صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

جایگاه اخلاق در نظام اقتصادی اسلام (قسمت اول)

-

جایگاه اخلاق در نظام اقتصادی اسلام  (قسمت اول)

رابطه اخلاق و اقتصاد
ضعف اخلاق در فعالیتهای اقتصادی موجب بروز مشکلات عدیدهای در جوامع بشری شده است. بروز مشکلات زیست محیطی، شکل گیری تجارت مواد مخدر و قاچاق انسان، گستره وسیع فقر در کنار انباشت ثروتهای میلیاردی، استعمار و تاراج منابع طبیعی کشورهای عقب مانده، جنگ افروزی با هدف رونق بازار تسلیحات، بحرانهای مالی و... همه بیانگر عدم وجود ملاحظات اخلاقی در سیستم اقتصاد دنیای مدرن است.
حق مناسب مردم، اصل اساسی اخلاق در یک نظام اقتصادی است. بعضی از فعالیتها نظیر خیرخواهی، تطهیر درآمد، شفافیت و افشاگریهای مناسب، مستندسازی خرید و فروشها باعث دقت در مورد حقوق و تعهدات طرفین و اخلاقیات جامعی میشود که مراقبت و توجه به دیگران بخشی از هنجارهای تجاری آن در چارچوب یک اقتصاد سالم است.
در این میان باید خاطر نشان ساخت که جستارهای اخلاقی در صنعت خدمات مالی بر هر فردی اثر گذار است، اگر چه ممکن است فرد در این صنعت فعالیت نداشته باشد ولی مشتری خدمات ارائه شده در این صنعت محسوب میشود. یک سیستم مالی مبتنی بر اخلاق، رویکرد واقع بینانه تری نسبت به ثروت واقعی و پول اتخاذ خواهد کرد. توان سیستم مالی در اثرگذاری بر مباحثی همچون توزیع عادلانه درآمد و کاهش فقر و محرومیت در جامعه، جایگاه ویژهای برای این نظام ایجاد مینماید و این نظام با اهتمام به ارزشهایی چون صداقت و شفافیت، اعتماد و احترام متقابل، خلوص نیت، فرض حسابرسی خداوند و قداست کار میتواند منشاء تغییرات مثبت در حوزه بخش حقیقی شود. شیوع ارزشهای اخلاقی در بین فعالان نظام مالی، سطح اعتماد و اطمینان را بالا میبرد و سرمایه اجتماعی که یکی از تسهیل کنندههای روند رشد و توسعه اقتصادی است شکل میگیرد. همچنین حاکمیت اصول اخلاقی در یک سیستم مالی هزینههای نظارتهای مقرراتی را کاهش داده و منجر به کاهش حضور این سنخ از نهادهای ناظر میشود؛ در نتیجه سرعت تراکنشهای مالی بالا میرود و این امر خود باعث رونق اقتصاد در بخش حقیقی میگردد.
بحران مالی 2008 نشان داد که مقررات نمیتوانند موثر واقع شوند مگر آن که میان مردم آگاهی اخلاقی وجود داشته باشد تا از این طریق بتوان آنها را داوطلبانه به پیروی از مقررات ترغیب نمود. در صورت نبود اخلاق همیشه راه هایی برای سرپیچی از مقررات بدون افتادن در دام مجازات پیدا میشود. گاهی تبصرهای بی پایان که منجر به پیچیده شدن قوانین میشوند هزینههای مبادله را افزایش میدهند. اکثر صاحبنظران بر این عقیده اند بانک هایی که با اتکا بر وامهای رهنی، اوراق بهادار منتشر کردند و آن را به مردم فروختند از حدود اخلاق تجاوز کردند؛ زیرا آنها در هنگام فروش میدانستند که اوراق بهادار مزبور به خاطر عدم توانایی پرداخت بدهکاران ارزش مالی ندارد. عمق بحران مالی 2008  به بحران اخلاقی موجود در سیستم اقتصاد سرمایه داری بر میگردد.
اخلاق در نظام اقتصادی اسلام
به باور صاحب نظران اقتصاد اسلامی اختلاف عمده نظام اقتصادی اسلام و نظام سرمایه داری به مسائلی چون ارزشهای معنوی و اخلاقی، عدالت اجتماعی و اخوت انسانی مربوط میشود. در نظام سرمایه داری نظام اقتصادی در راس هرم قرار دارد و بر سایر نظامهای حقوقی، فرهنگی و آموزشی سایه افکنده است ولی در اسلام نظام اخلاقی و تربیتی در راس قرار میگیرد و سایر زیر نظامها همچون نظام اقتصادی باید چنان تنظیم و هدف گذاری شود که زمینههای لازم را برای عملکرد بهینه نظام اخلاقی فراهم آورد.
وجود مولفههای اخلاقی در نظام مالی اسلام سبب عملکرد متفاوت آن نسبت به سیستم مالی سرمایه داری خواهد شد؛ زیرا آحاد جامعه اسلامی با عمل به این تعالیم توانایی مدیریت از درون را پیدا میکنند و هنگام انجام فعالیتهای اقتصادی از معاملات مبتنی بر ربا، رشوه، سفته بازی محض، معاملات صوری و اتلاف منابع پرهیز میکنند و علاوه بر حصول اطمینان از بازدهی سرمایه گذاری، آن را در چارچوب اصول اخلاقی در درست اجرا میگذارند.
اصولا تعالیم اخلاقی دین اسلام از آموزههای اقتصادی آن جدا نیستند و بر خلاف پارادایم نئوکلاسیک اخلاق ابزار حداکثر سازی سود فردی نمیباشد بلکه قوام نظام اقتصادی به آن مربوط است و نهادهای مالی اسلامی در کنار تعهد به انجام فعالیتهای مالی مطابق با اصول شریعت، متعهد به سودآوری در چارچوب اصول و اهداف شریعت نیز میباشند. عدهای از اقتصاددانان اسلامی بر این باور اند که تحقق کامل اقتصاد اسلامی منوط به حاکمیت ارزشهای اخلاقی در تمام بخشهای اقتصاد است. هسته نظام مالی اسلامی که مشارکت است مبتنی بر اعتماد و همکاری متقابل است. تقسیم سود و زیان خود امری اخلاقی تلقی میشود. حتی اعطای وام بیشتر به جای آن که بر شیوههای رائج اخذ وثایق استوار باشد عمدتا اعتماد محور است. میتوان سیستم مالی اسلام را حلقهای واسط دانست که سیستم ارزشی را با ساختار اقتصادی ترکیب مینماید.
1-             صداقت و شفافیت
در نظام مالی اسلام، نهادها باید با مشتریان، کارکنان، سهامداران، رقبا و سایر سازمانهای مرتبط صادقانه برخورد کنند. نهادهای مالی باید اطلاعات شفاف و قابل فهمی درباره محصولات و خدمات خود به مشتریان ارائه کنند و آنها را از خطرات و منافع مرتبط با آنها آگاه سازند. گرچه از منظر معارف اسلامی صداقت و پرهیز از دروغ یک ارزش فراگیر است ولی در خصوص رعایت آن در جریان معاملات تاکید بیشتری شده است. پیامبر اکرم میفرماید: تاجر صادق در روز رستاخیز با پیامبران، صدیقین و شهداء محشور میشود و در جایی دیگر میفرماید: برای مسلمان جائز نیست که به برادرش چیز معیوبی بفروشد بدون اینکه آن عیب را خاطر نشان سازد.
یکی از مصادیق فقدان صداقت در عرصه معاملات مالی دست کاری بازار یا بازاریابی مفرط که مبتنی بر حقایق محصول نباشد، است. بدین معنی که مشتریان ساده و ناآگاه با اصرار بیش از حد از سوی دلالان به خرید اوراق بهادار شرکتی مشخص ترغیب شوند. تبلیغات گمراه کننده شدیدا از سوی اسلام منع شده است و عملی غیر اخلاقی به شمار میآید. پیامبر اسلام در حدیثی فرمود: از زیاد قسم خوردن در هنگام معاملات خودداری کنید زیرا قسم خوردن در آغاز میتواند بر حجم و سود تجارت بیافزاید ولی در نهایت به دلیل فروریختن دیوار اعتماد میان فروشنده و مشتری میتواند تباهی و ویرانی را به بارآورد. انسان باید به مشتری فرصت کافی بدهد تا ببیند و کالایی را که قصد خرید آن را دارد بررسی کند. ارائه اطلاعات نادرست و فریبنده گناه محسوب میشود. به واسطه پنهان سازی هر اطلاعاتی که در قرارداد مهم است، طرفی که از اطلاعات در قرارداد محروم شده به حکم هنجارهای تجارت اسلامی حق دارد قرارداد را فسخ کند.
افشاسازی مناسب و بروز اطلاعات در مورد ارزش و کیفیت کالاها و خدمات مورد سفارش اسلام است. پیامبر (ص) در مورد کسی که ظاهر غله فروشی اش با آن چه در زیر و میان بود فرق میکرد هشدار داد و گفت: هر کس که دیگران را فریب دهد از ما نیست!

دیدگاه شما