيبايي و روابط عاشقانه آرماني سرگرم اند. اغلب اين افراد والديني داشته اند که از نظر عاطفي نسبت به آنان بي توجه اند يا سرد و طردکننده بوده و يا بيش از حدّ به آنان محبت کرده و ارج مي نهند.
آنان به علت سرکوب خواسته ها و فقدان ارضاي تمايلات دروني، از کانون خانواده بيزار شده و به رفتارهاي نابهنجار نظير فرار از خانه، ترک تحصيل، سرقت و اعتياد گرايش پيدا مي کنند.
گروهي نيز افرادي برون گرا و به دنبال لذت جويي آني هستند، دَم را غنيمت مي شمارند، دوست دارد در انواع ميهماني ها و جشن ها شرکت کنند، تشنه هيجان و ماجراجويي اند، به همين دليل براي لذت جويي دست به اعمال خلاف و بزهکارانه مي زنند.
سرانجام گروهي از افراد بزهکار نيز مشخصه بارزشان، پرجوش و خروشي و بيان اغراق آميز، هيجاني، روابط طوفاني بين فردي، نگرش خودمدارانه و تأثيرپذيري از ديگران است. اين گونه شخصيت ها براي آنکه «خود»ي نشان دهند، هر تجربه اي را حتي اگر براي آنان گران تمام شود، انجام مي دهند. هيجان طلبي، ماجراجويي، تنوع طلبي، کنجکاوي، استقلال طلبي افراطي، خودباختگي احساسي و غلبه کنش هاي احساسي بر کنش هاي عقلاني از جمله مشکلات رفتاري است که فرد را به سوي موقعيت هاي خطرزا و ارتکاب اعمال بزهکارانه رهنمون مي کند.
از ديگر مشکلات روحي رواني که منجر به رفتارهاي ضداجتماعي مي شود، مي توان به ضعف عزّت نفس، احساس کهتري، فقدان اعتماد به نفس، احساس عدم جذابيت، افسردگي شديد، شيدايي و اختلال خلقي اشاره نمود. چنين افرادي معمولاً مستعد انجام رفتارهاي نسنجيده و انحرافي هستند.
ب. عوامل فردي
در حوزه عوامل فردي، مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1آرزوهاي بلند؛
2. خوش گذراني و لذت طلبي؛
3. قدرت، استقلال و عافيت طلبي؛
4. زياده خواهي؛
5. بي بندوباري و لاابالي گري؛
6. بي هويتي و بي هدفي در زندگي.
افراد گاهي اوقات براي رسيدن به آمال و آرزوهاي بلند و دست نيافتني و مدينه فاضله اي که رسانه هاي ملي و يا ماهواره ها تبليغ مي کنند، مرتکب جرايم مي شوند. گاهي اوقات هم ارتکاب جرايم را فقط يک کار تفنّني و به عنوان گذران اوقات فراغت مي دانند با اينکه ممکن است در خانه و محيط اطراف خود مشکل حادي هم نداشته باشند که آنان را مجبور به ارتکاب رفتار نابهنجار نمايد، ولي فقط به خاطر اينکه در چند روز زندگي خوش باشند، دست به ارتکاب اعمال خلاف عرف و اجتماع مي زنند.
گاهي نيز افراد از نعمت خانواده و والدين عاطفي برخوردارند، اما به خاطر شکست در تحصيلات و ناتواني در ادامه تحصيل، تحقير معلمان و فشارهاي بي مورد والدين مجبور مي شوند خود را به گونه اي ديگر نشان دهند و به اصطلاح «خودي» نشان دهند. و اين حکايت از ميل به استقلال طلبي، قدرت طلبي و يا عافيت طلبي در نوجوانان و جوانان دارد که به دليل عدم ارضاي صحيح آن دست به ارتکاب اعمال ناشايست مي زنند.
ج. عوامل اجتماعي
در بررسي آسيب ها و انحرافات اجتماعي، به عنوان يک پديده اجتماعي، به علل اجتماعي انحرافات مي پردازيم. به هر حال، عوامل متعددي در اين زمينه نقش دارند که در اينجا به برخي از آن ها اشاره مي گردد:
1. عدم پاي بندي خانواده ها به آموزه هاي ديني
مطالعات و تحقيقات نشان مي دهد تا زماني که اعضاي جامعه پاي بند به اعتقادات مذهبي خود باشند، خود و فرزندانشان به فساد و بزهکاري روي نمي آورند.

دیدگاه شما