صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پیامدهای خشونت علیه زنان در خانواده

-

 پیامدهای خشونت علیه زنان در خانواده

خشونت عليه زنان، تهديدي جدي براي سلامتي و نادیده گرفتن حقوق طبیعی و انساني آن ها به شمار مي رود. مجمع عمومی سازمان ملل به تاريخ 17 دسامبر 1999م، با موافقت نمايندگان 79 کشور عضو، روز 25 نوامبر را تحت عنوان "روز جهانی محو خشونت عليه زنان " طی قطعنامه ی شماره 54 تصويب نمود و از تمام دولت ها سازمان ها و نهاد های بين المللی درخواست کرد که فعاليت هايی گسترده ای در جهت مبارزه با خشونت علیه زنان روی دست گیرد. ازاین روهرساله حکومت ها و دولت ها  با اعلام برنامه های گوناگون به مناسبت این روز تلاش می کنند با خشونت علیه زنان مبارزه کنند. دولت افغانستان و نهادهای اجتماعی و مدافع حقوق زنان نیز طی این چند سال کمپاین های مبارزه با خشونت علیه زنان و تشویق افراد و سازمان ها جهت مشارکت در جهت از بین بردن خشونت علیه زنان راه  می اندازد؛ اما باکمال تآسف باید اذعان نماییم هنوز هم در افغانستان زنان به دلیل درک نادرست که از حقوق انسانی و اجتماعی آن ها و جود دارد موجود درجه چندم تلقی می شود و انواع ستم در حق آن ها روا داشته می شود و تا رسیدن به جایگاه مطلوب فاصله زیاد دارد. یکی از خشونت های که پیامدهای خطر ناک در پی دارد و کمتر رسانه ای می شود خشونت علیه زنان در خانواده است و سالانه ده ها تن از زنان در افغانستان قربانی خشونت های خانوادگی می گردد اما این خشونت با شیوه های مختلف علیه زنان اعمال می شود که به دو مورد از این خشونت ها اشاره می شود:     
1.خشونت جسمی: خشونت جسمی یعنی ازار و اذیت جسمانی مثل لگد و مشت زدن، محروم کردن از غدا، اخراج از خانه...این نوع خشونت در افغانستان نمونه های زیاد دارد و زیاد روی می دهد، تا آنجا که تبدیل به یک امر عادی و پذیرفته شده گردیده است، موارد زیاد و جود دارد زنان که مورد این نوع خشونت قرار می گیرد، سکوت می کند، حتی از نزدیک ترین افراد خانواده اش موضوع را پنهان می کند، وقت از این زنان پرسیده شود چرا خشونت را تحمل می کنی و شوهرت را ترک نمی کنی؟ پاسخ می دهند که به کجا پناه ببرم این مساله بر می گردد به احساس نياز که زن دارد او از ترک شوهر و نابسامانی اجتماعی و اقتصادی بعد از آن می ترسد و به خود می قبولاند که زندگی او همين است. چيزی که در روانشناسی به آن «درماندگی اکتسابی» می گويند.
2.خشونت روانی وکلامی : خشونت علیه زنان فقط به کتک زدن و تنبیههای جسمی گفته نمیشود، خشونتهایی روانی و کلامی نوع دیگری از خشونت است که در خانواده علیه زنان اعمال می شود برای مثال میتوان به دشنام ، به کاربردن کلمات رکیک، ، بیاحترامی، رفتار آمرانه و تحکمآمیز، تهدید به آزار، تحقیر زن، قهر و صحبتنکردن و جلوگیری از دیدار اقوام و نزدیکانش اشاره کرد.
پیامدهای خشونت علیه زنان در خانواده
در موارد زیاد خشونت های جسمی و کلامی پنهان می ماند و در رسانه ها مطرح نمی شود؛ اما این خشونت ها، عواقب جسمي، رواني و اجتماعي متعددي دارد:
1.فرزندانی که شاهد این خشونتها هستند از لحاظ عاطفی آسیب های جدی می بیند که در زندگی آن ها تآثیرمنفی خواهد داشت و این فرزندان همواره از استرس رنج می برند، به احتمال قوی این فرزندان خود نیز در زندگی زناشویی آینده این خشونت را باز تولید خواهند کرد. افسردگی، اعتیاد به مواد مخدر، بزهکاری و فرار از خانه در میان آنان بیشتر شایع است. در نهایت اینکه فرزندانی که شاهد خشونت جسمی و جنسی بر مادران خود هستند خود نیز میتوانند قربانی این خشونتها باشند، بررسی ها نشان می دهد اغلب بچه هایی که شاهد خشونت خانگی بوده اند از علائمی رنج می برند که بچه های خشونت دیده جنسی و یا فیزیکی از آن رنج می برند، دخترانی که در خانه شاهد خشونت های پدر یا ناپدری خود علیه مادرش بوده اند، بیشتر از دختران خشونت ندیده، خشونت را می پذیرند. از طرف دیگر، پسران که شاهد خشونت در خانواده بوده است، بعد از ازداواج شریک زندگی خود را مورد خشونت فیزیکی و روانی قرار خواهد داد.
2.کاهش عزت نفس
خانه امن ترین نهاد اجتماعی است، هنگامی که حقوق زن در نقش همسر در این نهاد مورد بی اعتنای قرار گیرد طبیعی است که زن به جای امنیت خاطر و آرامش، دچار هراس و ناامنی خواهدشد، و عزت نفس او تبدیل به احساس حقارت و بی ارزشی می شود و چنین زنی هرگز قادر نخواهد بود که نقش مادری خویش را که نقش تربیتی و مدیریتی در خانه است به درستی اجرا کند و محیط خانواده را از نظر عاطفی به محیطی گرم تبدیل کند
3. خود کشی: از مهم ترین علل وانگیزه های خود کشی مشاجره وخشونت های خانوادگی استْدرگیری های خانوادگی در برانگیختن خودکشی در بین ، دختران و زنان جوان و افراد مسن نقش آشکاری داشته اند، طبق تحقیقات صورت گرفته زنانی كه از جانب همسرانشان مورد خشونت قرار می گيرند پنج برابر بيشتر از ساير زنان در معرض آسيب های روانی و خطر خود كشی و شش برابر بيشتر در معرض اختلالات روانی قرار دارند، متآسفانه طی این چند سال در افغانستان در میان جوانان خود کشی زیاد اتفاق افتاده است و اگر علل و انگیزه های این خودکشی ها به درستی از طرف کارشناسان بررسی شود، مشخص خواهد شد که مهم ترین علل آن، خشونت های خانوادگی و اجتماعی است که در حق آن ها روا داشته می شود و قت آن ها در برابر این خشونت ها احساس عجز و ناتوانی می کند به خودکشی و نابودی خویش دست می زنند.
4. عوارض بر جنین: سلامت مادر و فرزند در دوران بارداری اهمیت بسزای دارد وهر گونه خشونت علیه زنان در این دوران پیامدهای خطرناک برای سلامتی مادر و جنین دارد، تحقیقات صورت گرفته در این خصوص نشان می دهد که استرس ها و اضطراب های مادر در دوران بارداری بر سلامت جنین تأثیر مستقیم دارد.
بنابراین خشونت علیه زنان تنها محدود به آنچه که ذکرشد نیست، بلکه عوارض زیادی در پی دارد که مهم ترین عوارض خشونت خانوادگی تحقیر وتوهین کرامت ذاتی و انسانی زنان است، متآسفانه علیرغم تلاش های که در جهت احقاق حقوق و مهار خشونت علیه زنان در افغانستان صورت گرفته است، هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیاد وجود دارد و هم چنان خشونت های خانوادگی و اجتماعی در این سرزمین قربانی می گیرد  به طور کلي تا زماني که تغييرات اساسي در ساختار فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي مردم  افغانستان به وجود نيايد زنان این کشور نمي تواند بر جايگاه شايسته و بایسته خویش برسد و دیگر شاهد خشونت ها علیه زنان این سرزمین نباشیم. کاهش خشونت هاعلیه زنان مستلزم حرکت فرهنگی است که از نهاد خانواده آغاز می شود و توسط زنان قابل اجرا است و زنان با نقش آفرینی  در خانواده می تواند نگرش مردان آینده را نسبت به جایگاه و منزلت زن تغییر بدهند، تا نسل های آینده از خطرات خشونت رهای یافته و زنان به جایگاه شایسته خویش در خانواده و اجتماع دست یابد.

دیدگاه شما