صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

چشم انداز روابط ترکمنستان و افغانستان

-

چشم انداز روابط ترکمنستان و افغانستان

روز چهارشنبه آینده، پانزدهم نوامبر 2017 هفتمین کنفرانس همکاری های اقتصادی منطقه ای برای افغانستان (رِکا/RECCA /Regional Economic Cooperation Conference for Afghanistan ) با حضور وزرای خارجه یا اقتصاد بیش از 30 کشور منطقه و نمایندگان 25 سازمان منطقه ای و جهانی در عشق آباد پایتخت ترکمنستان و با میزبانی آن کشور برگزار می گردد. در این کنفرانس هیات عالی رتبه دولتی متشکل از چندین وزیر، معینان وزارت خانه ها و روسای مربوطه از نهادهای مختلف کشور، بانوی اول و تاجران ملی و نهادهای بازرگانی کشور به ریاست معاون دوم رییس جمهور اشتراک خواهند کرد. هم چنین برخی از برنامه های حاشیه ای کنفرانس از جمله گفتگوهای تاجران دو کشور با هدف توانمندسازی زنان در عرصه تجارت، نمایشگاه صنایع دستی زنان و محصولات تجارتی دو کشور و امضای قرارداد راه لاجورد نیز در روزهای چهاردهم و پانزدهم نوامبر همزمان با کنفرانس اصلی برگزار خواهد شد.
کنفرانس منطقه ای رِکا که از سال 2005 میلادی شروع شده و تا کنون شش دور آن به میزبانی کشورهای مختلف منطقه برگزار شده است. اولین اجلاس رِکا در سال ۲۰۰۵ با میزبانی افغانستان، دومین اجلاس در سال ۲۰۰۶ با میزبانی هندوستان، سومین اجلاس در سال ۲۰۰۹ با میزبانی پاکستان، چهارمین اجلاس در سال ۲۰۱۰ با میزبانی ترکیه، پنجمین اجلاس در سال ۲۰۱۲ با میزبانی تاجیکستان  و ششمین اجلاس در سال ۲۰۱۵ باز هم با میزبانی افغانستان برگزار شده است.
میزبانی هفتمین اجلاس رِکا را در کنفرانس کابل، ترکمنستان به عهده گرفت و از آن زمان تا کنون به دلیل چرخشی که در سیاست های منطقه ای این کشور به وجود آمده است، تلاش زیادی صورت داده است تا این کنفرانس در سطح بالاتر از گذشته و با دستاوردهای بیشتر و متفاوت تر از گذشته برگزار گردد. در همین راستا در هفتمین کنفرانس موضوعات متنوعی چون توانمندسازی زنان از طریق تجارت و همکاری های اقتصادی منطقه ای، ایجاد اتاق تجارت و صنایع کشورهای عضو رِکا و ایجاد مرکز تحقیقاتی و ارزیابی در چارچوب همکاری های اقتصادی منطقه ای رِکا در نظر گرفته خواهد شد که از سوی افغانستان پیش کش خواهد گردید. رِکا نخستین کنفرانس منطقه ای و مهم و البته اقتصادی است که با مالکیت و رهبری افغانستان فعالیت می کند. رِکا می تواند نمونه ای از مدیریت و رهبری کشور در بخش های مهمی چون صلح ، امنیت منطقه ای و مبارزه با تروریسم و همکاری سیاسی بین المللی برای افغانستان باشد.
افغانستان اگر بتواند در قالب رِکا شایستگی و ابتکار منحصربفردی از خود نشان دهد، تحول بزرگی در پروسه های دیگر منطقه و بین المللی در مورد افغانستان رخ خواهد داد. واقعیت این بوده است که رهبری و ابتکار تمام پروسه های دیگر در دست کشورهای خارجی بوده است و افغانستان تا کنون به صورت منفعل عمل کرده است. اما رِکا می تواند الگویی برای تغییر در رویکرد جهانی نسبت به افغانستان و قضایای مربوط به کشور ما باشد. بنابراین به همان میزان که دستاوردهای اقتصادی و بازرگانی رِکا برای افغانستان اهمیت دارد، رهبری، محوریت و نشان دادن ابتکارات ما نیز در این کنفرانس بی نهایت مهم است. این مقاله چشم انداز مناسبات سیاسی، اقتصادی و تجاری دو کشور همسایه افغانستان و ترکمنستان از رهگذر اهداف کنفرانس رِکا می پردازد و امید می رود که گامی باشد در راستای همکاری های استراتژیک دو کشور به خصوص در زمینه های اقتصادی و بازرگانی. این مقاله بیشتر جنبه معلوماتی و آگاهی بخشی دارد و به همین خاطر هدف آن این است که در شکل دادن ذهنیت عامه نسبت به اهمیت روابط اقتصادی و تجاری میان دو کشور نقش مهم داشته باشد.
پیشینه تاریخی روابط دو کشور
ترکمنستان یکی از کشورهای همسایه ما است که 744 کیلومتر مرز مشترک با افغانستان دارد. این کشور که سابقه تاریخی کهن و مرز طولانی که که با کشور ما دارد، بدون تردید یکی از نزدیک ترین کشورها نه تنها به لحاظ جغرافیایی بلکه به لحاظ تاریخی نیز با افغانستان به حساب می آید. به همین خاطر شاید نتوان یک زمان مشخصی را برای روابط دو کشور و دو سرزمین تعیین کرد. به خصوص این که اکنون بر اساس برخی از آمارهای غیر رسمی در حدود دو میلیون ترکمن در افغانستان زندگی می کنند و بیشتر آن ها در امتداد مرزهای دو کشور مستقر هستند.
ترکمنستان به لحاظ تاریخی و فرهنگی با افغانستان زمانی در یک خطه به نام خراسان قرار داشته اند و هردو متعلق به یک واحد سیاسی بوده است. این کشور در سال 1924 پس از مقاومت شدید در برابر استیلای روس به یکی از کشورهای عضو شوری سابق تبدیل شد و تا زمان کسب استقلال در سال 1991 تابع سیاست های ابرقدرت شرق به حساب می آمد و روابط مستقلانه با افغانستان نداشت.
در واقع می توان گفت که تاریخ روابط سیاسی دو کشور به دو دهه اخیر یعنی از پس از کسب استقلال بر می گردد. افغانستان از اولین کشورهایی بود که استقلال این کشور را به رسمیت شناخت. این کشور از آن جا که پس از استقلال سیاست بی طرفی را اتخاذ کرده است، همواره در مسایل افغانستان بی طرف بوده است. این بی طرفی به حدی بوده است که حتی بیشترین ارتباط سیاسی را در میان کشورهای آسیاسی میانه با طالبان داشته است. یک بار در دهه هفتاد حتی گفتگوهای رژیم طالبان با مخالفانش را میزبانی کرد. علی رغم تهدیدهای بالقوه ای که ممکن بود با تداوم حکومت طالبان در افغانستان به دلیل حمایت های این رژیم از گروه های افراطی مخالف دولت ترکمنستان متوجه این کشور شود، ترکمنستان با طالبان روابط حسنه ای داشت. بزرگ ترین پروژه انکشافی که در زمان طالبان مطرح شد، پایپ لاین انتقال گاز ترکمنستان از طریق افغانستان به پاکستان بود. شاید به خاطر عملی شدن این طرح بزرگ ترکمنستان همواره سیاستی را اتخاذ می کرد که هرگز در مواجهه با حکومت طالبان قرار نگیرد. در سال 1996 که یک کنفرانس مهم به منظور جلوگیری از تهدیدات امنیتی طالبان در آسیاسی میانه در آلماتی پایتخت کشور قزاقستان برگزار شد، رییس وقت ترکمنستان صفر مراد نیازف در آن شرکت نکرد و مشکل افغانستان یک مشکل داخلی دانست. حتی ترکمنستان البته به دلیل اصول بی طرفی که در قانون اساسی این کشور نیز درج شده است، از هرگونه مشارکت در پیمان های نظامی و منیتی خودداری کرده است. ترکمنستان حتی از ورود به جبهه ضد تروریسم که پس از حمله القاعده بر برج های دوقلو به وجود آمد، امتناع ورزیده است. در زمان مبارزه جهانی علیه تروریسم این کشور به ایالات متحده و هم پیمانان آن تنها اجازه استفاده از منابع و راه های مواصلاتی خود را در زمینه کمک های بشردوستانه در افغانستان داده است و در بخش های نظامی و امنیتی به کلی درهای خود را بر روی جبهه ضد تروریسم بسته است.
شاید این سیاست امروزه از سوی دولت ترکمنستان کمی عجیب به نظر برسد. اما قابل درک است. به خاطر این که این کشور در زمانی که جنگ بین دو ابرقدرت جریان داشت و علی رغم مقاومت شدید تحت سلطه شوری قرار گرفت، ضربه های سختی دید. اکنون به دلیل سیاست های مداخله جویانه قدرت های بزرگ و اختلافات عمیقی که میان روسیه و کشورهای غربی وجود دارد، نمی خواهد یک بار دیگر صحنه تاخت و تاز قدرت های بزرگ باشد.
ترکمنستان به دلیل روابط سردی که نسبت به سایر کشورهای آسیاسی میانه با روسیه دارد و سرسختی که در مقابل بلندپروازی های پوتین از خود نشان می دهد و هم چنین به دلیل اهمیت یافتن افغانستان به عنوان چهارراه اقتصادی و تجارتی جهان، توجه جدی تر از گذشته به افغانستان پیدا کرده است. دولت افغانستان در زمان حامد کرزی متوجه این قضیه و اهمیت متقابل ترکمنستان برای افغانستان نبود. اما در طی سه سال اخیر این درک به وجود آمده است و روابط دو کشور در بالاترین سطح قرار گرفته است. به همین خاطر ترکمنستان در ششمین اجلاس کنفرانس رِکا داوطلبانه میزانی اجلاس هفتم را به عهده گرفت. این حضور فعال ترکمنستان حداقل در عرصه تجارت و اقتصاد بین الملل و توجه ویژه به افغانستان، موقعیت مناسبی را برای افغانستان فراهم کرده است تا روابط خود را با این کشور بیش از پیش گسترش دهد. گسترش روابط بین دو کشور تنها فایده یک طرفه ندارد بلکه هر دو طرف از آن سود خواهد برد. اما مهم درک این فرصت است که خوش بختانه اکنون به وجود آمده است. 
سیاست خارجی ترکمنستان
اگر به سیاست خارجی کشورها بر اساس نظریه هالستی نگاه کنیم، کشورها دارای چهار نوع استراتژی می توانند باشند: استراتژی اتحاد و ائتلاف، استراتژی عدم تعهد، استراتژی بی طرفی و استراتژی انزواطلبی. سیاست خارجی ترکمنستان پس از کسب استقلال در سال 1991 از شوری سابق همواره سیاست بی طرفی بوده است. اگرچه در آغاز حرفی از بی طرفی در این کشور نبود. ولی پس از اصلاحات در سال 1992 این موضوع مطرح شد و مورد عمل قرر گرفت. این سیاست حتی در قانون اساسی این کشور نیز درج شده است و این کشور خود را همواره به آن ملزم و متعهد دانسته است. سیاست بی طرفی به لحاظ حقوقی نوعی سیاستی است که کشور بی طرف تلاش می کند تا در مخاصمات مسلحانه و درگیری های بین کشورهای دیگر بی طرف بماند. چنین کشوری همواره از ورود به پیمان های نظامی و امنیتی را ندارد. معمولا کشورهای دیگر نیز بی طرفی را به رسمیت می شناسند و این موضوع به معنای تضمین امنیت کشور بی طرف نیز محسوب می گردد. برجسته ترین نمونه در زمینه بی طرفی کشور سوئیس است.
سیاست بی طرفی ترکمنستان در 12 دسمبر سال 1995 در قطعنامه مجمع عمومی ملل متحد مطرح گردید و توسط 185 کشور عضو به رسمیت شناخته شد. بی طرفی دایمی در ماده 6 قانون اساسی این کشور درج شده و در ماده 50 آن نیز رییس جمهور به عنوان ضامن استقلال و حفظ بی طرفی این کشور مکلف گردیده است. اصطلاح بی طرفی در قانون اساسی ترکمنستان هفت بار تذکر یافته است.
مفهوم این سخن این است که مقامات دولت و تصمیم گیران در عرصه سیاست خارجی افغانستان باید با توجه درک شرایط این کشور و محدودیت های قانونی آن به لحاظ حضور در عرصه های مختلف، توقعات و انتظارات خود را سامان بخشند. ما نباید انتظار آن را داشته باشیم که ترکمنستان دوشادوش افغانستان در تمام عرصه ها از جمله در عرصه مبارزه با تروریسم و افراط گرایی و مسایل امنیتی و نظامی حرکت کند. اما در عرصه اقتصادی و تجاری این کشور هم به لحاظ قانونی و استراتژیک مشکلی ندارد و هم علاقمندی شدید نیز به افغانستان پیدا کرده است.
سیاست بی طرفی در ترکمنستان تا سال 2006 یعنی سال مرگ صفر مراد نیازف تمایل به یک بی طرفی منفعل داشت. به این معنا که این کشور هیچ علاقه ای به حضور در عرصه های بین المللی و جهانی نداشت و یا کمتر علاقه پیدا می کرد. اما پس از مرگ رییس جمهور پیشین و روی کار آمدن رییس جمهور جدید این سیاست به سمت بی طرفی فعال حرکت کرده است. این استراتژی جدید به خصوص پس از سال 2008 جدی تر شده است. در سفری که رییس جمهور قربان قلی بیردی محمدوف در سال 1394 به کابل داشت، از نقش فعال این کشور در تمام عرصه های اقتصادی و تجاری افغانستان سخن گفت. او هم چنین در این سفر از همکاری با افغانستان در زمینه مبارزه با قاچاق مواد مخدر و افراط گرایی و تروریسم سخن به میان آورد. این مساله نشان می دهد که ترکمنستان به سمت استراتژی فعال در حرکت است و این نکته می تواند یک فرصت خوب برای افغانستان نیز تلقی گردد.
سیاست منطقه ای ترکمنستان و جایگاه افغانستان
طبیعی است که سیاست منطقه این کشور مبتنی بر سیاست بی طرفی و البته مبتنی بر منافع مشترک اقتصادی و بازرگانی نیز هست. اما این نکته هم طبیعی است که این سیاست نسبت به کشورهای مختلف دور و نزدیک این کشور تفاوت پیدا می کند. این کشور با برخی از همسایگان خود مشکلاتی داشته است که البته اکنون به دلیل سیاست های رییس جمهور جدید تلطیف شده است. به عنوان مثال این کشور با برخی از کشورهای همسایه خود مثل قزاقستان، ازبکستان، آذربایجان و ایران بر سر مسایل مختلفی چون مشکلات مرزی، آب، اقلیت های قومی ترکمن در این کشورها و... اختلافاتی داشته است که با دیپلماسی و سیاست فعال رییس جمهور جدید این مشکلات فعلا به حداقل رسیده است. ترکمنستان هم اکنون با تمام کشورهای همسایه و منطقه خود روابط فعال و رو به گسترشی دارد. حتی روابط با روسیه نیز که زمانی به دلیل سیاست های استیلاجویانه مسکو در این کشور در پایین حد رسیده بود، اکنون به یک رابطه معمولی باز گشته است.
در میان همسایگان و کشورهای منطقه اکنون افغانستان در موقعیتی قرار گرفته است که ترکمنستان توجه خاص روی آن دارد و تلاش می کند تا حضور معنی دار در عرصه های تجاری و اقتصادی افغانستان داشته باشد. این موقعیت را فغانستان در سیاست خارجی ترکمنستان از آن رو به دست آورده است که اولا در موقعیت استراتژیک قرار گرفته است و ترکمنستان نیاز به حضور در این عرصه دارد. ثانیا اراده سیاسی قوی در هر دو کشور برای گسترش روابط و هم چنین درک درست از ظرفیت ها و همکاری های دو کشور در رهبری سیاسی هر دو کشور به وجود آمده است. اکنون یک فرصت متقابل برای هر دو کشور به وجود آمده است که نباید این فرصت به سادگی از دست برود. چشم انداز روابط دو کشور در آینده به طور طبیعی و حتمی تحت تاثیر این موقعیت قرار خواهد گرفت. اما میزان استفاده دو طرف از فرصت تاریخی به دست آمده بستگی به سیاست های هوشمندانه و مترصد دارد که خوش بختانه نشانه هایی از آن نیز در هر دو کشور دیده می شود.
ظرفیت های اقتصادی ترکمنستان
رابطه با ترکمنستان برای افغانستان امروزه بیش از آن که اهمیت سیاسی داشته باشد، اهمیت اقتصادی و تجاری دارد. به همین خاطر شناخت درست و واقع بینانه از ظرفیت های اقتصادی این کشور برای سیاست گذاران کشور ضروری است.
ترکمنستان به دلیل داشتن منابع غنی گازی و نفتی که بالفعل در بازارهای جهانی قابل عرضه است و هم چنین به دلیل داشتن منابع غنی انرژی برق برای افغانستان از اهمیت فوق العاده برخوردار است.
ترکمنستان پنجمین کشور مالک منابع گاز طبیعی درجهان است که در مرحله طلایی استفاده از این منبع غنی قرار دارد. این کشور در رتبه چهارم کشورهای تولید کننده گاز طبیعی و هم چنین در رتبه چهارم کشورهای تولید کننده نفت شوروی سابق قرار دارد. ترکمنستان تنها کشوری در جهان است که منابع گازی و نفتی در سراسر خاک آن وجود دارد و هرگز منحصر در سرزمین آبی این کشور در دریای خزر نیست. این کشور هم چنین یکی از بزرگ ترین تولیدکنندگان پنبه در جهان است که همواره نیازمند راه هایی برای صدور این محصول است.
هم چنین این کشور یکی از کشورهایی است که بالاترین تولید انرژی برق از محصولات تجدید ناپذیر را دارد و این مساله می تواند برای افغانستان در سال های آینده به دلیل نزدیکی مسیرهای واریدات برق یک فرصت دیگر باشد.
مهم تر از همه نکات فوق این است که ترکمنستان اکنون کشوری است که تمام منابع خود را در معرض استفاده رسانده است و هم اکنون در حال تولید محصولات قابل عرضه خود به بازارهای جهانی می باشد. به این معنی که توان اقتصادی ترکمنستان تنها توان بالقوه نیست بلکه تمام توان و ظرفیت آن بالفعل است. 
این نکته مهم قابل یادآوری است که ظرفیت اقتصادی ترکمنستان تنها در وجود منابع انرژی در این کشور نیست. بلکه ظرفیت ترانزیتی و بازرگانی این کشور بیش از هر امر دیگر برای منطقه و افغانستان حیاتی تر است. نباید ناگفته بگذاریم که این کشور یکی از مهم ترین کشورهایی است که در مسیر راه ابریشم قرار دارد و طرح های کلان بین المللی چون خط یک کمربند- یک راه از همین کشور می گذرد و به افغانستان می رسد. این راه تنها یکی از مواردی است که یک ظرفیت کلان اقتصادی برای ترکمنستان بخشیده است.
منافع و فرصت های مشترک افغانستان و ترکمنستان
ترکمنستان و افغانستان در وضعیت کنونی منطقه بیش از هر زمان دیگر دارای منافع و فرصت های مشترک هستند. این فرصت ها و منافع مشترک ایجاب می کند که دو کشور برای به دست آوردن منافع بیشتر از فرصت های موجود به خوبی استفاده کنند و هرگز مثل گذشته فرصت ها را از دست ندهند. امری که متاسفانه در طول سال های گذشته فراموش شده بوده است.
الف-  انرژی و تجارت
چنان که گفته شد ترکمنستان یکی از غنی ترین کشورهای آسیاسی میانه به لحاظ داشتن منابع انرژی و در همسایگی افغانستان قرار دارد. اکنون افغانستان در آستانه بازسازی و بیرون شدن از وضعیت جنگی و نیازمند انرژی ارزان است و ترکمنستان نیز نیاز شدید به صدور انرژی خود دارد. افغانستان نه تنها خود به عنوان بهترین بازار آماده برای انرژی ترکمنستان بلکه بهترین مسیر برای صدور انرژی نیز محسوب می گردد. پروژه های بزرگی چون کاسا 1000، تاپی و لین انتقال برق 500 کیلوولت از ترکمنستان به پاکستان از مسیر افغانستان، نمادهای روشنی از ظرفیت های اقتصادی است که زمینه توسعه دو کشور را به طور مشترک و همزمان ممکن می سازد.
این فرصت برای افغانستان از آن جهت اهمیت دارد که اولا کشور ما نیاز به انرژی ارزان و سهل الوصول دارد و ثانیا باور ما این است که کشور ترکمنستان بر خلاف دیگر کشورهای همسایه و منطقه در کنار روابط اقتصادی و تجاری با افغانستان، دیدگاه های سیاسی و ایدئولوژیک ندارد. به همین خاطر برای افغانستان بسیار جذاب خواهد بود که در یک بازی برد- برد با کشور ترکمنستان نیازمندی های خود به انرژی را مرتفع سازد و بدون هراس از دخیل ساختن سیاست های توسعه طلبانه با این کشور رابطه اقتصادی و تجاری داشته باشد.
ب- ترانزیت و تجارت
مهم ترین فرصت برای هردو کشور موقعیت جغرافیایی دو کشور است که سبب شده است تا شریان های اصلی ترانزیتی و بزرگ ترین پروژه های اقتصادی- تجارتی از این مسیر عبور کند. از آن جا که هر دو کشور در بهترین موقعیت جاده ابریشم قرار گرفته اند، می توانند مسیر آینده تجارت و انتقال انرژی و کالاهای اساسی را از شرق به غرب و از شمال به جنوب در دست گیرند. اکنون بزرگ ترین پروژه ترانزیتی در مسیر جاده ابریشم تحت عنوان یک کمربند یک راه در حالی مطرح است که هردو کشور در آن سهم عمده خواهند داشت.
از سوی دیگر نقشه مبادلات کالا در آسیا در حال تغییر است و تلاش های افغانستان برای جایگزینی بندر چابهار به جای بندر کراچی و امتداد خط آهن میان کشورهای همسایه افغانستان از مسیر افغانستان فرصت دیگری ار ایجاد کرده است. توجه جدی افغانستان و نگاه استراتژیک به به بندر آقینه در شمال و بندر تورغندی در غرب افغانستان، نمادی از این تلاش ها است.
یکی از مهم ترین مسیر هایی که قرارداد آن در حاشیه هفتمین اجلاس رکا در عشق آباد امضا خواهد شد، راه لاجورد است. خط لاجورد میان کشورهای افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان، گرجستان و ترکیه با هدف کاهش موانع ترانزیتی و جستجوی راه بدیل به منظور راهیابی به دریا از طریق دریای خزر در آذربایجان و دریای سیاه در ترکیه می باشد. این مسیر می تواند کشورهای آسیای جنوبی را به اروپا وصل کند و مطمین ترین و سریع ترین مسیر برای افغانستان و هم چنین راه رهایی از انحصار راه های تجارتی کشورهای همسایه محسوب می شود. به همین خاطر این مسیر برای افغانستان حیاتی است و یکی از مهم ترین فرصت های مشترک با کشور ترکمنستان نیز به حساب می آید. هم تلاش ها برای اتصال ترکمنستان از مسیر افغانستان توسط خط آهن بخشی دیگر از پروژه های ترانزیتی است که فرصت های جدیدی را برای هردو کشور فراهم می سازد.
چهارراهی را که دو کشور می توانند برای کشورهای منطقه و جهان به لحاظ ترانزیتی رقم بزنند، بسیاری از معادلات تجارت و اقتصاد منطقه ای را برهم خواهد زد و چرخش های مثبتی را به نفع دو کشور فراهم خواهد کرد.
ج- مبارزه غیر مستقیم با افراط گرایی
یکی از منافع مشترکی که در پی فرصت های جدید برای دو کشور فراهم می گردد، مبارزه غیر مستقیم، اما بنیادی با پدیده افراط گرایی است. اگرچه هنوز کشور ترکمنستان به طور جدی در معرض آسیب افراط گرایی نبوده است. ولی این پدیده اگر در منطقه مهار نشود و برخی از قدرت های جهانی و منطقه ای به منظور تسهیل در روند اهداف توسعه طلبانه خود از افراط گرایی کار گیرند، بدون تردید این ویروس ترکمنستان را نیز آلوده خواهد کرد. افغانستان که سال ها است در یک مجادله سخت با این پدیده دست و پنجه نرم می کند.
اگر دو کشور بتوانند پروژه های بزرگ فعلی را به سرانجام برسانند و به اهداف اقتصادی و تجاری خود دست یابند بدون شک این امر منجر به مهار تروریسم خواهد شد. به خاطر این که پروژه های اقتصادی و تجاری مطرح شده در دو کشور به گونه ای است که امنیت از الزامات جدی آن ها خواهد بود. این پروژه ها تقریبا همه کشورهای آلوده به افراط گرایی را درگیر می سازد و آن ها مجبور هستند که به خاطر تحقق اهداف اقتصادی کلان تر دست از رشد و توسعه تروریسم و افراط گرایی در این منطقه بردارند.
چالش های فراروی مناسبات دو کشور
آن چه آمد با تمام خوش بینی هایی بود که این روزها خلق شده است. اما نباید فراموش کرد که چالش هایی نیز بر سر روابط دو کشور موجود است. این چالش ها می طلبد که تصمیم سازان دو کشور پیش از هر اقدامی در زمینه اجرایی شدن پروژه ها و قراردادهای دو جانبه و چند جانبه همه چالش ها را به خوبی شناسایی کرده و سناریوهای لازم را برای آینده خود تهیه کنند.
یکی از مهم ترین چالش ها که البته داخلی و مربوط به دو کشور نیست، مناسبات مبهم منطقه ای و جهانی است که روابط دو کشور را ممکن است همیشه تحت تاثیر قرار دهد. کشورهای زیادی از دور و نزدیک با اهداف و پالیسی های مبتنی بر منافع ملی خود تلاش خواهند کرد تا جلو مناسبات و پروژه هایی را که در راستای منافع شان قرار ندارند، بگیرند. این وضعیت آشفته منطقه به طور مستقیم نتیجه عدم هماهنگی و تضادهای منافع کشورهای منطقه و قدرت های بین المللی است. به عنوان مثال با حضور روسیه، پاکستان و ایران در این منطقه، هیچگاه یک اجماع منطقه ای که به نفع کشورهای دیگر باشد شکل نخواهد گرفت. این مساله می تواند به طور مستقیم بر روابط و مناسبات دو کشور اثر کرده و بعضی از پروژه ها را ممکن است با تهدید مواجه کند.
حضور پررنگ تروریسم و افراط گرایی در منطقه و حمایت های بی شایبه بعضی از کشورها از آن و هم چنین تضادهای سیاسی و بین المللی امنیت ملی کشورها و هم چنین امنیت منطقه ای را با تهدید جدی مواجه کرده است. افغانستان هم اکنون در آتش این تضاد و حضور تروریسم می سوزد. بسیاری از مناطق افغانستان به خصوص مناطقی که بنا است پروژه های مشترک میان دو کشور و خطوط انتقال گاز و برق از ترکمنستان به افغانستان و کشورهای همجوار آن از آن مناطق بگذرد، در اختیار مخالفان دولت افغانستان و گروه های مسلح تروریستی قرار دارد. هر زمان که گروه های تروریستی و یا حامیان منطقه آن ها بخواهند می توانند جریان تطبیق پروژه ها را با مشکل مواجه سازند. این مساله یکی از جدی ترین چالش ها در سال های گذشته بوده و در سال های آینده نیز خواهد بود.
فقدان زیرساخت های ترانسپورتی و مواصلاتی به خصوص در بخش افغانستان یک چالش جدی است. هم اکنون بسیاری از مسیرهای ترانزیت کالای ترکمنستان به کشورهای دیگر و یا بالعکس در مجموع با مشکل مواجه است و تا کشیدن خط آهن و یا جاده های بین المللی زمان طولانی در پیش است. این مساله می طلبد که راهکارهای جایگزین در نظر گرفته شود و برای تحقق پروژه های راه سازی تلاش های مضاعف صورت گیرد.
برخی محدودیت های ترانسپورتی و بروکراسی های دست و پاگیر نیز بین دو کشور وجود دارد که تاجران و سرمایه گذاران دو کشور همواره از وجود چنین مشکلاتی شکایت کرده اند.
اگرچه اکنون افغانستان و ترکمنستان دو همسایه بی درد سر با همدیگر محسوب می شوند و هیچگاه مشکلی به خصوص در زمینه های مرزی و آب های دو کشور به وجود نیامده است. درمورد آب هایی که از افغانستان به ترکمنستان سرآزیر می شود، نیز هنوز قرارداد مدونی وجود ندارد. فعلا چون افغانستان توان استفاده از منابع آبی خود را ندارد به همین خاطر این منابع به ترکمنستان می ریزند و طبعا هیچگونه مشکلی وجود ندارد. اما با گذشت زمان و تغییراتی که ممکن است در آینده به وجود آید و به خصوص احتمال این که آب به عنوان یک متغیر بنیادی در نظام بین الملل و مناسبات بین المللی کشورها تبارز کند، این مشکل میان دو کشور احتمالا رخ خواهد داد. تا کنون هیچگونه قراردادی میان دو کشور در زمینه آب وجود ندارد. بنابراین بهتر آن است که از اکنون دو کشور در فکر آینده باشند و بر اساس حقوق بین الملل و مناسبات نیک و حسن همجواری بر سر به وجود آوردن یک رژیم حقوقی مشخص میان دو کشور در زمینه مسایل مرزی و آبی نیز گفتگو کنند.

سخن پایانی
چشم انداز روابط و مناسبات دو کشور افغانستان و ترکمنستان بیش از هر زمان دیگر مثبت به نظر می رسد. برای هردو کشور روند رو به گسترش مناسبات در آینده منافع مهمی در پی خواهد داشت و ازا اکنون این منافع و دستاوردها متصوراست. دلیل عمده این خوش بینی و احتمالات خوش آیند در ابتدا درک درست هردو کشور از موقعیت خود و شرایط ایجاد شده بین المللی و منطقه ای است و در ثانی اراده قوی سیاسی است که در هیات رهبری دو کشور به وجود آمده است. این دو مساله فرصت های بسیار مهم و تاریخی را برای دو کشور فراهم کرده است تا بتوانند نقش موثر خود را در منطقه و نظام بین الملل آینده به عنوان اعضای موثر و فعال تثبیت کنند. بدون تردید از این رهگذر بسیاری از مشکلات داخلی هر دو کشور و نیز برخی نگرانی های امنیتی نیز خود به خود رفع خواهد شد.
میزبانی ترکمن ها از هفتمین اجلاس کنفرانس رِکا نشانه ای از همکاری و اراده قوی هر دو کشور برای گسترش روابط و همکاری های اقتصادی و تجاری است. هم چنین در حاشیه این کنفرانس یکی از مهم ترین پروژه های مشترک منطقه ای یعنی راه لاجورد نیز به امضا خواهد رسید که این مسیر گامی در راستای توسعه و پیشرفت هر دو کشور به شمول کشورهای طرف قراداد این راه تازه است.

دیدگاه شما