صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تعلیم و تربیه در عصر جهانی شدن؛ چالش‌ها و راهبردها (قسمت سوم)

-

تعلیم و تربیه در عصر جهانی شدن؛ چالش‌ها و راهبردها (قسمت سوم)

در سومين کتاب در مورد آموزش وپرورش نوين مربوط به مرکز آسيايي نوآوري هاي آموزشي براي توسعه (ACEID )  وابسته به دفتر منطقه اي  يونسکو در بانکوک مي باشد. در اين کتاب به موضوعاتي چون نقش تعليم و تربيه در تغيير ارزش ها و نگرش ها، تعليم و تربيه و تکنولوژي هاي آموزشي نوين، توسعه انسان گرا، نقش معلم و... اشاره مي شود.
در سال 1993 ششمين کنفرانس وزراي تعليم و تربيه منطقه آسيا- اقيانوسيه متشکل از 33 دولت از جمله ايران که در مالزي برپا شد، به توصيهنامه اي رسيد که توجه به اصلاحات در تعليم و تربيه بايد سرلوحه امور اعضا  قرار گيرد. اين توصيه نامه چهار موضوع عمده زير را در بر ميگيرد:
1- آموزش براي همه؛ 2- آموزش زنان و دختران؛ 3- کيفيت و تناسب آموزش با زيرعنوان هاي: تحقيقات آموزشي و نوآوري براي توسعه؛ آموزش براي دنياي کار؛ آموزش معلمان و 4- همکاري منطقه اي و بين المللي در تعليم و تربيه.
برخي معتقدند که جهانيشدن و امکان دسترسي به آموزش جهاني ميتواند باعث رشد شخصيت هاي چندبعدي گردد که در زمينههاي مختلف دانش ومهارت کسب نموده و از اين رو امکان موفقيت آنها در مشاغل مختلف بالاست و قادرند در صورت لزوم، حيطة کاري خود را تغييرداده و با تکيه بر دانش ها و مهارتهاي چندبعدي خود در عرصة رقابت هاي بينالمللي پابرجا بماند.
از سوي ديگر برخي اعتقاد دارند که جهانيشدن تعليم و تربيه مانند ساير ابعاد جهانيشدن چون متأثر از فلسفة نئوليبرال است منجر به خصوصيشدن آموزش ميگردد و اين امر با شعار پرورش انسانهاي توانمند چندبعدي مغايرت خواهد يافت. زيرا در اين صورت، مستعدان بيسرمايه که توانايي استفاده از بخش خصوصي را ندارند در عرصة رقابت هاي بينالمللي جايي نخواهند داشت.
همچنين برخي از ديدگاههاي موافق و مخالف در زمينه جهاني شدن تعليم و تربيه عبارتند از:
«مارتين کارنوي» در تحليل جامع خود معتقد است که بررسي جهاني شدن فراتر از تأثير آن بر کلاس درس است. گر چه روش عرضه دانش در  کلاس درس بخش مهمي از توليد دانش است، اما در اين فرايند نيروهاي خارجي متعددي بر جهاني شدن و توليد دانش اثر مي گذارند. بر اين اساس کارنوي در مسير شناسايي چگونگي تأثير جهاني شدن بر تعليم و تربيه به پنج عامل اساسي اشاره مي کند:
1)      تغيير سازمان کار و ظهور اقتصاد دانش محور و اهميت يافتن مهارت نيروي انساني؛
2)      تربيت مهارت هاي برتر براي جذب سرمايه گذاري خارجي؛
3)      سياسي شدن اصلاحات آموزشي؛
4)      گسترش نفوذ اينترنت و آموزش مجازي؛
5)      ضرورت جهت گيري هر چه فزون تر نظام هاي آموزشي به سمت آموزش بين فرهنگي.
جهاني شدن بر سازمان کار و روش انجام کار در سطح جهان نيز مؤثر بوده و مهمترين بخش اين تأثير به توليد کالا با مهارت بالاتر مربوط مي گردد. گسترش اقتصاد دانش محور، انعطاف پذيري، تأثير کارگران بر مشاغل خود، جريان چند مهارتي، افزايش سطح مهارت و دانش کارگران، نابرابري درآمدها، گسترش تقاضا براي آموزش عالي و مانند آن از ويژگي هاي جهاني شدن است. در چنين فضايي، کشورهاي در حال توسعه براي افزايش و گسترش آموزش و تربيت نيروي کار ماهر تحت فشار قرار دارند. تجهيز کشورها به نيروي کار ماهر موجب جذب سرمايههاي خارجي مي شود که در اقتصاد جهاني نقش تعيين کننده اي دارد. اما سرمايه گذاران خارجي علاقه مند به سرمايه گذاري هاي کوتاه مدت هستند. چنين رويکردي باعث مي شود تا دولت ها بودجه هاي تعليم و تربيه را کاهش داده و به دنبال راه ها و منابع ديگر تأمين مالي آن باشند. چنين رويه اي ممکن است دولت ها را در سياست گذاري براي بهبود و توسعه آموزش و مهارت در اقتصاد نوين جهاني با مشکل مواجه سازد.
از سوي ديگر فناوري اطلاعات به تدريج بخشي از برنامه هاي درسي مؤسسات آموزشي شده و اين اقدام به منظور گسترش کيفيت آموزش با هزينههاي کمتر و از راه دور، و نيز عرضه کيفيت برتر آموزشي با استفاده از اينترنت صورت مي گيرد. اين نوع سياست گذاري موجب ارتباط هر چه گستردهتر دانش آموزان در سراسر دنيا با يکديگر مي-شود. در اين رابطه کيفيت نظامهاي آموزشي به طور متزايدي در سطح جهاني مورد مقايسه قرار مي گيرد. اين مقايسه ها تأکيد بسياري بر برنامههاي درسي علوم و رياضي، زبان انگليسي و مهارت هاي ارتباطي دارند. امتحانات و تعيين استانداردهاي آموزشي بخش وسيعي از تلاش هايي هستند که به منظور ارتقاي سطح مسؤوليت و پاسخگويي نظام تعليم و تربيه در قبال جامعه، مورد توجه قرار گرفتهاند. با سنجش دانش توليد شده، کارکنان و مديران آموزشي نيز مورد ارزشيابي قرار ميگيرند. اما روش امتحانات به شدت متأثر از محيط سياسي و اهداف نظام آموزشي است. لذا براي توسعه سياست هاي اثربخش به منظور بهبود نظام آموزشي بايد گرايشات سياسي-عقيدتي امتحانات از چارچوب و محتواي مديريت نظام هاي آموزشي مجزا گردد.
جهاني شدن شبکه هاي اطلاعات به منزله انتقال فرهنگ جهاني است. جهاني شدن همچنين به گونه اي است که بعضي از گروه ها احساس مي کنند ارزش هاي بازار ناشي از فرهنگ نوين، آنها را به حاشيه رانده است. لذا اين گروه ها از طريق تأکيد بر ارزش هاي خاص به مقابله با اقتصاد جهاني مي پردازند؛ ارزش هايي که خود نيز جهاني شده اند (مانند گروه هاي مذهبي، طرفداران محيط زيست، فرانوگرايان، جنبش فمينيستي و مانند آن) و همزمان عليه نظام بازار نيز به مقابله مي-پردازند. چنين جرياني نزاع تازه اي در رابطه با مفهوم و ارزش دانش به وجود مي آورد.
نظريه دانش جهاني چيونگ چنگ
گسترش فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي در قرن اخير منجر به ظهور دانش جهاني شده است. در اين زمينه مگ دالنا موک وين چيونگ چنگ در سال 1998 چارچوبي را مطرح کرده که در آن دانش به پنج حوزه تقسيم شده است. وي دانش جهاني مربوط به هر يک از اين حوزهها را در اين چارچوب ارائه داده که عبارتند از: فني-اقتصادي، انساني-اجتماعي، سياسي، فرهنگي و آموزشي.
در حوزه فني و اقتصادي نيازهاي دانش جهاني به رقابت جهاني مثبت، مشارکت اقتصادي، تجارت جهاني و حفاظت از محيطزيست منجر خواهد شد. دانش جهاني در اين حوزه شامل تبادل فناوري و توزيع اطلاعات بين ملت ها است. حوزه دانش اجتماعي و انساني شامل دانش جهاني براي دهکده جهاني، و گسترش دوستيهاي بينالمللي، تبادل و مشارکت اجتماعي ميان خرده فرهنگها و دستيابي به رفع تبعيض نژادي، مذهبي، ملي و جنسيتي مطلوب است. حوزه دانش سياسي به دانش جهاني براي مشارکت در فهم بينالمللي، علايق و ائتلاف مشترک که در نهايت منجر به رفع تعارضات بينالمللي و ايجاد صلح جهاني خواهد شد، اشاره دارد.

دیدگاه شما