صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مرگ زمان؛ تهدید بالفعل

-

 مرگ زمان؛ تهدید بالفعل

زمان به سرعت میگذرد؛ ولی مردم افغانستان با قدم خسته از جنگ و دستان کمتوان در آبادانی کشور، آهستهتر از آن است که با چنین تحرکی در آیندهی نزدیک شاهد تحول مثبتاش باشیم. عمر شهروندان افغانستان در سراسر کشور با کمترین دستاورد و ناکارایی میگذرد؛ اما برای جلوگیری از هدر رفتن این عمر گران و زمان ارزشمند هنوز راهکاری سنجیده و برنامهای تطبیق نشده است. تدویر سیمینارهای کوتاه مدت «مدیریت زمان» و نقل قولهای برایانتریسی(نویسندهی آمریکایی) نیز مداوای این درد نخواهد بود؛ بلکه عدم توجه مردم به زمان و نبود مبارز توانمند برای دریافت علل و زدودن «عواملِ به هدر رفتن زمان»، زندگی بیشتر مردم را به یک عمر بیبها مبدل کرده است.
تهدید پنداری مرگ زمان و اطلاق واژهی مرگ برای هدر رفتن لحظهها؛ به خاطر تآثیرگذاری و ابهت آن در زندگی بشر است که پیامد ناگوار بر کیفیت زندگی انسان دارد. عمر ما همگام با عقربههای ساعت در حرکت است. هر ثانیه که میگذرد در واقع عقربهی ساعت تکهای از زمان و عمر ما را میبرد تا به زوال نزدیک و نزدیکتر سازد؛ ولی ما همچنان هدر رفتن زمان مان را به تماشا نشستهایم و به مدیریتزمان -آنگونه که باید- فکر نمیکنیم.
اهمیت ندادن به زمان باعث شده است که امروز تجسس برای دریافت علل و عوامل مرگ زمان به عنوان یک گزینهای مورد تفحص در زندگی ما وجود نداشته باشد. در این نوشته علل و عوامل مرگ زمان را در سه محیط بررسی میکنیم: نخست در خانه و یا فضای شخصی؛ دوم در شهر و سوم در محیط کار و فضای رسمی.
1.             هدر رفتن زمان در خانه و یا محیط شخصی: بیشتر وقت خود را درفضای خصوصی به سه دلیل ضایع میکنیم: الف) بیبرنامهگی و بیهدف بودن در زندگی. نداشتن کار و مسوولیت مشخص و همیشهگی باعث میشود تا به عمر خود اهمیت ندهیم و تمام مسئولیتهای فردی و اجتماعی خود را نادیدهانگاری کنیم. به خصوص مردم روستا نشین که کل کارشان برزگری و دام پروری است و این کار کم مفاد و نامنظم برای اندکترین کار، زمان زیادی میطلبد؛ ب) عدم مدیریت و عدم توانایی کاربردی کردن زمان. بسیاریها در ذهن خود برنامه دارند؛ اما نمیدانند چگونه برای کاربرد زمان خود برنامه بریزد؛ ج) رسانههای اجتماعی استفادهی بیرویه از رسانههای اجتماعی و سرعت کم انترنت در افغانستان باعث شده است که زمان زیادی را برای کار اندک و حتا بیهوده اختصاص دهیم.
2.             ضیاع زمان در شهر: تنها در محیط خانه نیست که زمان ما بدون استفادهی سالم به هدر میرود؛ بلکه در شهر و در بیرون از خانه نیز خواسته و ناخواسته ما ثانیههایی از عمر خود را بیهوده صرف میکنیم و چارهای جز تحمل نداریم. دوری محل کار از خانه و ایست ترافیکی هر روز زمان زیادی از عمر ما را بدون استفاده به مصرف میرساند؛ در شهرهای افغانستان این یک معضل بزرگ است و عمر مردم در داخل ماشین میگذرد - جای تآسف است که اینگونه زمان ما بدون کاربرد به هدر برود. این معضل از ازدحام نفوس زیاد در محیط کوچک، کم عرض بودن جادهها و فضای نامناسب شهر و عدم آگاهی بسیاریها از فرهنگ شهر نشینی و رعایت نکردن قانون ترافیکی، نشآت میگیرد که از این سبب روزانه میلیونها ساعت کاری نیروی کار افغانستان بیهوده مصرف میشود.
3.             مرگ زمان در محیط کار: از خانه به شهر و از شهر به محل کار هم اگر برویم بازهم دردما درمان نشده است؛ بلکه هنوزهم زمان ما به هدر میرود. نبود سیستم الکترونیک بروز در بیشتر ادارههای کشور که باعث کندی کار در سیستم اداره میشود و اهمیت ندادن به زمان از سوی بعضی از مسوولان ادارهها (مصروفیت در شبکههای اجتماعی و پیشبرد امور شخصی)؛ باعث ضیاع زمان است. پیامد هدر دادن زمان برای هر جامعه و فردی زیانبار است و به خصوص برای جامعههای در حال توسعه که از هر ثانیه وقت خود باید به خوبی استفاده کند. پیامد مرگ زمان اگر درک شود؛ مصیبت بزرگی بر سر یک ملت است. بزرگترین مشکلات که از جدی نگرفتن هدر رفتن زمان ناشی میشود؛ عبارت اند از: هدر رفتن زمان و عمر شخص بدون دستاورد، ترویج فرهنگ اهمیت ندادن به زمان، تنزل اقتصادی؛ ضایع شدن زمان برابر با ضایع شدن اقتصاد و جلوگیری از رشد تولید و سرمایه در کشور است، تنزل فرهنگی؛ تآخیر در آغاز و تسریع در پایان دورههای درسی دانشگاهها و مکتبها باعث عقب ماندن سیستم درسی میشود که پیامدش آشکارا – از دست رفتن انگیزهی متقابل شاگرد و معلم خواهد بود که کمکم فرهنگ مطالعه را نیز برچیده از جامعهای ما یک مشت آدمهای کمسواد خواهد ساخت، کاربردی نشدن قوهی کار کشور بهخاطر از دست دادن زمان؛ پس ماندن کار ادارهها، عقب افتادن برنامه ها و تطبیق پروژهها و ناکامی در رسیدن به هدفهای معین یک اداره ناشی از دیر رسیدن کارمندان اداره و اهمیت ندان به زمان تعییین شدهی کار یک برنامه میباشد و از کاربردی شدن قوهی کاری دولت و سکتور خصوصی کاسته خواهد شد که این گزینه باعث تضعیف قدرت دولت هم میشود؛ زیرا قوهی ناکارا هرگز دولت را برای رسیدن به هدفهای بلند پروازانه اش یاری نخواهد توانست.
اوج نگرانی همین تضعیف قدرت دولت است که به خاطر عدم مدیریت زمان و از دست دادن فرصتها باعث ضعف در کنترول جامعه، کساد بازار کار و فرهنگ و در اخیر باعث انحراف افکار عامه از اصول اساسی و نیازمندیهای مبرم جامعه به مسایل ناچیز روز خواهد شد که اینها همه پیامد نادیده گرفتن مرگ زمان است و خود به عنوان یک تهدید بالفعل مثل خوره دارد پایههای ترقی کشور را نابود میکند.
جوانان و نیروی کار که در پایتخت افغانستان – شهر شلوغ کابل در تقلای رشد رویایی است؛ در وضعیت نابسامان کابل سردرگم خواهند شد. از همه بیشتر مرگ زمان و اتلاف عمر شهروندان کابل نگران کننده است. برای ذخیرهی وقت هر کاری باید کرد تا زمانی برای کاربرد داشت. تلاش برای پیدا کردن راهکار جلوگیری از ضیاع زمان و کابردی کردن زمان تلف شوندهی عمر ملت و ارجگذاری به عمر انسانها؛ نهادهای دولتی و مدنی باید در جستوجوی راه حلی باشند و برنامهریزی کنند تا از مرگ زمان جلوگیری کرده، زمان ضایعه را کاربردی بسازند.
تنها راهکار فوری کمپاین و آگاهی دهی برای ارجگذاری به زمان است تا هرکس برای خودش فرصت سازی کند، زمان کاری ادارهها درست مدیریت شود و از اتلاف زمان کاری جلوگیری گردد. در شهر باید پلان منظم برای ترافیک شهر طرح و تطبیق گردد وگرنه روزانه میلیونها ساعت کاری را از دست خواهیم داد که هر ثانیه باید تبدیل به سرمایه شود.
ما زمانی میتوانیم ابهت مرگ زمان را درک کنیم که بر وضعیت کشور توجه کنیم و بپنداریم که ساختن این خاک مسئولیت ما است و نیاز به کار دارد؛ کار هم زمان میخواهد. باید عمیقنگر باشیم؛ مرگ زمان و اتلاف عمر شهروندان باید یکی از بزرگترین دغدغههای زندگی ما باشد و بر هر ثانیه به عنوان تکهای از عمر یک انسان ارج بگذاریم و برای هر دقیقه اش که هدر میگذرد متاسف باشیم.
کم از کم کاری که برای خود میتوانیم؛ تبدیل کردن فرصتهای اندک به زمان کاربردی است؛ مثلا در داخل ماشین روزنامه خواندن، در پشت صف مکانهای عمومی نوشتن، در صنف خالی مطالعه کردن و همچنان طرح ریزی برنامههای جدید در لحظههای خالی در اداره و تنظیم برنامهی کاری خود نظر به زمان؛ از جمله راهکارهایی است که هر فرد میتواند در حد توان خود از هدر رفتن زمان جلوگیری کرده، آن را کاربردی بسازد.

دیدگاه شما