صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۸ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تعلیم و تربیه در عصر جهانی شدن؛ چالش‌ها و راهبردها (قسمت دوم)

-

 تعلیم و تربیه در عصر جهانی شدن؛ چالش‌ها و راهبردها (قسمت دوم)

پس از آن دومين گردهمايي بين المللي تفکر درباره آينده تعليم و تربيه در دسامبر 1981 در پاريس تشکيل شد و به جمع بندي و نتيجه گيري از کوشش هاي بهعمل آمده پرداخت. اهم اين نتايج عبارت بودند از:
اهميت دادن به نقش معلم و طولاني کردن مدت کارآموزي و بازآموزي تربيت معلم؛
گسترش کمي و کيفي تربيت معلم متناسب با رشد و گسترش تعليم و تربيه؛
تحول در برنامه هاي آموزشي، محتواي کتاب هاي درسي و اضافه شدن منابع دانش و اطلاعات از قبيل: روزنامه ها، کتابخانه ها، موزه ها، فيلم، برنامه هاي راديويي و تلويزيوني، تئاتر، رايانه و ميکرو الکترونيک و...».
همه اقدامات به عمل آمده سبب پيوند آشکارتر و ضروري تر تعليم و تربيه با جامعه، اقتصاد، علم و فناوري، فرهنگ، و نيز با دنياي خارج از مرزها، گرديد تا با جهت گيري صحيح به سوي استعدادهاي فردي سازگاريهاي بيشتري پيدا کند. در نتيجه در برنامه هاي آموزش علوم، در کشورهاي پيشرفته تا دگرگوني هاي علمي بيشتري توصيف و به کار گرفته شدند.
رسانه هاي گروهي و ارتباطات جمعي نيز به مسائل تعليم و تربيه پرداختند و به تدريج در خدمت رشد اقتصادي و اجتماعي درآمدند؛ در واقع نوعي آموزش غير مدرسه اي هم به وجود آمد.
با اين همه، تحولات و تغييرات در هر يک از زمينه هاي يادشده خالي از اشکال نبود. تحولات به قدري سريع بودند که اشکالات و گرفتاري هاي حساب نشده به وجود آوردند. گرفتاري هايي که هر يک از آنها نيازمند اقدام هاي همهجانبه ديگري شد تا از يک سو زندگي در کره خاکي را از خطرات بزرگ و گمراه کننده برهاند، و از سوي ديگر هويت هاي فرهنگي ملل و جوامع را محفوظ نگاه دارد. مجموع اين چالش ها و مشکلات زير عنوان «مسائل جهاني» مطرح هستند.
در سال 1991 که به سال انديشه ها، نظريه پردازي ها و ترغيب ها معروف است، سه کتاب اثرگذار منتشر شد که بر تحولات جهاني تعليم و تربيه تأثير جدي گذاشت. در اين سال الکساندر کينگ (نخستين رييس باشگاه رم) و برتراند اشنايدر (دبيرکل باشگاه رم و عضو آکادمي جهاني هنر و علم) کتابي تحت عنوان «نخستين انقلاب جهاني» در دو بخش تنظيم و منتشر کردند که بخش اول، شرح کاملي از مشکلات و  معضلات جامعه بشري در عصر حاضر و بخش دوم، بيان راه حل هايي است که براي رفع اين مشکلات آورده اند. نويسندگان بر اين باورند که «جهان بد اداره مي شود و کشورها از آن بدتر». آنها براي اثبات اين سوء مديريت دلايل متعددي را برمي شمارند از جمله:
• حکومت ها در برابر تغيير ايستادگي کرده و از خلاقيت پرهيز مي نمايند. درحاليکه بدون تغيير، نوآوري و خلاقيت نمي توان بحران هاي کنوني را پشت سر گذاشت؛
• بيشترحکومت ها به مسائلي توجه دارند که متعلق به امروز است نه آينده؛ در نتيجه از پرداختن به امور اساسي و بنيادين غافل مي مانند؛
• الزامات جهان امروز ايجاب مي کند تا افرادي با اين صفات در رأس امور قرار گيرند: توان نوآوري و انطباق با نوآوري، برخورد اخلاقي و عادلانه با مسائل و توان بالاي يادگيري.
آنها سپس ارتقاي توانايي حکومت را منوط به ترکيب سه عامل ديگر مي دانند که به مثابه اهرم هايي عمل کرده و اداره امور را ممکن مي سازند:
• تعليم و تربيه به معناي امروزي آن؛
• بهره گيري از علوم و فناوري هاي جديد؛
• استفاده مناسب از رسانه هاي همگاني.
تعليم و تربيه نوين به معناي يادگرفتن در زندگي و از زندگي، و نيز فهميدن جهان درحال تغييري است که در آن زندگي مي کنيم.
تعليم و تربيه يعني يادگيري يادگيري. بر اساس اين اصل، نظام هاي آموزشي بايد از بن متحول شوند.
بهره گيري از علوم و فناوري هاي جديد يعني ياري جستن از آنها براي رويارويي با مهمترين چالش هايي که در آينده گريبان گير بشريت مي شوند.
کينگ و اشنايدر پس از تشريح سه اهرم اداره جامعه، راه حل هاي زير را ارائه مي دهند:
سازگاري با تغيير؛ درک نقش تعليم و تربيه؛ تغيير در شيوه يادگيري؛ مبارزه با مشکلات تعليم و تربيه؛ توجه به اهداف تعليم و تربيه نوين؛ بها دادن به نقش معلم؛ انتخاب شيوه هاي بهتر در برنامه ريزي تعليم و تربيه؛ توجه به انگيزه ها و ارزش ها و ارج نهادن به ارزش هاي اخلاقي و معنوي.
يادگرفتن و يادگيري کليد بالا بردن کيفيت منابع انساني است. اين کليد وقتي به کار مي آيد که آموزش، مجموعه اي از فرايندها تلقي شود. فرايندهايي که نه تنها مهارت هاي حرفه اي را شکل مي دهند، بلکه فرد را قادر مي سازند تا استعدادهاي بالقوه خويش را براي مشارکت هوشمندانه و پذيرش مسؤوليت و احترام به بشريت شکوفا کند.
نظام آموزشي دستخوش سه معضل است که بايد با آنها مبارزه کنيم: فراواني اطلاعات، واپس گرايي و عدم تناسب.
بر خلاف گذشته تعليم و تربيه امروز و آينده به معناي فرايند دائمي يادگيري توسط هر انسان و هر جامعه است. يکي از اهداف تازه تعليم و تربيه يادگيري تغيير است. کسب دانش، پرورش هوش، استعداد، شناخت خود و آگاهي از موهبت ها و استعدادهاي خويش، به کار انداختن قواي ذهني خلاق و پر تخيل، غلبه بر انگيزه هاي نامطلوب و ويرانگر، ايفاي نقش مسؤولانه و... از جمله هدف هاي تعليم و تربيه نوين است.
در دومين کتابي که حاوي 54 مقاله در مورد تعليم و تربيه نوين توسط شعبه اروپايي مؤسسه مطالعات قرن 21 مستقر در سوئد منتشرشد، آمده است:
1)      اهميت دادن به کارهاي جمعي و گروهي که توسط افراد بومي انجام ميپذيرند؛
2)      پشتيباني وسيع مالي از طريق نهادهاي مختلف که مي تواند استمرار تأمين مالي را تضمين کند؛
3)      جلب مشارکت وسيع که بتواند معرف نقطه نظرات همه گروه ها باشد؛
4)      دربرگيري تمامي بخش هاي کليدي و توجه ويژه به روابط بين آنها که در آينده نقش مهمي خواهند داشت؛
5)      مطالعه چشم اندازهاي درازمدت به جاي توجه به مسائل کوتاه مدت؛
6)      مطالعه روابط متقابل بين کشورهاي جهان در همه زمينه ها؛
7)      بررسي راهبردهاي پايدار از نظر اقتصادي اجتماعي و زيست محيطي؛
8)      بررسي و مطالعه مقوله هاي اخلاقي، فلسفي و سياسي و ارزشيابي کفايت نهادهاي ملي براي پرداختن به آنها؛
9)      شفاف کردن هدف هاي تحقيق و برگزيدن شيوه هاي مناسب علمي؛
10)   بررسي چگونگي کاربست نتايج به دست آمده از تحقيقات به ترتيبي که توجه عموم را برانگيزاند و به بهبود سياستگذاري ها و اقدامات عملي منجر شود.
و موضوعات ديگري از قبيل: هدايت اجتماعي، تغييرات محيط سياسي، الگوهاي اقتصادي وابسته به هم، تقاضاهاي اجتماعي در کشورهاي در حال توسعه، تغيير در فرهنگ، محيط زيست و فناوري. علاوه بر اينها به انديشه هاي چاره-جويانه برخي از کشورها در رابطه با مسائل فوق اشاره مي کند که نشاندهنده ضرورت توجه به تعليم و تربيه نوين است

دیدگاه شما