صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سقوط ارزش های شهرنشینی از بالای بلندمنزل ها

-

سقوط ارزش های شهرنشینی از بالای بلندمنزل ها

اشاره: تصویر کابل؛ پرشتاب، ناهمگون، منزوی
آسیه یک زن خانه دار در شهر کابل است، او می گوید وجود بلند منزل ها مشرف به حوایلی خانه اش او را به زحمت انداخته است. وی  می گوید دیگر نمی توانم به کارهایم در خانه رسیدگی کنم، اگر وضعیت ادامه پیدا کند، مجبور هستم کوچ کنم. تجاوز به حریم خصوصی افراد تنها مشکل موجود نیست، محمدضیا زمانی معاون ریاست طرح و تطبیق شهرداری کابل می گوید: بیش از 70 فی صد شهر کابل غیرپلانی، خودسر و زورآباد است. احداث بلند منزل ها در این ساحات علاوه بر خطرات جانی و مالی برای ساکنین، مشکلات عدیده ای را  برای سایر باشندگان کابل از قبیل  افزایش تراکم نفوس، مشکلات زیست محیطی، ستر حریم خصوصی و .. را ایجاد نموده است.
داستان شهر کابل روایت سقوط است، کابل باستان که نامش بارها در اسطوره های کهن بازتاب یافته را فقط در قصه ها می شنویم، جنگ همه چیز را نابود کرد. پس از آن؛ به سبب تجربه کردن بمباران و تخریب، شهر نیازمند برنامه های عظیم بازسازی و توسعه داشت؛ اما شهر پرشتاب بزرگ شد، غیرمعیاری رشد کرد و ناهمگون توسعه یافت. معماری و تکنولوژی وارداتی بدون در نظر داشت قوانین برنامه ریزی شهری و مقررات کنترل ساخت اراضی، شهری که معمارش مولانا و هر خشت و گلش از روی حکمت بود را دچار انزوا کرد. امروز باشندگان کابل از شهر خود بیگانه اند و کابل قدیم را یاد می کنند. نتیجا از کابل جز یک موجودیت منزوی، که نه تنها از پیشرفت و توسعه در حال وقوع در سایر نقاط جهان جا مانده است بلکه ارتباط خود را با میراث، فرهنگ، اندیشه و سنت نیاکان خود کاملا قطع نموده است. کابل نه راه پیش دارد و نه راه پس.
یکی از مهم ترین نیازهای اساسی شهر، مسکن شهروندان می باشد. در شرایط فعلی شهر میزبان میلیون ها مهاجر از روستا و عودت کنندگان به وطن است. توسعه در ارتفاع به عنوان راه حلی برای مشکل مسکن کابل کاملا منطقی است، در این صورت استفاده بهتر از زمین خصوصا در مراکز شهر و مناطق پر ازدحام، متمرکز کردن فعالیت های اداری و تجاری، جلوگیری از توسعه افقی شهر، صرفه جویی در استفاده بهتر از منابع و دسترسی بهتر به خدمات شهری و.... اتفاق می افتد. احداث بلند منزل ها یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای توسعه شهر است؛ بنابراین مشکلات ناشی از آن قطعا سبب نفی بنا نمی شود و لیکن در نظر داشت اینکه اگر مکانیابی این ساختمان ها به درستی از جانب برنامه ریزان و طراحان شهری صورت نگیرد، هر یک از ساختمان ها در قالب «مسکن نابهنجار» در خواهد آمد. مسکن نابهنجار که گاهی به شکل منفرد و زاغه های حاشیه شهر، گاهی به صورت تجمعی و بلندمنزل های غیر معیاری رخ می نماید. همانگونه که شاهد هستیم  بلند منزل هایی در کابل که صرفا با نگاه یکجانبه به مزیت های اقتصادی و بدون در نظر داشت حقوق همسایه، حقوق ساکنین، زیرساخت های موجود شهر و محیط زیست ایجاد شده اند، و تبعات آن مثل برهم خوردن مقیاس انسانی، از بین رفتن مناظر طبیعی، زیرپا نهادن ارزش های دینی و سنت های قدیمی، ازدحام جمعیت در نقاط شهری خاص، آلودگی زیست محیطی و ... و حتی خطرات جانی ناشی از آن دور از انتظار نیست.
بلندمرتبه سازی
تعاریف بسیاری از بلندمنزل ها ارائه شده است اینجا ساده ترین و کاربردی ترین تعریف ارائه می کنیم: به ساختمان های مرتفع رهایشی یا تجاری(یا اداری) که  خود را از محیط پیرامون مجزا کند بلندمنزل می گوییم.
قدمت ساخت بنای مرتفع به ابتدای تاریخ تمدن بشری می رسد، ولی بطور گسترده برای اولین بار امپراتوری اقتدار طلب رومی به توسعه عمودی شهر رم و چند طبقه کردن ساختمان های این شهر روی آورد. میل به ارتفاع در افغانستان هم سابقه ی تاریخی دارد، چهل برج در یکاولنگ بنای دوره ی کوشانی، یک نمونه از ساخت بنای مرتفع توسط پیشینان ما می باشد.
ساختمان های بلندمرتبه گاهی برای نشان دادن حس اقتدار طلبی یک حکومت خودکامه، گاهی به عنوان نماد توسعه و اقتصاد مرکز تجارت جهانی و گاهی در جهت رفع ضروری نیاز یک جامعه به مسکن و خدمات شکل گرفتند. احداث ساختمان های مرتفع به شکل امروزی، در شهرهای بزرگ امریکا مثل شیکاگو و نیویورک و بسیاری از شهرهای اروپایی به دنبال صنعتی شدن و رشد جمعیت و در پی آن ضرورت به استفاده بهینه از زمین و تقاضای مردم برای سکونت و کار در مرکز شهر و جلوگیری از هزینه های رشد افقی شهر، از اواخر قرن 19 مطرح شد.
در افغانستان برای نخستین بار به صورت محدود در دوره کمونیستی طی همکاری دولت وقت و کشور شوروی، طی پروژه خانه سازی «مکروریان»  آپارتمان هایی بدین سبک ایجاد گردید و لیکن مداخلات گسترده کالبدی مربوط به دوران پس از جنگ است، یعنی تحولات 16 سال اخیر که چهره شهر کابل را یکباره دگرگون کرده است. در این دوره صدها ساختمان های بلند منزل نه از روی ضرورت های اجتماعی، کالبدی، و توسعوی شهری بلکه به تقلید از کشورهای بیگانه و به عنوان کالای لوکس برای طبقه خاص، احداث شده است.
ضرورت بلندمنزل ها برای توسعه شهرهای افغانستان
ما در افغانستان با دو مساله روبرو هستیم: 1-رشد شهرنشینی 2-کمبود منابع(زیرساخت، خدمات شهری و ...). یکی از مسائلی که در پی رشد شهرنشینی بدون برنامه ریزی رخ می دهد، بروز مساله «پراکندگی» است، پراکندگی به توسعه افسارگسیخته، بی رویه و بدون برنامه ریزی شهر اطلاق می شود که نه تنها باعث تخریب فضای پیرامون شده بلکه موجب توسعه ی نامتوازن و بیقواره ی شهرها می شود(sun,2013 ). ، این نوع از توسعه در شهرها  ناپایدارترین و نامطلوب ترین اند. در مقابل مساله «پراکندگی»، نظریه « شهر فشرده»  با رویکرد تمرکز آپارتمان های رهایشی، تجمع تسهیلات و تاسیسات اتفاق می افتد، فلذا با حداقل هزینه امکان بیشترین  بهره برداری تسهیلات و تجهیزات بهینة شهری وجود دارد. در این نظریه ساخت ساختمان های مرتفع توجیه پیدا می کند. سوال می شود کابل امروز از تراکم بیش از حد در حال انفجار است. چرا باید به افزایش تراکم رای داد؟ چون اینجا بنا به نظریه شهرهای فشرده بخشی از تراکم عمودی می شود، به عبارت ساده فرض کنیم سه کاربری مسکن، خدمات و معبر برای زمین های شهر وجود دارد، در واقع وقتی می توانیم بیشترین بهره را از معابر، زیرساخت، خدمات و .. ببریم در حالی که شلوغی شهر کاهش می یابد.؛ بنابراین بهتر است مسکن مردم چند طبقه و مرتفع باشد، در غیر این صورت رسانیدن خدمات به چند میلیون واحد تک خانواری عملا غیرممکن است.
مکانیابی بلندمنزل ها
به دلایل اجرایی شدن صنعت بلند منزل برای توسعه شهر اشاره کردیم و لیکن هر طرح شهری باید منبطق با هدف اصلی شهر و رسیدن به توسعه شهری یعنی «زندگی مطلوب شهروندان درسایه رفاه و آسایش « باشد. از این رو اولویت هایی بر اساس ضرورت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ارائه می شود.
1-زیرساخت
برای بهره برداری مطلوب از طرح بلند منزل، تمام شهرهایی که بلند منزل می سازند ابتدا زیرساخت توسعوی را مهیا می کنند. یک بلند منزل به تاسیسات شهری از قبیل: مجاورت و دسترسی به معبر اصلی، کانالازیسیون، شبکه آب و برق و اینترنت نیاز دارد. سال گذشته در کشور همسایه و در شهر تهران ساختمان پلاسکو به خاطر یک سهل انگاری ساده دچار حریق شد، در نبود امکانات رفع حریق، شهر را با یکی از خطرناکترین چالش ها روبرو کرد. برای پیشگیری از چنین حوادثی یک بلند منزل بایستی در مقابل حوادث مانند آتش سوزی آماده باشد در غیر این شهر را درگیر مشکلات و حوادث خطرناکی کرده است. به دلیل ماهیت ارتفاعی و آسیب پذیری در مقابل زلزله، در تکنولوژی ساخت این گونه ساختمان ها بایستی ضوابط و اصول خاصی رعایت گردد.
2-حریم خصوصی
اين خاک به مجاورت عاقل چنين سرايي خوب شد. (مولانا جلال الدین محمد بلخی).
یکی از مفاهیم برخواسته از فرهنگ و ارزش های اسلامی که در معماری شهرهای گذشته ما مورد توجه قرار گرفت موضوع صیانت از حریم خانواده است. مردم مسلمان با رعایت اصول و ارزش های اسلامی در کنار یکدیگر زندگی می کنند. بنابراین معماری بوسیله اجزای ساختمان از قبیل حویلی، اتاقها، ایوان، پشت بام، دیوارهای بلند و ... در جهت رعایت اصل محرمیت و ایجاد فضاهایی با حریمهای عمومی، نیمه عمومی، نیمه خصوصی و خصوصی برنامه داشت. با نگاهی به قرآن می توان دریافت چگونه معماری سنتی ما از فرهنگ اسلامی الگو برداری می نمود. خداوند(ج) در قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید، در غیر منزل خودتان بدون اجازه و سلام کردن به صاحب منزل وارد نشوید.» در ادامه می گوید: «اگر کسی در منزل نبود، وارد نشوید تا اینکه به شما اجازه ورود بدهند و اگر به شما گفته شد برگردید این بر شما پاکیزه تر است.» آیات 27و28 سوره ی مبارکه نور.
بنابراین در مکان گزینی کاربری های رهایشی دقت شود که نباید مشرف به حویلی و حریم شخصی افراد دیگر باشد. البته این به معنای آن نیست که به توسعه شهر توجه نشود چرا که در نص صریح قرآن آمده هم به فکر منافع عموم مردم و هم به یاد خدا باشید. چرا باید همه ی شهر حریم افراد شخصی باشد؟ فلذا باید ساحاتی ویژه و عمومی برای بلند منزل ها در نظر گرفته شود.
3- احترام به شعائر دینی، بناهای تاریخی
در واشنگتن کسی اجازه ندارد بلندمرتبه بسازد و ارتفاعش از ارتفاع گنبد ساختمان کنگره امریکا بلندتر بشود. ما مسلمان هستیم. آیا کنگره امریکا مهمتر است یا  مسجد ما که  مصداق کالبدی شعائر الله هستند. در شهرسازی گذشتگان ما برای مسجد بزرگترین مناره و گنبد شهر را در نظر می گرفتند. از طرفی بناهای تاریخی به عنوان جزئی از هویت ملی ما نباید تحت تاثیر ساختمان های جدید قرار بگیرد.  بنابراین ضروری است نسبت به مساجد و بناهای تاریخی حریم خاصی در نظر گرفته شود.
4- توجه منظر شهری و محیط زیست
آنچه از کابل می بینیم ساخت و سازهای افسار گسیخته، عدم رعایت دید و منظر، بی نظمی و بهم ریختگی بناها است. مردم شهر از دیدن مناظر طبیعی و تاریخی خود محروم اند. بنابراین ساکنین، کابل قدیم را یاد می کنند، معماری جدید شهرها بایستی جلوه هویت، خواست ها، و ارزش های مردم باشد نه در مقابل آن.

دیدگاه شما