صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

آیا شهرما، خانه ما است؟!

-

 آیا شهرما، خانه ما است؟!

شهرهاي افغانستان با مشکلات زيادي همراه است، يکي از جدي ترين چالش ها، نبود فرهنگ شهرنشيني و مسئول نبودن شهروندان در قبال شهر و محل سکونت شان است. روز دو شنبه رئيس جمهور غني در « سومين کنفرانس شهري» از سرمايه داران و مالکان خانه هاي مجلل کابل انتقاد کرد و گفت که همت قيرريزي سرک هاي مقابل خانه هاي شان را ندارند، در حاليکه قيمت خانه هاي شان به صدها هزار تا ميليونها دالر مي رسد.
رئيس جمهور در ماههاي قبل نيز از فرهنگ شهرنشيني در کابل انتقاد کرده بود و گفته بود که مردم فکر نمي کنند که مالک شهرهاي شان هستند، آنها فقط خود را مالک خانه هاي شان مي دانند و به همين خاطر در راستاي توسعه شهري همکاري و کمک نمي کنند.
سخنان رئيس جمهور را زماني دقيق مي فهميد که در روزهاي گرم تابستان و يا در روزهاي باراني زمستان و بهار از کوچه هاي کابل عبور کرده باشيد. وقتي موتري از کوچه اي ميگذرد تمام کوچه زير گرد و غبار و خاکباد گم مي شود و يا در روزهاي باراني چنان آب در سرکها و کوچه ها ايستاد مي شود که آدم احساس مي کند سيل آمده است و همه جا را آب گرفته است.  اما در همين کوچه ها وقتي سرت را بلند کني، خانه هاي مجلل و سر به فلک کشيده را مي بيني  که مساحت شان به چندين جريب زمين مي رسد و قيمت شان به چندين ميليون دالر.
سرمايه داران کابل در طول پانزده سال اخير توانسته اند خانه هاي مجلل و شيک بسازند و چهره ي ويران شده ي شهر کابل را تا اندازه ي ترميم و زنده کنند، اما آنها هيچگاه به فکر ساختن و قيرريزي کوچه ها، راه رو ها و جوي ها مقابل خانه هاي مجلل شان نبوده اند و درست يک متر آنسوتر از دروازه خانه ي قصر مانند شان، انبوهي از زباله ها و کثافات جمع شده است و بوي بد آن تمام ساکنان کوچه و عابران پياده را آزار مي دهد. چرا؟ چون آنها همانطور که رئيس جمهور گفته است خود را مالک کوچه ها نمي دانند، مالک شهر نمي دانند و فکر مي کنند فقط چهار ديواري خانه هاي شان ملکيت آنها است و اين نشان مي دهد ما هيچگونه احساس مسئوليتي در قبال شهرهاي خود نداريم و شهروندان مسئول نيستيم.
تحولات سه دهه اخير زندگي مردم افغانستان را تغيير اساسي داد، جنگ در دهه هاي گذشته نه تنها شهرها را ويران کرد، بلکه فرهنگ شهرنشيني را نيز از بين برد. شهروندان شهر نشين اکنون کمتر خود را ملزم به رعايت آداب و اخلاق شهرنشيني مي دانند، احساس مسئوليت شهروندي ديگر وجود ندارد و حساسيت در مقابل محيط زندگي از بين رفته است.
اين روزها شهرهاي افغانستان شلوغ و مزدحم است، اما در گذشته شهرها خلوت و آرام بود و مردم کمتر به شهرها رجوع مي کردند. بيشتر مردم فقط براي خريد و فروش و تجارت به شهر مي آمدند و دوباره به روستا و محل زندگي شان باز مي گشتند. شهرنشينان نيز نسبت به آداب و فرهنگ شهرنشيني حساس بودند. مشاهده خانه هاي قديمي بخش هاي از شهر کابل نشان مي دهد که خانه سازي و توسعه شهر نيز بر اساس يک پلان و برنامه مشخص و منظم بوده است. اما اکنون شهر کابل از آن روزها و از نظم شهري و توسعه ي طراحي شده، فاصله ي زيادي دارد.

شهرنشيني بعد از سقوط حکومت طالبان رونق دوباره گرفت، اما فرهنگ شهرنشيني هرگز بازگشت نکرد و توسعه يي شهري نيز منظم و با برنامه صورت نگرفت. در يک و نيم دهه اخير بسياري از روستانيشنان افغانستان براي زندگي به شهرها رجوع کردند و بسياري از مهاجران نيز بازگشت نمودند، اين امر باعث شد که ازدحام در شهرها افزايش يابد و مشکل مسکن و سرپناه در برابر همه ي آنها قد علم بکند.
با افزايش جمعيت در شهرها و بخصوص شهر کابل و افزايش تقاضا براي مسکن و در نبود سياست گزاري شهري، دلالان زمين و سرمايه داران فرصت را غنيمت شمردند و به خانه سازي و شهرک سازي روي آوردند. هرکدام آنها با نقشه ها و طرح هاي جداگانه شهرک و خانه هاي رهايشي ساختند و به مشتريان بي سرپناه خود فروختند، اما هيچکدام از اين شهرک ها با معيارها و استندردهاي شهري ساخته نشده است و اکثر آنها از آسيب پذيري بالاي برخوردار هستند. شهرک سازي هاي خودسرانه و غيراستندرد، باعث شد که نظم و ساختار شهري بهم بخورد و شهر به مکان بي نظم، آلوده، کثيف و مزدحم تبديل شود و براي ميليون ها باشنده ي آن، مشکلات زيادي ايجاد گردد.
بخش بزرگي از مشکلات شهري افغانستان به نبود مديريت شهري در شهرداري ها و نهادهاي دولتي بر مي گردد، مسئولين اين نهادها در طول پانزده سال اخير نتوانسته اند که ماسترپلان شهرها را بصورت درست و اساسي تطبيق کنند و از ساخت و ساز خودسرانه و خارج از ماسترپلان شهري، جلوگيري کنند. بيشتر شهرکها و خانه هاي رهايشي به سيستم کاناليزاسيون عمومي شهري وصل نيستند و فاضلاب آنها در کوچه ها و جويجه هاي داخل کوچه سرازير مي شود و فضا را آلوده مي سازد.
اما بخش ديگر از مشکلات بر مي گردد به نبود فرهنگ شهرنشيني و عدم مسئوليت پذيري شهروندان کشور. بسياري از مردم از فرهنگ و آداب شهرنشيني آگاهي ندارند و در قبال پاک نگهداشتن و نظافت شهر و همچنان کمک به توسعه و نظم شهري، احساس مسئوليت ندارند. زندگي شهري، زندگي جمعي است و براي بهتر زيستن در يک فضاي جمعي، لازم است که اخلاق جمعي رعايت گردد و مسئوليت پذيري جمعي بوجود بيايد. يک شهرنشين کسي نيست که فقط در شهر سکونت دارد، شهرنشين کسي است که فرهنگ، اخلاق و آداب شهرنشيني را ميداند و خود را ملزم به رعايت آن مي داند. اما متاسفانه اين روحيه هنوز در بين شهرنشينان افغانستان بوجود نيامده است و ما فرهنگ زندگي جمعي را هنوز نياموخته ايم.
شهرداري کابل، براي ترغيب مردم به رعايت نظافت شهر و همکاري در پاک نگهداشتن شهر، در جاهاي مختلف شهر شعار« شهر ما، خانه ما است» را نوشته است، اما وقتي در سرک ها، کوچه و پس کوچه هاي کابل قدم مي زنيم اين سئوال در ذهن ما بصورت جدي بوجود مي آيد که؛ « آيا شهر ما، خانه ما است؟!» پولداران کابلي صدها هزار دالر مصرف مي کنند و خانه هاي مجلل مي سازند تا آسوده زندگي کنند، اما چرا چند هزار افغاني براي پاک نگهداشتن کوچه ي خود مصرف نمي کنند تا بوي تعفن مشام شان را در درون خانه هاي مجلل شان نيازارد؟ با اين وصف آيا بازهم شهر ما، خانه ما است؟
اگر اندکي شهروندان کابل مسئوليت شهروندي شان را رعايت مي کردند و همزمان با ساختن خانه هاي مجلل و با شکوه جويچه ها، پياده رو ها و کوچه هاي شان را نيز مي ساختند، اکنون شهر کابل چهره ي ديگر ميداشت و بدون ترديد زيباتر از امروز بود و شهروندان نيز کمتر از آلوده گي هاي محيطي در رنج بودند و آن زمان بود که ما با وجدان راحت و آسوده و با افتخار مي توانستيم شعار بدهيم که شهر ما، خانه ما است.
تا زماني که به رشد فرهنگ شهرنشيني توجه نشود و شهروندان کشور نيز در قبال نظافت و پاکي محيط زندگي شان احساس مسئوليت نکنند و سهم نگيرند، مشکلات شهري نيز حل نخواهد شد. براي تقويت فرهنگ شهرنشيني و بالابردن احساس مسئوليت شهروندان در قبال محيط زندگي شهري، بايد آگاهي دهي از سوي نهادهاي مربوط و رسانه ها صورت گيرد، اما متاسفانه تا کنون کمتر به اين امر توجه شده است.

دیدگاه شما