صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ساماندهی دست فروشان؛ کـاری که دیرآغاز شـد

-

ساماندهی دست فروشان؛ کـاری که دیرآغاز شـد

شهردار، مدیر و مربی یک شهر است. شهر سالم، منظم و پاکیزه به یک شهردار شایسته، متخصص و پاک دست نیازمند است. شهرداری، مالک و مدیر دایمی شهر و خیابان است. به همین سبب شهرداری ها باید در مدیریت شهری برنامه های دایمی و ماندگار داشته باشد و از پلان های روز مره و موقت، دست بردارد. عواید شهرداری ها، عواید ملی است و نباید بیهوده به مصرف برسد.
هیچ نقطه ی از امور شهری را نمی توان، از کنترل و نظارت شهرداری حذف کرد. هر جا که بخشی از ساختار شهر محسوب می شود، شهرداری در آن جا حق نظارت و حاکمیت دارد. شهرداری ها به سبب همین حق گسترده اش، تکلیف گسترده دارد. در هر نقطه ی از شهر و در هر کجای از شهر که باشد، شهردار مسؤلیت رسیدگی و وظیفه ارائه خدمات شهری را دارد. شهرداری هرگز نمی تواند از تمام شهروندان مالیات بگیرد ولی تنها در بخشی از شهر ارائه خدمات کند.
شهر یک کلیت به هم پیوسته است. انکشاف در بخشی از شهر و فراموشی بخشی دیگر، از لحاظ ساختاری سرانجام به تمام شهر آسیب خواهد رسانید. علاوه بر این، فراموشی یک بخشی عظیم از شهروندان یک شهر، دیر یا زود عصیان عمومی را در پی خواهد داشت. نبض شهر در دست شهردار است و نظم شهری نیز به شهردار بر می گردد و در قبال آن باید مسؤل باشد.
شهردار خادم شریف برای یک شهر است. از لحاظ تناسب، شهردار بیشتر با اهالی شهر تعیین نسبت می کند. شهرداری یک مقام شهری، غیر حکومتی و مردمی است. شهردار باید از طرف شهروندان و با رأی مستقیم شهروندان انتخاب شود تا خود را نماینده تمام مردم بداند. در دیگر ممالک، شهردار با رأی مردم و برای تمام مردم انتخاب می شود و علاوه بر آن، تمام برنامه ها و کارکردش از جانب شورای شهر کنترل و نظارت می شود. قانون اساسی افغانستان در این قسمت، تا هنوز نقض شده و نادیده گرفته شده است. انتخابات برای شهرداری در کابل کار غیر ممکن نیست. اما چرا پست شهرداری، با آن که یک پست غیر سیاسی است، در افغانستان کاملا سیاسی و وجه المعامله سیاسی شده است؟ شهروندان تا هنوز پاسخ خود را در این مورد، نیافته اند. انتظار می رود  که حکومت افغانستان در این قسمت، اصلاحات قانونی را اعمال کند و شهروندان شهر کابل را متقاعد سازد.
در منصفانه ترین قضاوت می توان گفت که شهردار جدید کابل، در کار خودش نسبتا وارد و از تخصص نظری لازم برخور دار است. لذا، از مدت رهبری اش در شهرداری کابل، دست به اصلاحاتی زده است که در نوع خود مناسب به نظر می رسد. شهرداری کابل از لحاظ ساختار اداری در راستای مبارزه با فساد اداری، تراکم کارمندان غیر حرفه ی، اداره های موازی درون سازمانی و موضوع استخدام های سفارشی ، تاکنون برخی اقدامات را انجام داده است.
اما انتظار اولیه حکومت و شهروندان کابل از شهردار جدید، ایجاد نظم قابل توجه در تردد شهری و سپس ارائه خدمات مناسب شهری بود. شهردار کابل در این بخش از انتظارات، کار نسبتا محسوس و قناعت بخش انجام نداده است.
در همین راستا، حکومت وحدت ملی مخصوصا شخص رئیس جمهور" طرح بهسازی دشت برچی" را به شهردار کابل سپرده بود و برای تطبیق این طرح چندین جلسه مشترک با نمایندگان غرب کابل و شخص شهردار به صورت پیهم دایر گردید. اما شهرداری کابل تاکنون در تطبیق این طرح هیچ پیشرفت عملی نداشته است و من نمیدانم که پاسخ شهردار به رئیس جمهور چیست و پاسخ رئیس جمهور به مردم غرب کابل چه خواهد بود؟
طرح مدیریت ترافیک جاده شهید مزاری و مدیریت دستفروشان اطراف این جاده، از بخش های دارای فوریت این طرح در نظر گرفته شده بود. اکنون که در سال 2018 به سر می بریم، باید به خاطر بیاوریم که این طرح های خوب، در سال 2016 روی دست گرفته شده بود.
در دومین جلسه مشترک که بعد از ظهر اول جوزای 1396 به منظور ارائه پلان بهسازی دشت برچی با حضور وزارت خانه های مرتبط، وکلای شورای ملی، علما و متنفذین غرب کابل در دفتر معاون دوم رییس جمهور برگزار شده بود، شاروال کابل آغاز برنامه های ذیل را در دشت برچی برای سال 1396 اعلام کرد:
1. آغاز کار جاده اتصالی میان جاده اصلی کمپنی و جاده شهید مزاری در دشت برچی در منطقه گولایی مهتاب قلعه
2. آغاز مدیریت دست فروشان
3. آغاز پروسه مدیریت زباله های شهری
4. پروژه بهسازی گذر پل خشک و گذر داش های جبارخان
5. آغاز سروی و طراحی ایجاد فضای سبز
6. آغاز پروسه سیستم آدرس دهی
7. آغاز پروسه نصب ایستگاه ها و علایم در جاده ها
باید اضافه کنم در همان جلسه که ذکر کردم، شاروال کابل تأکید کرد که بر اساس پلان تهیه شده تا سال 2019 پلان بهسازی دشت برچی را تطبیق می کند و از لحاظ بودجه هیچ مشکلی ندارد. او گفت که حدودا هفتاد درصد بودجه برنامه های سال 1397 نیز موجود است که متباقی از طریق تعامل با وزارت مالیه نیز تأمین خواهد شد. البته بانک جهانی نیز به مبلغ 120 میلیون دالر تا سال 2019 برای تمویل تطبیق ماسترپلان شهرکابل تعهد کرده است.
اما اکنون یک ماه است که سال مالی جاری به آخر رسیده است. سرک اتصالی از گولای مهتاب قلعه به سمت جاده کمپنی حتی پروسه استملاک اش آغاز نشده و شاروال می گوید که از همان اول سال از دنبال کردن آن منصرف شده و به جای آن سرک اتصالی شهرک عرفانی به کمپنی را روی دست گرفته است. اما باید خاطر نشان کرد که سرک اتصالی شهرک عرفانی به کمپنی نیز در این سال مالی که گذشت، حتی مطالعه فرایند استملاک اش نیز تمام نشده است.
کوتاه سخن این که پلان مهم و وعده عملی شاروال به تمام نمایندگان و شهروندان غرب کابل در قبال طرح بهسازی دشت برچی، این سالی که گذشت عملی نگردید. فضای سبز، سیستم آدرس دهی، مدیریت زباله ها، پروسه نصب ایستگاه ها و علایم در جاده ها را که شاروال متعهد شده بود  که در سال جاری به اتمام برساند، حتی آغاز هم نگردید.
از میان این همه انتظارات، تازه در شروع سال مالی جدید، طرح مدیریت دست فروشان در اطراف جاده شهید مزاری از جانب شهردار کابل، آغاز شده است. این اقدام یک اقدام نیک است و از طرف شهروندان غرب کابل مورد استقبال قرار گرفته است. استقبال مردم نیز ناشی از رنجی است که از ترافیک جاده شهید مزاری متحمل شده است. هم اکنون وضعیت این جاده به حدی رقت بار است که بار ها اتفاق افتاده که مریض به شفاخانه نرسیده و در مسیر راه جان داده است و یا مردم مریض شان را از موتر پیاده کرده و به شانه های خود در امتداد این جاده حمل کرده است. بنا بر این حمایت از این طرح شهرداری باید همه جانبه باشد و نباید کسی از تطبیق این طرح به دنبال اغراض سیاسی و سوء استفاده از هیجان های عمومی باشد. سد معبر و ایجاد ازدحام های بی مورد در اطراف جاده شهید مزاری باعث رنج عمومی شده است و این رنج را کسی حس می کند که در آخرین قسمت برچی زندگی می کند و مجبور است که مریض اش را به شهر برساند و یا هر روز صبح وقت به اداره محل کارش حاضری بدهد.
شهرداری کابل باید به وعده خودش عمل می کرد و طرح مدیریت دست فروشان را در اطراف جاده شهید مزاری از سال های قبل آغاز می کرد. هرچند که کم عرض بودن جاده شهید مزاری و نبود جاده های فرعی عامل اصلی ازدحام ترافیک در دشت برچی است ولی برهمگان واضح است که ازدحام دست فروشان، وضعیت تردد را در این جاده نهایت سخت و دشوار کرده است. بنا براین، مدیریت دست فروشان، در حد خودش باعث ایجاد فضای نسبی در مسیر این جاده عمومی خواهد شد.
از دیگر جانب، به صورت واقع بینانه و منطقی اگر بنگریم، هیچ شهروندی حق ندارد برای کسب و کار خودش، باعث ایجاد مزاحمت در مسیر های تردد عمومی گردد. از لحاظ اخلاق اسلامی نیز، کار و در آمد برای زندگی ستایش شده ولی ایجاد مزاحمت در مسیر های عام،  کار نا شایست تلقی گردیده است. مردم و شهروندان دشت برچی مگر چه گناهی را مرتکب شده است که از یک طرف جاده های عمومی در وقت احداث تنگ و محدود شود و از دیگر جانب شهرداری کابل از لحاظ ارائه خدمات، این مردم را تحریم کند و علاوه بر این ها، هتل داران، صاحبان مارکیت و دست فروشان دشت برچی، مسیر های رفت و آمد عمومی را به روی این مردم ببندند؟
بنا بر این از کار شهرداری در طرح مدیریت دست فروشان باید استقبال کرد و از آن باید حمایت کرد و نگذاشت که این پروسه به بهانه های سیاسی و استفاده از هیجان عمومی ناکام شود.
اما باید اذعان کرد که دست فروشی در اطراف جاده های عمومی، تنها یک پدیده ی نیست که تنها در دشت برچی پدید آمده باشد. در بسیاری از شهرهای کشور های دنیا، دست فروشی و فروشندگان دوره گرد وجود دارند. اما آن کشور ها توانایی مدیریت دارند. ایجاد فضای مناسب برای جمع آوری دست فروشان، ایجاد بازار های هفتگی چون جمعه بازار، شنبه بازار  و حتی بازار های شبانه از اقدامات و طرح های موفق شهرداری های آن کشور ها هستند.
دست فروشی و فروشندگان دوره گرد، بخشی از بازار و داد و ستد های رایج و عمومی است. بنا براین شهرداری کابل به هیچ وجه نمی تواند، همه چیز را در یک بلدوزر خلاصه کند. تنظیم بخش های نرم افزاری شهر، نیاز به بلدوزر ندارد و باید براساس میکانیزم و پلان های مدیریت شود که بدیل مناسب خودش را داشته باشد. شهرداری کابل باید یک موقعیت مناسب را به عنوان بدیل برای دست فروشان در نظر بگیرد و امکانات اولیه را در آن جا لحاظ کند. در غیر این صورت یک شهروندی که تمام زندگی اش در یک کراچی اش خلاصه می شود و دیگر هیچ فرصت کاری برایش موجود نیست، به زودی در هم می شکند و احساس نابودی می کند. دوره گردی که خودش را در تونس زنده در آتش سوزانید، دنبال خلق یک کار هنری و حماسی و حتی بهار عربی نبود، بلکه حتما خودش را در آخر خط احساس کرده بوده است.
ختم سخن اینکه، کسب وکار برای در آمد زندگی حق طبیعی هر شهروند افغانستان است. سد معبر و ایجاد مزاحمت های عمومی برای شهروندان در مسیر های عمومی، نیز کار غیر اخلاقی و نا پسند است. مدیریت سالم این دو مقوله، مسؤلیت حکومت و به طور مخصوص وظیفه  نهاد شهرداری است که باید پلان های تخصصی خودش را اعمال کند.

دیدگاه شما