صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ضرورت همگرایی در برابر تروریسم

-

ضرورت همگرایی در برابر تروریسم

حملات تروریستی، خونین و مرگبار روز پنج شنبه 7 جدی در مرکزفرهنگی تبیان و خبرگزاری آوا، اوج درماندگی گروههایی تروریستی را می رساند. گرچند آمار شهدا و مجروحین در این حملات وحشیانه وخونبار قابل تصور نیست، از این جهت قلوب همگان را به درد آورد و مردم افغانستان را به سوگ نشاندند و چهره کابل را سیاه پوش کرد.
در جامعه افغانستان اقوام و مذاهب مختلف، احزاب و گروههای سیاسی باسلایق و ایده های متفاوت در کنارهم زندگی می کند و باشکیبای، مدارا، تساهل و تسامح بستر و فضای مناسب را برای همدیگر پذیری فراهم کرده است. به عبارت دیگر؛ تکثر اقوام، مذاهب، گروههایی سیاسی و اجتماعی با ایده ها و تفکر متفاوت به هیچ عنوان زندگی و زیستی جمعی را در جامعه ناممکن نمی سازد، برعکس بلکه باعث پویای جامعه می شود، به شرط این که خرد خود بنیاد وعقل جمعی خویش را جایگزین احساسات زود گذر و اندیشه تفرقه افکنانه نموده و دامن زدن به مسایل قومی و مذهبی را کنار بگذارند و زیست مسالمت آمیز را در فرهنگ و جامعه خویش نهادینه سازند. آنچه جامعه افغانستان از آن رنج می برند، جنایت های وحشیانه است که گروه های خشونت طلب مرتکب می شوند و هرروزه جان و مال مردم را می گیرد، حکومت و مردم افغانستان هزینه های سنگینی را تا کنون متحمل شده است. تاکنون نیروهای امنیتی و دفاعی کشور باحمایت مردم افغانستان باتمام توان درمقابل گروهای تروریستی مقاومت کرده است و دشمنان افغانستان این مسآله را به خوبی درک کرده اند که درصورت هماهنگی حکومت و مردم توان مقابله را ندارد، نمونه های بازر آن را در طرح تدابیر امنیتی حکومت و مردم در ایام بزرگداشت عاشورایی حسینی شاهد بوده ایم که با برنامه ریزی معین و مشخص و استراتیژی بنیادین همه برنامه ها و توطئه های دشمنان افغانستان را در نطفه خفه کردند و گروه های تروریستی در رسیدن به اهداف شان ناکام ماندند.
ایضاح مفاهیم:
بازتولید اندیشه گروههایی تروریستی، راههای مقابله بااندیشه و تفکرافراط گرایی، ناکارآمدی دشمنان مردم افغانستان، همکاری و همدلی حکومت و مردم در برابر تفکر افراط گرایی؛

یکم: در این که اندیشه و تفکر افراط گرایی و تروریستی در منطقه و جهان در حال گسترش، توسعه و باز تولید هستند، هیچ شکی وجود ندارند و این امر ساده ای نیست که از کنار آن بی تفاوت گذشت و نادیده گرفت.  با کمال تآسف در اثر برداشت غلط از دین و باورهای دینی، اندیشه و تفکر افراطگرایی به شدت در جوامع بشری به انواع مختلف در حال بازتولید و تکثیر است این مطلب و این پدیده شوم و خطر ناک را باید همه جوامع انسانی جدی بگیرد و دربرابر آن از هرگونه ابزار برای ناکاآمدی و خنثی سازی به مقابله برخیزد و این چنین تفکر افراط گرایی و تروریستی را در نطفه خفه نماید و بینان های معرفتی آن را متزلزل و بلکه از اساس ویران کند. بنا براین، به هر میزان که اندیشه خشونت طلبی و افراط گرایی و تند روانه قومی و مذهبی تعدیل شود، به همان پیمانه و میزان امکان تکثیر و بازتولید اندیشه و تفکرعقلانی و منطقی جایگزین آن شده و عرصه را برای تفکر بنیاد گرایی و گروههایی تروریستی به لحاظ معرفتی به حد اقل می رساند و این خود گام بزرگ در جهت مهارکردن و درنطفه خفه کردن آن می باشد و امکان زیست مسالمت آمیز و عقلانی را در جامعه انسانی بیشتر نهادینه و فرهنگ سازی می کند. جامعه اسلامی وغیر اسلامی درطول تاریخ شاهد کشتارها و قتل عام و ویرانی های بی شمار بنام های مختلف بوده اند و جامعه افغانستان هم از این قاعده مستثنی نیست. جوامع مختلف امروزه بااین پدیده و تفکر افراطی روبرو است و ازهرمهاجم و گروه تروریستی اگر سوال کنیم که چرا این عمل ناشایست را انجام می دهی برای هریک از اعمال، کردار، رفتار و اقدامات خود دلایل دینی و مذهبی می آورد و عمل خویش را برحق و مقابله باآن را باطل و حرام می دانند و این نگرش نشان می دهد که ریشه همه اقدامات خویش را بربنیادهای معرفتی و دینی توجیه می کند. آنچه که این اندیشه را هر روز فربه تر و باز تولید و خطرناک تر می کند مبانی دینی آن است؛ ازین رو هرگونه اقدام تروریستی و حملات وحشیانه را از ملت و مردم دریغ نمی کند و در هرفرصت که  پیش آمده دست به چنین جنایات نابخشودنی زده است و جان صدها انسان بی گناه این سرمین را گرفته است. بنابراین اندیشه و تفکر افراط گرایی گروههای تروریستی رنگ و لعاب مذهبی و دینی به خود گرفته و بربنیاد این اندیشه هر روز حملات وحشیانه خویش را افزایش می دهد و این چنین نگرش فوق العاده برای جامعه انسانی خطرناک تر است.

دوم: راههای مقابله با اندیشه و تفکر افراط گرایی؛
بدون تردید برای هرتهدیدی راه مقابله و برون رفت وجود دارد، جریان فکری افراطی در جامعه اسلامی در حال گسترش، توسعه و بازتولید اندیشه خشونت است. و در این راستا دست به اقدامات غیر انسانی و حملات مرگبار و وحشیانه ای می زند و هر روزه فجایع و حوادث ناگوار به وجود می آورد به خصوص جامعه افغانستان که یک جامعه متکثر از اقوام، مذاهب و گروههای سیاسی و اجتماعی متفاوت تشکیل شده است بیش از پیش شاهد چنین رویداد خونین و مرگبار است. به گمان این گروههای تروریستی در جامعه چند قومی، مذهبی و تکثرجریانها و احزاب سیاسی مختلف می تواند خانه امن و پناهگاه خوبی برای خود بسازند،  این چنین تحلیل و برداشت از سوی گروه های دهشت افگن توهم بیش در برابر اراده حکومت و مردم افغانستان نخواهد بود؛ زیرا حکومت، مردم و نخبگان علمی و سیاسی افغانستان به حد بلوغ و رشد فکری و سیاسی رسیده اند که چگونه در برابرتفکر و اندیشه تروریستی و افراط گریی مقابله کند و از ابزارهای لازم مانند وحدت و همدلی، هم پذیری یک دیگر، نهادینه کردن فرهنگ برابری وبرادری در برابرهرگونه توطئه بهره گیرند و یک پارچه در برابر تهدیدات و حملات و تفکرات افراطگرایی و تروریستی ایستادگی کند و ازمردم و سرزمین و فرهنگ خود دفاع کند واین را جامعه افغانستان درطول تاریخ به اثبات رسانده است. ما منکر اختلافات سیاسی که یک امر طبیعی هم است در بین دولت مردان و سیاست مداران خویش نیستم و این مطلب به این معنی نیست که ماتوان مقابله با دشمن را نداریم اختلافات سرجای خود اما اتحاد و همبستگی سیاسی و همدلی اجتماعی و زیست مسالمت آمیز در برابر حملات مرگبار و خونین و حوادث ناگوار و خلق فجایع انسانی و دشمن مشترک هیچ گونه سکتگی در میان حکومت و مردم ونخبگان سیاسی و علمی جامعه ما به وجود نخواهد آورد. با همبستگی ملی، سیاسی و اجتماعی و ترویج اندیشه و تفکر همدیگر پذیری و با استفاده از عقلانیت سیاسی به جای احساسات سست و بی بنیاد و نهادینه کردن مفاهیم حقوق طبیعی، حقوق شهروندی، مردم سالاری، دموکراسی وحقوق بشر در نظام سیاسی خویش برای اداره جامعه و حکومت برای زیستن بهتر درکنارهم این مفاهیم ارزشمند وانسانی را وارد دستگاه حکومتی خویش کرده وجامعه خویش را ازبحران به وجود آمده نجات داده و برای فردای بهترخویش دست به دست هم و درکنار هم برای زندگی سعادت مند تلاش خواهیم کرد. بنابراین ، با این روحیه و طرز تفکر توان مقابله باتفکر و اندیشه افراط گرایی وگروه تروریستی دو چندان و مضاعف خواهد شد و زندگی مسالمت آمیز در کنار یک دیگر در حیات سیاسی و اجتماعی خویش باهمه تکثرات و تنوعات خواهیم داشت.

سوم: ناکار آمدی دشمنان مردم افغانستان؛
بدیهی ترین مفاهیم که در آن تردید نیست این است که گروههای تروریستی و افراط گرای توان مقابله رو دررو باحکومت، ملت و مردم افغانستان را ندارد و اوج در ماندگی گروههای تروریستی دست زدن به حملات تروریستی و کشتن مردم بی گناه در اماکن عمومی است. این یعنی نشان ضعف دشمنان مردم افغانستان است. بنا براین، حملات مرگبار و خونین، نشانه ها و ضعف ها ون اکار آمدی دشمنان مردم افغانستان را بیش ازپیش آشکار و هویدا می سازد. در چنین وضعیتی مردم و ملت افغانستان در برابر دسایس، توطئه ها و تفرقه افگنی ها هوشمندانه عمل کند، وحدت، همدلی و همگرایی خویش را حفظ نموده و محکم تر و استوارتراز هرزمان د یگر در کنارهم در مقابل دشمنان ملت افغانستان ایستاد شوند.

چهارم: همکاری و همدلی حکومت و مردم در برابر تفکرافراط گرایی؛
رابطه حکومت و مردم یک رابطه یک طرفه و یک جانبه نیست، بلکه یک رابطه دو طرفه با وظایف و مسئولیت و تکالیف دوطرفه است. ازاین رهگذر است که رابطه دولت و ملت شکل گرفت و حکومت برای حراست از مردم خویش به وجود آمد و حقوق متقابل را به وجود آورده است. با این پیش فرض که حکومت وظایف و مسئولیت های در قبال مردم و شهروندان خویش دارند و متقابلا مردم و شهروندان هم در برابر حکومت منتخب و مشروع خویش وظایف دارند، به بیان دقیق ترهمکاری و همدلی حکومت و مردم در برابر هرگونه توطئه لازم و ضروری است. این طرزنگاه درباب حکومت ها درهمه جوامع انسانی حاکم است که تازمان اعتماد بین حکومت و مردم به وجود نیاید اساسا حکومت و نظام سیاسی شکل نگرفته است تا مردم و شهروندان حقوق خویش را مطالبه کند. حکومت و مردم افغانستان هم ازاین قاعده  استثنا نیست. بنا براین برای اینکه حکومت و مردم مقتدر داشته باشیم و دربرابرهرگونه تهدیدات و حملات تروریستی و مرگبار و خونین ایستادگی کنیم چاره ای جزهمکاری و همدلی با حکومت خویش در برابر تجاوز، حملات و تفکرافراط گرایی که امنیت جان و مال مارا تهدید می کند نداریم. پس در نتیجه در برابرحوادث تلخ و ناگوار که پشت سرهم در جامعه افغانستان اتفاق می افتد تنها حکومت مقصر نیست، مردم هم مقصر هست؛ زیرا در یک جامعه دموکراتیک مردم و شهروندان جدا و بریده ازحکومت نیست، بلکه هردو مکمل همدیگرهست. همکاری، همدلی و همبستگی حکومت و مردم است که در برابر هرگونه تهدیدات وآسیب پذیری و خطرات احتمالی آن جامعه را به حداقل می رساند و مردم را به زندگی و آینده خویش امید وار می کند و ضرورت و التزام به حکومت بیش ازپیش روشن وآشکار می شود.

دیدگاه شما