صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ضرورت مهار پروژه سازی طالبان و داعش در افغانستان

-

ضرورت مهار پروژه سازی طالبان و داعش در افغانستان

سالیانی طولانی است که سلسله ی خشونت های به هم پیوسته و دنباله دار، پیکر افغانستان را به زنجیر خشونت بسته است و از مردم این سرزمین، قربانی های بی شمار گرفته اند.
داعش نیز در این میان، همان خط سیاه خشونت و وحشتی برخاسته از افراطیت دینی است که سال های طولانی، خانواده های بسیاری را عزادار کرده اند و فاجعه های وحشتناکی را بر انسان های بی گناه روا داشته اند.
به همین سبب است که داعش برای شهروندان افغانستان پدیده ی جدید نیست که مردم آن را نشناسند. ستم به هرقامتی که باشد برای مردم افغانستان چهره هراسناک و آشناست.
اما برای مردم زجر کشیده ی که زندگی اش در جستجوی لقمه نانی می گذرند و از سیاست های پشت پرده سیاستگران داخلی و بین المللی دقیقا واقف نیستند، مهم نیست که طالب و داعش چه کسی اند و به چه هدفی ستم را روا می دارند. برای این مردم، مهم همان شلاقی است که با ستم تمام، بر قامت نحیف و کودکان مظلوم شان فرود می آید و هر روز قربانی می گیرد.
مردم معتقدند که در برابر این شلاق های ستم و بی عدالتی، هر کس که دم فرو بندد هم محکوم است و هرگروهی که تنها به سود خود فریاد بر آورند هم محکوم اند.
سال هاست که  صدها مراکز دینی با صد ها انسان و کودک بی گناه توسط داعش و طالب به خاک و خون کشیده می شوند. مردم همچنان صابراند و دم فرو بسته اند، در حالیکه  فاجعه همچنان تداوم دارند.
در خانواده ی انسانی و در دامن پر مهر عطوفت بشری، همه انسان ها، هم عضو و هم خانواده اند.  علاوه بر این، مردم افغانستان  جنگ دیده اند و مصیبت را بیش از هر کسی دیگری درک می کند. به همین سبب است که عاملان فاجعه ی بشری را با همان حس و فطرت بشر دوستانه خود محکوم می کند و با قربانیان فاجعه در هر کجای این جهان که باشد، احساس همدردی می نمایند.
در اندیشه بشردوستانه، مهم نیست که قربانیان فاجعه کیست و در کجاست. مهم اینست که انسان های بی گناهی که هر روز قربانی می شود، مثل قربانیان ما، انسان های بی گناه هستند.
افراط گرایان دینی براساس ماهیت و پروژه ی که به آن تعلق دارند، هرگز در یک جا و یک سرزمین مشخص، ساکن و قانع نخواهند شد.
در این جاست که کشور های منطقه و جهان می بایست در برابر مبارزه با داعش و طالب اتحاد نظر پیدا کنند و صلح را برای تمام منطقه بخواهند. اما متأسفانه این چنین نیست؛  زیرا از سیاست های جاری در منطقه می توان به درستی دریافت که هم اکنون مبارزه با طالب و داعش برای برخی از کشور های مهم منطقه، تبدیل به یک پروژه منطقوی شده است.
آگاهان سیاست واقفند که برخی از کشور های که باداعش در عراق وسوریه جنگیده اند، با طالبان رابطه ی دیپلماتیک دارند.  ارتباط سیاسی و شناسایی گروه تروریستی طالبان به عنوان یک عنصر سیاسی در کنار دولت رسمی افغانستان، از لحاظ عرف دیپلماتیک، کار درست تلقی نمی شود.  کشور های منطقه این مسئله را می بایست به درستی درک کرده باشد که ارتباطات دیپلماتیک موازی با دولت افغانستان و گروه های دشمن افغانستان، با حسن همجواری و رابطه دوستانه کشور های منطقه، در تضاد است و ادامه آن باعث ناسازگاری های بسیاری در منطقه خواهد شد.
باور و پالیسی سیاسی دولت و مردم افغانستان به عنوان قربانیان فاجعه ضد بشری، با دیگر قربانیان و کشور های پیشتاز در جبهه مبارزه با تروریستان منطقه ی، درست از همین نقطه جدا می شود.
شهروندان افغانستان، به ماهیت خشونت و فاجعه وحدت نظر دارند. از این نظر، داعش و طالب دارای یک ماهیت و یک خصلت واحد اند. برای مردم افغانستان همان اندازه که داعش خطرناک و دهشت آفرین اند به همان میزان، طالبان عنصر خشونت طلب و قساوت پیشه اند. به همین رهیافت، مردم افغانستان، داعش را مأمور به تداوم مأموریت القاعده و طالبان می دانند. به همین سبب شهروندان وحکومت افغانستان مصمم اند که مبارزه با داعش باید به امتداد مبارزه با طالبان باشد نه اینکه طالبان در آغوش کشیده شود تا داعش در معرکه تنها بماند. پیامد دیگر این استراتژی سرانجام به این جا ختم می شود که باکشور های حامی طالبان نیز، با مدارا رفتار شود. مداراگرایی با کشور های حامی طالبان، مخالف سیاست خارجی دولت افغانستان می باشد و با منافع ملی افغانستان قابل جمع نیست.
رابطه پنهانی با برخی از گروه های طالبان، از سوی هرکشوری که صورت گیرد، حتی اگر برای ایجاد تسهیلات و تقویت برای جبهه مبارزه با داعش باشد، برای افغانستان پذیرفتنی نیست. تروریست، تروریست است و به نظر مردم افغانستان، تروریست خوب و بد وجود ندارد.
از تحلیل آنچه که گفته آمد پیداست که در مسئله طالبان و داعش، تنها مردم افغانستان، در گیرو دار یک پروژه ی بزرگ گرفتار آمده اندکه جز دفاع خودی هیچ راهی وجود ندارد.
در چنین شرایطی سکوت در برابر جنایت های بی شماری داعش و طالبان راه چاره نیست بلکه دم فروبستن در برابر داعش و طالب اوج بیچارگی است.
راه چاره تنها وحدت مردم و گروه های مختلف سیاسی در برابر داعش و طالبان و حمایت از نظام و اقتدار سیاسی موجود در افغانستان است.
وضعیت موجود این ضرورت را آشکار می سازد که  جریان های سیاسی باید در برابر حلقات ترریستی طالبان  و داعش،  توافق نظر نمایند و کلام و اراده واحد را اختیار کنند.
در شرایطی که همه باهم بدون ملاحظات قومی و مذهبی دسته جمعی قربانی داعش و خشونت های تروریستی می شویم، اختلافات و سلیقه های قومی و سیاسی اوج ناتوانی و بازی غیراستراتژیک و روزمرگی سیاستگران را در افغانستان می رساند.
وحدت و همدلی رهبران سیاسی و حکومت افغانستان در برابر دشمن مشترک و حمایت قاطعانه از رزمندگان دلیر نیروهای امنیتی در برابر داعش و طالب، مسؤلیت اساسی و انسانی امروز ماست و همه باید مسؤلیت خود را در پیشگاه تاریخ  و وجدان های بیدار باید ادا کنیم.

دیدگاه شما