صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

راه های جلوگیری از اعتیاد به دخانیات

-

راه های جلوگیری از اعتیاد به دخانیات

مصرف سیگار امروزه شیوع بالایی داشته، ومصرف آن يك رفتار پيچيده ی آموخته شده است كه با زندگی روزمره برخی از افراد درآميخته و به نوع ديد اطرافیان و دوستان فرد به آن، مربوط می گردد.عامل هايی مانند محل کار و منزل، گروه های كاری، سطح تحصيلی، مشخصه های فردی و اجتماعی شخص و توانايی فرد در مقابله با مسائل و مشکلات، در سيگار كشيدن مؤثرند. هيجان ها و افکار و فعاليت های روزمره ، فرد را به شدت به كشيدن سيگار ترغيب می كند. وقتی اين عامل ها با وابستگی فيزيکی به«نيکوتين»كه عامل قدرتمندی است، تركيب می شوند، روند اعتياد، تقويت می گردد.
تعریف که از اعتیاد شده است، اعتياد، سه معيار دارد:
1- اجبار برای مصرف: مصرف مکرر و زیاد یک ماده که محرومیت ازآن موجب علایم ناراحتی و میل شدید به مصرف دو باره می شود و همچنین منجر به تباهی جسمی و روانی می گردد.
2- تحمل: پس از مصرف مکرر ممکن است پدیده ای تحمل روی دهد به این معنا که یک مقدارمعین قبلی از دارو اثر کمتری ایجاد می کند و درنتیجه برای رسیدن به اثری که در ابتدا همان مقدار اولیه ایجاد می کرد، به مقادیر بالاتر و فزاینده ای نیاز می شود.
3- وابستگی: مصرف مکرر یک دارو یا ماده شیمیایی، با یا بدون وابستگی جسمی. وابستگی جسمی نشاندهنده ی تغییر درحالت فیزیولوژی است که به دلیل مصرف مکرر یک دارو رخ داده و با قطع مصرف دارو دچار سندرم قطع می گردد که پس از قطع یا کاهش مقدارآن ماده به طور مرتب در یک دوره طولانی مصرف شده، روی می دهد این سندرم متشکل از علایم و نشانه های جسمی توآم با تغییرات روانشناختی مثل اشکال در تفکر، احساس و رفتار می باشد و به آن سندرم پرهیز نیز گفته می شود.
اگر توجه کنيم، خواهيم دید که سيگار، هر سه معيار را دارا می باشد. به این ترتيب، اعتياد آور بودن سيگار، ثابت می شود. فردی که روزانه یک بار سیکار می کشد، روزانه 200بار برای ادامه ی مصرف سيگار، تشویق و ترغيب می شود. این مسأله، علت اعتياد بسيار شدید و مشكل های فراوان هنگام ترک سيگار می باشد، به گونه ای که ترک آن، حتی نسبت به معتادان به هروئين نيز دشوارتر است. اعتياد به سيگار، می تواند یكی از اولين علایم اختلال های رفتاری
محسوب شود. به این ترتيب، فرد را در معرض دیگر رفتارهای سوء بهداشتی و مغایر با سلامت قرارمی دهد. به طور کلی، حالت های روحی - روانی و احساس افسردگی در سيگاری ها بيش تر است. بر عكس، شادابی و نشاط
غيرسيگاری ها، بيش از افراد سيگاری می باشد.
کشیدن اولین سیگار
دليل اصلی اولين تجربه ی سيگارکشيدن، تقليد از بزرگترها و جمع های دوستانه و همچنين مشكل های عاطفی و عدم موفقيت و ناکامی از تحصيلی است.  بایدتوجه داشته باشيد که دوستان سيگاری، بیشترین نقش را در شروع و آغازمصرف سيگار دارند. روانشناسان معتقدند تصور رسيدن به آرامش و تأیيد و پذیرش فرد توسط گروه های همسال، نوجوان را تشویق به کشيدن سيگار می کند. از دیگر علت های این تمایل، اعتقاد به این مسأله است که سيگارکشيدن، باعث رهایی از تنش شده و انجام امور را راحت تر می کند. برخی روانشناسان معتقدند که خانواده، اولين و مهم ترین نقش را در اعتياد نوجوانان و جوانان به سيگار دارد. پس از خانواده، اطرافیان و دوستان، دارای نقش پررنگ تری هستند. سرگرم کردن نوجوان به ورزش، مطالعه، سرگرمی ها و تفریح های مفيد و نشاط آور، بهترین و مؤثرتری راهی جلوگيری از اعتياد به دخانيات است. برعكس، هرگونه برخورد لفظی، تنبيه، لجاجت و مخالفت بی دليل و بی منطق با نوجوان، تحریک کننده بوده و او را بيش تر به این سمت می کشاند. آموزش و ایجاد نظم و انضباط به نوجوان کمک می کند تا نوسان های روانی را راحت تر پشت سر گذاشته و مجبور نباشد با روش های غيراصولی مانند مصرف دخانيات، خود را آرام کند. وسوسه ی سيگارکشيدن، بعد از کشيدن حتی یک نخ سيگار، می تواند بيش از سه سال نهفته بماند. بين استعمال اولين نخ سيگار و سيگاری شدن، یک دوره ی نهفته وجود دارد که می تواند سال ها طول بكشد.
علت های عادت به دخانیات در میانسالی
بر اثر گذشت زمان، افرادميانسالی سيگاری، به دخانيات وابسته شده و به عبارت دیگر، معتاد شده است و به دليل اعتياد به نيكوتين و دیگر مواد اعتيادزای سيگار، آن را مصرف می کند، نه به علت تأثير همسالان! با این وجود، وابستگی به دخانيات، امری پيچيده با دليل های متعدد است که به ابعاد شخصيتی فرد و گروه های اجتماعی و اقتصادی مرتبط است. به عبارت دیگر، فرد سيگاری،یک شبه سيگاری نمی شود، بلكه عامل های متعددی از دوران جنينی به بعد، دست به دست هم می دهند تا در نهایت، یک فرد سيگاری را به وجود آورند. بنابراین، همان گونه که سيگارکشی،یک انتخاب شخصی است، ترک آن هم یک انتخاب است. تا فرد خودش نخواهد، نمی توان کاری انجام
داد. در اصل، ترک هرگونه اعتياد از جمله سيگار، بازور و فشار،بی نتيجه است. بهترین کمک برای ایجاد انگيزه در فرد، نشان دادن ضرر و زیان استعمال دخانیات و از سوی دیگر، فایده های ترک کردن آن می باشد. به طور حتم با ایجاد انگيزه، شاهد نتيجه های بهتر و پایدارتری در درازمدت خواهيم بود. باید به فرد معتاد به سيگار آموخت هر عادتی که انحرافی در فكر انسان به وجود می آورد، باید تحت کنترل و سلطه قرار گرفته و قطع گردد. به این عادت منفی نيز باید غلبه نموده و آنرا ترک کرد.
انگیزه برای ترک سیگار و جایگزینی برای آن
در روند ترک سيگار، علت شروع به سيگار کشيدن، مهم نيست بلكه مهم این است بدانيم کدام جزء آن، ما را راضی کرده و برای مان لذت آور است آن جزء، انگيزه ی ما برای سيگار کشيدن محسوب میشود. دراصل، افراد سيگار را به چند دليل و نه یک بهانه و پاسخ به موقعيت های ایجاد شده، روشن می کنند. هر موقعيت و هر مكان، به طور حتم جانشين دارد ولی نباید تصور کنيم حفظ یک جانشين برای سيگار، در همه ی مكان ها و زمان ها کافی است چه بسا آن جانشين، خود، اعتيادآور باشد. در بسياری موارد، انگيزه ی مصرف دخانيات به دليل لذت ناشی از مراسم آن یعنی سيگار درآوردن، روشن کردن و فروبردن دود و لمس سيگار با دست و تماس با لب می باشد. اغلب این موارد، نوعی عادت است تا اعتياد. می توان این عادت را با دیگر موارد مشابه مانند مداد یا خلال دندان یا چوب شور، ارضاء و فروکش کرد. حتی آدامس هایی به شكل سيگار موجودند که می توانند به طور موقت جانشين آن شوند.
عامل های مؤثر بر مصرف دخانیات:
عامل های مختلفی باعث تقویت عادت سيگار کشيدن درفرد می گردند. این عامل ها، بيش ترین اثربخشی خود را به طور معمول در اوایل دوران بلوغ بر جای می گذارند. بی شک، شدت و ضعف اثربخشی این عامل ها در افراد، متفاوت است و ممكن است حتی در یک شخص در زمانهای مختلف، متفاوت باشد.
سيگار دو نوع وابستگی ایجاد می کند:
1-وابستگی روانی: باعث ایجاد احساس آرامش کاذب شده واین احساس به شكل بخشی از زندگی فرد سيگاری درمی آید.
2-وابستگی جسمانی(فیزیکی): با پایين آمدن مقدار نيكوتين خون ایجاد می شود و باعث بروز نشانه های قطع نيكوتين در فرد می گردد. به این ترتيب، فرد سيگاری برای رفع این علایم، با سيگارکشيدن، سطح نيكوتین خون خود را بالا می برد. پس مشاهده می کنيم که اعتياد به سيگار، فرقی با مواد مخدر ندارد و متأسفانه فقط منع کمتری دارد و به راحتی در اختيار هر فردی قرار گرفته و مصرف میشود. کشيدن سيگار، یک فعاليت جایگزین است زیرا فرد در جامعه ی پرتنش و مملو از اضطراب و هيجان امروزی، برای تخليه ی فشارهای روحی و روانی
خود، آن را انجام می دهد. این موضوع، یک واکنش خارجی است که سرمنشأ آن، تنش های داخلی می باشد. البته این مقوله، جدا از اعتياد به نيكوتين است. افراد غيرسيگاری نيز هنگام تنش و اضطراب، به اقدام های مشابه روی می آورند مانند جویدن ناخن، بازی با دگمه، حرکت های سریع دست یا پا و مشغول شدن به کاری دیگر که ارتباطی با عامل استرس زا ندارد.
چرا برخی موفق به ترک سیگار نمی شوند؟
بين افرادی که موفق به ترک سيگار می شوند و آنانی که موفق نمی شوند،اختلاف کمی وجود دارد. این اختلاف، بيش تر ناشی از درجه ی اعتقاد و ایما ن فرد به عارضه های کشنده ی سيگار است. به عبارت دیگر، کسانی موفق به ترک می شوند که به طور کامل به این مسأله که سيگار می کشند، اعتقاد داشته باشند. کسی که سيگار می کشد، هميشه در زندان هشدارها و یادآوری عارضه ها و بيماری ها محبوس است. ترک، تلاشی است در جهت ارضای نياز عميق آزاد کردن خود از یک عادت زشت و تنفرانگيز و رهایی وجدان از کليه ی هشدارهای مربوط به عارضه های سيگار و تابلوهای هشداردهنده و بهداشتی. همچنين تلا شی است برای رهایی از نصيحت دیگران و نيز رهایی از تفكرهای خود در مورد عارضه ها و عواقبی که به علت مصرف سيگار، منتظر اوست. نتيجه ی کلی این که سيگار کشيدن، اغلب ناشی از باورهای اشتباهی است که در جامعه، رواج پيدا کرده است. این دليل ها مانند احساس بزرگی،لاغری، رفع عصبانيت، رفع خستگی و... همگی بی پایه و اساس بوده و هيچکدام توجيهی برای خودکشی تدریجی توسط سيگار نيست.

دیدگاه شما