صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ضرورت پژوهش در سبک های معماری و شهرسازی افغانستان

-

ضرورت پژوهش  در سبک های معماری و شهرسازی افغانستان

اشاره
حکومت افغانستان تصمیم دارد پس از این معیارهای ساختمان سازی را که ریشه در تاریخ این کشور دارد، در عرصه ساختمان سازی تطبیق کند. در پانزده سال گذشته از سبک های معماری پاکستانی در عرصه ساختمان سازی استفاده شده است. افغانستان با سبک معماری و هنرهایی که در ساختمان سازی به کار می رفت فاصله گرفته است. براساس اظهارات مسوولان حکومت، نسل کنونی فراموش کرده اند که افغانستان زمانی دارای سبک خاص معماری ساختمان سازی بود و در این سبک علاوه بر نمای ساختمان، فضای سبز، آرامش اجتماعی روانی و تمام مسایل رفاهی مدنظر گرفته می شد. (روزنامه افغانستان ما، 21 حمل96).
احیای جاده ابریشم، مزیت اقتصادی افغانستان چیست؟
دوازدهمین نشست شاروالان راه ابریشم دیروز با سخنرانی جلالتمآب محمداشرف غنی رئیس جمهوری اسلامی افغانستان در ارگ افتتاح شد. ایشان ضمن خوش آمدید  خطاب به شاروالهای کشورهای راه ابریشم گفت: آمدن تان به افغانستان، پیام ثبات و اعتماد را به شهروندان ما به همراه دارد و خوشبینیها را نسبت به آیندۀ مرفه بیشتر میسازد.
رئیسجمهورغنی علاوه کرد که با احیای مسیرهای ابریشم و لاجورد به مثابۀ شبکههای ارتباطی، تحرک انکشافی و توسعهیی میان کشورهای منطقه افزایش خواهد یافت. وی بیانداشت که افغانستان هیچگاه در انزوا نبوده و همواره در ارتباط با کشورها قرار داشته است.(صفحه فیسبوک شهرداری کابل).
مجمع شهرداران جاده ابریشم بوسیله مجمع جهانی شهروندان پایه گذاری شد که اکثر نمایندگان آن از شهرهای در امتداد راه ابریشم هستند. هدف این مجمع ارتقای توسعه هماهنگ فرهنگ توریسم، اقتصاد و دیگر امور اجتماعی در شهرهای مرتبط به وسیله سازماندهی ارتباطات در میان سازمانهای تجاری، مقامات حکومتی و اتحادیه های غیر حکومتی در شهرهای سراسر دنیا است. در حال حاضر با ایجاد یک کمربند اقتصادی منطقوی، فرصت مناسبی بوجود آمده، برای بالابردن سطح تجارت، توریسم و تکنولوژی کشورهای عضو این مجمع. نقش افغانستان در این مجمع چگونه می تواند باشد؟
یک هدیه پادشاهی از راه ابریشم
ساختمانی با معماری خاص در هند وجود دارد. بنا ثبت یونسکو است، جزو عجایب هفتگانه جهان و از پرآوازهترین و محبوب ترین ساختمان جهان است. با دقت و علمی كه در ساخت آن اجرا شده در مقایسه با بسیاری از ساختمان های امروزی پيشرفتهتر، دقيقتر، و زیباتر است. پادشاه مغول هند، شاه جهان بیادبود همسرش ارجمند بانو بیگم دستور ساخت بنای تاج محل را داد. گلدسته ها و ایوان های متقارن به سبک تیموری، نمای آراسته با نقش برجسته ها و خطاطی ایرانی، سنگ های رومی و...   اثری برخاسته از عشق واقعی و هنر دستان معماران، زیرا  یک اثر معماری همیشه نشانه ای از  پديدآورندگان در خود دارد. مهمترین نشانه سبک بناست. در لحظه بوجود آمدن و شکل گرفتن کالبدی، هر اثر نمایانگر تفکر خاص به شمار می آید که مجموعه فرهنگ و تحرک اجتماعی زمان را متبلور می سازد. به بیان دیگر تفکر جلال الدین محمدبلخی، ابن سینا، زرتشت، بودا در آثار معماری تجلی پیدا کرده است. تاج محل بوسیله 20 هزار معمار، نقشه نویس، خوش نویس و کارگر از سرتاسر جهان و با سرمعماری دو برادر معمار افغانستانی؛ استاد احمدلاهوری و استاد حمیدلاهوری از ولایت بدخشان در قالب چنین اثر فاخر معماری به منصه ظهور در آمده است.
در سالیان دراز، ارتباطات، تبادلات و تحرکات اجتماعی واقتصادی میان ملت ها همواره تداوم داشته است. راه ابریشم نشان دهنده وجود این همکاری بین المللی که با هدف بازرگانی، که خاور و باختر و جنوب آسیا را به هم و به شمال آفریقا و خاور اروپا پیوند میداد.کشورهای راه ابریشم درآنزمان برای حفظ تجارت از امنیت جاده ها محافظت می کردند. ابریشم چین، ادویه هند، قالین ایران و... مزیت های اقتصادی این کشورها در تبادلات، فرهنگ در قالب معماری مزیت اقتصادی افغانستان بوده است. میراث فرهنگی مزیت تمام ناشدنی است  که امروز در قالب توریسم بر سایر اقتصادها رجحان یافته است.
عمق تاثیر معماری افغانستان
قلب آسیا به دلیل موقعیت قرارگیری در مرکز ثقل مسیر جاده ابریشم محل پیوندگاه تمدنهای بزرگ جهان بوده است. با وجود افت و خیزهای فراوان اجتماعی و سیاسی کشور، هنر معماری همواره تداوم خود را حفظ نموده است. معماری افغانستان از دیر باز برپایه جهانبینی استوار مردم شکل گرفته و در سرتاسر کشور از بامیان و بلخ و هرات و کابل؛ تمدن، فرهنگ و هویت باخاک و سنگ پیوند خورده اند. تا جایی که علاوه بر جغرافیای فعلی، تاثیرات آن را  در سرتاسر خاورمیانه و آسیای مرکزی شاهد هستیم. اوج رواج این سبک های معماری در دوره تیموری بوده است. پادشاهان تیموری نه تنها علاقه مند به هنر و هنرمندی بودند بلکه هر کدام خود دستی بر هنر داشتند. فلذا همراه با کشورگشایی، هنرهای زیبا من جمله معماری را گسترش می دادند. تاج محل، گنبد سلطانیه و گنبد کلیسای بزرگ سانتا ماریا دل فیوره در فلورانس ایتالیا! سانتا ماریا در حقیقت نسخه کپی برداری شده گنبد سلطانیه به سبک ایلخانی است که در دوره تیموری به اوج خود می رسد.  به زبان دیگر؛ تاج محل، گنبد سلطانیه و سانتا ماریا. هر سه اثر بیانگر تاثیر سبک معماری افغانستان بر سایر ملل است.
افغانستان فعلی
امروزه ما بایستی در حفظ و احیاء و اعتلای هنر، ارزش ها و هویت ملی خود بکوشیم. زیرا وجود میراث تاریخی در عصر جهانی شدن به توسعه توریسم کشور کمک خواهد کرد. از این رو توجه به حفظ این بناها، معاصر سازی و آموزش و گسترش آن اهمیت دارد. متاسفانه در سال اخیر از این امر غلفت شده و نتیجتا شهرهای ما  از لحاظِ سیمای بصری و بستر کالبدی به آشفتگی و درهمریختگی دچار گردیده است. این آشفتگی می تواند در نتیجه نوع ساخت و ساز های جدید و رویکرد افراطی به مدرنیزاسیون بوجود آمده باشد. در واقع ما بخاطر منافع کوتاه مدت با بریدن از از فرهنگ، اصالت و فطرت؛ به دنبال هر تازه ای دویدیم و این گنجینه های مهم از هنر و دانش را به فراموشی سپرده ایم. تا جایی که اکنون حتی تعریف مشخصی از هویت و خود شناسی از شهرسازی و معماری افغانستان در حافظه ما وجود ندارد. تا زمانی که برای معماری و شهرسازی افغانستان هویت تعریف نشود و ضوابط وقوانین شهرسازی بر اساس سبک اصیل معماری و در راستای منافع ملی برقرار نباشد، هر گونه مداخله بر آشفتگی شهرها می افزاید. بنابراین ما شاهد این هستیم که ساخت و سازهای بی هویت و بی اندیشه نه تنها حواحج و نیازهای شهرنشینان را برطرف نکرده بلکه جز افزودن بر مشکلات جمعی و شهری، ثمری نداشته اند.
امروزه برای بهره مندی از اصالت هنری، دانش فنی و معماری گذشتان و بهره گیری از آن در تلفیق با دانش امروزی به عنوان پلی به سوی آینده به نتایج حاصل از پژوهش های علمی و معتبر و راه کارهای عملی  نیازمندیم.  تا با کندوکاو و پژوهش در بناها، اسناد و آثار تاریخی در نهایت به معیارهای دقیق و ضوابط اصولی مبتنی بر فرهنگ وطنی برسیم و نهایتا آن را در سطح جهانی ارائه کنیم.
قطعا گسترش مطالعات و انجام پژوهش ها در حوزه سبک شناسی شهرسازی و معماری افغانستان با نشر کتابها، نشریات و مقالات متعدد انجام پذیر است. هرچه گستره پژوهش ها بیشتر باشد دید وسیع تری برای پژوهشگران باز می شود. بنابراین برگزاری سمینارها، همایش ها ،چاپ کتب و مقالات تخصصی کمک خوبی در این امر خواهند داشت.
اولین قدم: پرورش نسل جوان، تولید محتوای علمی
تحقیق و پژوهش اساس توسعه هر رشته علمی است. برای بهره گیری از علوم و فنون شهرسازی و معماری گذشتگان، توسعه دانش شهرسازی و معماری بوسیله تحقیق پژوهشگران در این رشته ضروری است. در سالهای اخیر همواره کمبود منابع، مقالات، و کتاب های پیراسته، به لحاظ کمی و کیفی در افغانستان  احساس شده است. فلذا اقداماتی از قبیل نشر کتاب، مقاله و نشریه توسط افراد حقیقی و حقوقی، وزارتخانه مسکن و شهرسازی، ولایات مربوطه و... در زمینه شهرسازی صورت گرفته است. اما نتوانستیم مبانی نظری قابل استناد و معتبری در این زمینه تولید کنیم. سهم سبک تاریخی معماری افغانستان هم  از این پژوهش های غیر مستند بسیار اندک و ناچیز هست. زیرا کشف نوع رابطه اي ميان کالبد بناها و فرهنگ و انديشۀ سازندگان بناهای تاریخی از پیچیدگی های خاص خود برخوردار است.  که نیازمند تلاش فراوان، برنامه ریزی وسرمایه گذاری است. برای مثال تنها کتابی با عنوان "مقدمه ای بر تاریخ شهرسازی ومعماری افغانستان" در سال 91 به چاپ رسیده، با دارا بودن بالغ بر 600 صفحه  بدلیل سلیقه محوری و یا کم توجهی نویسنده هیچ گونه تصویر واضحی از تاریخ شهرسازی و معماری به ما ارائه نمی دهد. چون بلحاظ کیفی در سطح بسیار پایینی قرار دارد. در واقع ما نتوانسته ایم مبانی نظری قابل استناد و معتبری در زمینه سبک معماری و شهرسازی افغانستان تهیه کنیم. فلذا هم در بعد کمی(تعداد محققان و پژوهشگران) و هم در بعد کیفی(تجارب محققان و پژوهشگران) بایستی این عرصه ارتقاء یابد.
از آنجا که گفتارها و نوشتارهای نادرست ومفاهیم متضاد ناشی از آن ها می تواند تاثیرات ناگواری در شکل گیری شخصیت حرفه ای و فکری متخصصان و دانشجویان جوان شهرسازی داشته باشد، می بایست نسل جوان پژوهش محور شهرساز و معمار افغانستان را تربیه نمود. آموزش صحیح در جهت دریافت و تولید محتوای علمی_ تخصصی دقیق و کارآمد می تواند ارتقای هرچه بیشتر تئوریک و ارائه راه حل های عملی برای  مشکلات شهرنشینی کشور را سبب شود. یکی از اقدامات مثبت صورت گرفته، برگزاری کورس های روش علمی تحقیق با عنوان "در جستجوی حقیقت" خانم دکتر حوری بیانی. توسط موسسه انکشاف پایدار(کابل) برای محصلان جوان رشته های انجنیری شهرسازی، معماری و جغرافیای شهری است. طرح اصلی این کورس در سه بخش نگرش سازی، راهبردسازی و راهکارسازی، بخاطر محدودیت ها  بسیار خلاصه ارائه گردید. با این حال درصورت توسعه و گسترش،  طرح کلی این تحقیق می تواند راه گشای وضع کنونی باشد. در نگرش سازی نگاه صحیح به وضع موجود، ضعف و قوت و مشکلات را می بابیم. در راهبرد سازی با چارچوب اصلی روش پاسخ های سوالات می رسیم و در راهکار سازی قدم به قدم برای رسیدن به راه کار های عملی و اجرایی حرکت می کنیم.  اگر چه برگزاری یک کورس تنها می تواند برای قشر محدودی مثمر ثمر باشد ولی قطعا کافی نیست. تربیه محققان جوان در جهت انجام یک هدف ملی، عزم ملی می طلبد، با سرمایه گذاری دولت، وزارتخانه ها، دانشگاه ها، نهاد ها و موسسات مربوطه هرکدام باید در این مهم نقشی را برعهده بگیرند.

دیدگاه شما