صفحه نخست » مقالات » درست بنویسیم
درست بنویسیم
- دکتر حفیظ شریعتی (سحر)
ويراستاري و درست نويسي، احيا و درستنگاري يک نوشته است که به آن هويت مي بخشد. با اينوجود، ويراستاري و درست نويسي در شيوهي نوشتاري کشور ما و نيز دنياي نويسندگان جايگاه چنداني ندارند. نويسندگان، بيتوجه به اين اصل مهم مينويسند و کتابسازي ميکنند. بدون توجه به اينکه افزون بر، محتواي غنيکتاب و توانمندي نويسنده، آراستن آن به پيرايههاي ادبي و زدودن آن از واژگان زايد، اصل مهمتر است.
«آرايش» از مصدر «آراستن» و به معني «زينت» است. به سخن ديگر، «زيبا کردن با افزودن».. اين واژه، در برابر واژه ي «پيرايش» قرار ميگيرد که به معني «با کم کردن و کوتاه کردن چيزي را زيبا ساختن» است. هر دو واژه در مورد زيبايي به کار ميروند و به معني کارهايي اند که سيماي فرد (بيشتر صورت و مو) را زيباتر جلوه دهد. واژه ي «سلماني»، صفتي نسبي و برابر با آرايشگر و يا پيرايشگر است، و در زبان عاميانه به آرايشگاه و يا پيرايشگاه گفته مي شود. در زبان فارسي، آرايش براي خانمها و پيرايش براي آقايان به کار ميرود.
ويراستاري و ويراستار با درستنويسي به نوشته جان ميبخشد و آن را خواندني ميکند. پس ويراستار بايد نويسندهي خوبي باشد و از فن ويرايش هم آگاه باشد تا بتواند متن را خوانا، روان و قابل فهم سازد. اين نياز براي ويراستار سبب ميشود به اين باور برسيم که ويراستاري شأني بالاتر از نويسندگي به طور مطلق دارد.
ويرايش و درستي نويسي
ويرايش دانشي است که به درست کردن نادرستيها، زدودن کاستيها، رسا کردن معني، روان کردن و فارسي کردن نوشتهها، سامان دادن به سازهها و همخوان و يکدست کردن نوشته و متن با قواعد و شيوههاي مشخص ويرايشي ميپردازد.
انواع ويرايش
ويرايش را در سه نوع فني، زباني و محتوايي ميتوان تقسيمبندي کرد.
ويرايش به دوگونهي کلي زير تقسيم ميشود:
ويرايش عمومي، شامل: ويرايش صوري، ويرايش زباني، ويرايش محتوايي، ساختاري،
ويرايش ويژه، شامل: ويرايش ترجمه، ويرايش تخصصي، ويرايش ادبي، ويرايش گفتار، ويرايش استنادي، ويرايش نمايه، ويرايش تصحيحي.
ويرايش فني
ويرايش فني شامل درست نويسي واژگان، رعايت يکدستي رسمالخط در متن، نشانهگذاري (سجاوندي)، تنظيم جدولها/ نمودارها/ نقشهها/ تصاوير، تنظيم پانوشت/ پينوشت، بخشبندي و فصلبندي کتاب، کوتهنوشتها، عددنويسي و فرمولنويسي، سرصفحه و پاصفحه، تنظيم فهرست مطالب، تنظيم فهرست مآخذ (کتابنامه) و تطبيق آن با ارجاعهاي داخل متن، تنظيم فهرستهاي نمايه و فهرستهاي مرتبط لازم، ضبط اعلام خارجي، تنظيم درست نقلقولها، توجه به تيترها و عنوانبنديها، توجه به حاشيهبندي صفحهها، پاراگرافبندي و سطربندي، به کارگيري فونتهاي مناسب و اندازه قلم.
ويرايش زباني
ويرايش زباني يا ادبي شاملِ استفاده از واژگان و عبارتهاي مناسب، معادلسازي اصطلاحات، اصلاح جملهها طبق معيارهاي دستور زبان، توجه به رسايي و شيوايي جملهها، رفع تناقضهاي معنايي و منطقي جملهها، توجه به زمان و نهاد فعلها، استفاده از جملههاي کوتاه، حذف موارد حشو و به طور کلي افزايش عناصري که در بهبود زبان متن لازم به نظر ميرسد و حذف موارد زايد آن تا متن خواندنيتر شود.
ويرايش محتوايي ـ ساختاري
در ويرايش محتوايي ـ ساختاري، کارهايي زير انجام گيرد:
حذف، کمکردن يا تلخيص مطلب، تبديل، اصلاح، تعديل، توضيح، افزايش، بازبيني و تصحيح، برقرار ساختن نظم و ترتيب.
بنابراين، ويراستار با توجه به متن و در برخورد با نياز متن و مخاطب از اين شيوهها به تناسب استفاده ميکند.
پنج اصل مهم در رعايت قواعد درستنويسي و ويرايش
اين پنج اصل عبارتند از:
1. اصل آسانخواني و آساننويسي؛
2. اصل تطابق مکتوب و ملفوظ؛
3.اصل يکنواختي قواعد؛
4.اصل اختيار اشهر؛
5.اصل پرهيز از التباس و آميختگي.
چگونه بنويسيم و ويرايش کنيم
اصلهاي مهم نويسندگي عبارتاند از:
1. واژههاي اضافه و بينقش به کار برده نشود: پارسال گذشته، مسلّح به سلاح، بازنويسي دوباره، اوج قلّهي کوه و...
2. جملهها روشن و گويا نوشته شود: آنها دونفر بودند و به ما پيوستند.
3. تعبيرهاي درست و بدون تکلف به کار برده شود:
او ميرود تا به نتايج عالي دست يابد = او نزديک است که به نتايج عالي دست يابد.
4. گفتار از نوشتار جدا شود
عرض کنم که کتاب عامل رشد و شکوفايي جامعه است= کتاب باعث رشد و شکوفايي جامعه مي شود.
5. جملهها کوتاه نوشته شود:
دانشجوي خوب تمام سعي و کوشش و همّ و غمّ خود را مصروف آن ميسازد که براي کشوري که در آن زندگي ميکند و همهي افراد جامعه و انسانها مثمرثمر و مفيد فايده باشد چنان که همه از او سود و فايده و بهره بگيرند.
اين جملهي بلند را ميتوان خيلي کوتاهتر نيز بيان کرد:
دانشجوي خوب ميکوشد براي جامعهي خود مفيد باشد.
6. دراز نويسي
مصوّبه ي دولت اجرا شد. مصوّبه ي دولت به مورد اجرا گذاشته شد.
از ايرادهاي نوشتار رسانه اي، طولاني نويسي است. متنهاي رسانه اي به سبب محدود بودن مجال پرداخت به آنها و كم بودن وقت مخاطبان، بايد تا حد امكان، كوتاه و موجز باشند.
نگارش براي رسانه با نوشتن متون ادبي تفاوت دارد. در نوشته ي رسانه اي بايد بتوان با كمترين كلمه، مقصود را صريح و روشن بيان كرد و اين، كار مشكلي نيست؛ براي مثال، مردم در گفتار روزمره خود هيچ وقت نميگويند من يك جفت كفش خريداري كردم؛ بلكه مي گويند من يك جفت كفش خريدم. تركيبهاي طولاني اگر چه غلط نيست، بهتر است تا حد ممكن از به كار بردن آنها خودداري شود.
7. بنويسيم، ننويسيم
فهميدن ـ شنيدن، اطلاع حاصل كردن، حاضر شدن، حضور به هم رسانيدن، تشويق كردن، مورد تشويق قرار دادن، كوشيدن، كوشش به عمل آوردن، كشتن، به قتل (هلاكت) رساندن، ممكن، امكان پذير، فرستادن، ارسال كردن، استفاده كردن، مورد استفاده قرار دادن بايد درست به کار برده شوند. به طور نمونه بايد به جاي كوشش به عمل آوردن، کوشيدن استفاده شود.
8. چند جمله به يک فعل حواله داده نشود:
پدرش، عبدالله از مردم بلخ در روزگار نوح پسر منصور ساماني که در آن عهد از شهرهاي بزرگ بود، کار ديواني در روستاي خرميشن در نزديکي روستاي افشنه پيشه و با دختري به نام ستاره ازدواج کرد.
اين جملهي بلند و نامفهوم را ميتوان به چند جملهي کوچکتر تبديل کرد:
پدرش، عبدالله نام داشت. وي از مردم بلخ بود و در روزگار نوح پسر منصور ساماني ميزيست. بلخ در آن عهد از شهرهاي بزرگ بود. وي کار ديواني را در روستاي خرميشن پيشه کرد. اين روستا در نزديکي افشنه بود. عبدالله در روستاي افشنه با دختري به نام ستاره ازدواج کرد.
9. اگر مي شود فارسي و ساده نوشت، عربي و پيچيده نوشته نشود:
فيالواقع تأسّف زيادتر از اين نمي شود که کسي سالهاي متمادي وقت خود را صرف تتبّع ديوان شاعري مثل حافظ و مقابلهي آن با نسخ مختلف و مقايسهي آن با ديوان شعراي معاصر يا مقاربةالعصر و تصفّح در کتب تاريخ بنمايد و سپس نتيجهي جميع اين زحمات با آن همه امکانات متنوّعه و در هم فشرده را به طور فهرست گوشزد خوانندگان نمايد و مابقي را به بهانهي اين که افسانه است يا ظنيّات اِسقاط نمايد.
بيگمان تأسف زيادتر از اين نمي شود که کسي ساليان دراز عمر خود را صرف پژوهش در ديوان حافظ و مقابلهي آن با نسخههاي گوناگون و ديوانهاي شاعران همزمان يا نزديک به زمان او کرده، در کتابهاي تاريخ تحقيق کند و سپس نتيجهي اين کوششها را فشرده به خوانندگان گوشزد کند و از بقيه به اين بهانه که افسانهاند و يا بر گمان استوارند، بگذرد.
10. شکسته نوشته نشود:
مهم ترين بخش مقاله، متن اونه که به بررسي جوانب مختلف ميپردازه و ميکوشه که جوابي منطقي برا موضوع مقاله عرضه کنه.
11. کاربرد واژههاي عاميانه در نوشته نادرست است:
در سخنوري نبايد رودهدرازي کرد؛ زيرا پرچانگي باعث مي شود خواننده چرت بزند.
بايد اينچنين نوشت:
در سخنوري نبايد زياده سخن گفت؛ زيرا زيادهگويي باعث مي شود خواننده به خواب رود.
12. جمله را به هم نريزيم: بايد تن به سختيها داد = بايد به سختيها تن داد.
13. از فعلها درست و به جا استفاده شود:
دوچرخهاي عابري را زير گرفت و مرد. = دوچرخهاي عابري را زير گرفت و کشت.
14. آوردن دو حرف ربط وابستگي در يک جملهي مرکب درست نيست:
اگرچه او انسان خوبي است ولي اين عيب را هم دارد = اگر چه انسان خوبي است، اين عيب را هم دارد.
15. ضمير و مرجع آن يکجا به کار نميروند:
اگر انساني کار خوبي از او سر بزند. = اگر کار خوبي از انساني سر زند.
16. در جمله از دو واژه ي پرسشي استفاده نشود: آيا چگونه...؟، آيا چطور...؟
17. برخي فعلها حرف اضافهي ويژهي خود را ميخواهند:
او به شنيدن اين سخن عصباني شد. = او از شنيدن اين سخن عصباني شد.
تيم آمريکا از افغانستان باخت. = تيم آمريکا به افغانستان باخت.
18. فارسيدري نوشته شود
سعي شود به جاي واژههاي بيگانه از برابرهاي مناسب فارسيدري استفاده شود:
دیدگاه شما