صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

دهان خون آلود دموکـراسی

-

دهان خون آلود دموکـراسی

رویداد خونین دوم ثور 1397 دهان دموکراسی را خونآلود کرد. آن روز مردان و زنان با گامهای استوار و دلهای پر از امید در مرکز ثبتاحوال نفوس در دشتبرچی رفته بودند تا درخت دموکراسی را آبیاری کنند، ولی گامهای استوار را پی کردند و دلهای پر از امید را پرپر کردند و دهان دموکراسی را خونآلود.
آن روز مردان و زنان رفته بودند تا شعر دموکراسی را بسرایند؛ اما ددمنشی و پلشتی تروریسم دموکراسی را به سوگ نشاند. مردان، زنان و کودکانی که در رخداد خونین دوم ثور رخت بربستند و کفنی از خون بر قامتشان پوشیدند تا درخت رو به رشد دموکراسی را با خون سرخشان آبیاری کنند، اما اینک مردم کشور و حکومت افغانستان بیرق پاسداری از خونهای ریخته شده در پای درخت دموکراسی بر دوش، دیده شود که چه کاری میکنند؟
دریای خونی که در پای انتخابات و در پرچینهای دموکراسی ریخته شدهاند، مسئولیت و رسالت حکومت را برای پشتیبانی ارادۀ مردم را بیشتر کرده است. آنچه آشکار و هویداست این است که دموکراسی، انتخابات و سیستم حکومت مردم بر مردم خونبهای قربانیانی هستند که با پاهای خودشان رفتند تا دموکراسی را به برگ و بار بنشانند. آنچه هویدا و برملاست این است که برای انتخابات پارلمانی پیش روی ما قربانی دادهایم؛ بهویژه کودکانی که کشتن آنان در هیچ دیدگاهی روا نیست، مردان و زنان بیدفاع و ملکی که کشتن آنان در هیچ نظام فکری روا نیست.
پیام دوم ثور بار رسالت و مسئولیت حکومت افغانستان را چند برابر ساخته است. همچنین پیام رویداد دوم ثور این است که نگذاریم درخت دموکراسی خشک شود، زیرا هرگاه درخت دموکراسی که اکنون خونبهای قربانیان ما است، بخشکد، بیرق مسئولیت و رسالت بر زمین مانده است.
رویداد خونین دوم ثور آنچنان تب دردناک دارد که مغز دموکراسی به ناله آمده است. شاید در هیچ نظام دموکراسی دیده نشده باشد که در پای آن دریای خون جاری شده باشد؛ اما از دشتبرچی دریا دریا خون جاری شد تا به تلاطم بیاید و رسالت و مسئولیت پاسداران خون قربانیان بر دوش حکومت و ملت سنگینی کند.
چشمها و چشمها دوخته شدهاند تا نظام سیاسی افغانستان، رهبری نظام سیاسی و حکومت افغانستان برای انتقام از ددمنشان، کوردلان، دشمنان دموکراسی چه کارهای بنیادینی را روی دست خواهد گرفت و چه گامهای بلند و سرنوشت سازی را بر خواهد داشت، وگرنه آنچه روشن و آشکار است تاریخ گواه راستینی است برای فرداهای تاریخ. آنچه آشکار است برای فردا روز تاریخ، انگشت ملامت بهسوی حکومت کنونی و ملت کنونی افغانستان نشانه خواهد رفت.
آنچه برملاست این است که خونهای ریخته شده در پای درخت دموکراسی در روز دوم ثور، رسالت و مسئولیت جامعه جهانی را نیز چند برابر ساخته است، چون درخت دموکراسی نهتنها دارایی سیاسی- معنوی مردم افغانستان است، بلکه از جزء داراییهای معنوی و سیاسی تمام مردم دنیاست.
پس چشمداشتی که از حکومت و جامعه جهانی میتوان داشت این است که دو برخورد انجام شود:
1.             برخورد راستین برای ریشهکن کردن ریشههای زیر زمینی و روی زمینی دستگاههای ددمنش تروریسم در کشور؛
2.             ارادۀ قاطع برای گسترش و پشتیبانی از دموکراسی نوپای این سرزمین.
بهتر آن است که حکومت افغانستان از خود قاطعیت بیشتر نشان بدهد تا تاروپود تروریسم در کشور در آتش خشم حکومت افغانستان سوزانده شود. شایسته و بایسته آن است که اقتدار و قدرت حکومت هرچه روشنتر و آشکارتر برای از بین بردن ریشههای تروریسم نشان داده شود. از پیش گفته شده است که زور حکومت زور خداست، اما امیدوارم که در رویارویی حکومت افغانستان و جامعه جهانی با دستگاههای تروریسم راستی در گفتارشان و درستی در کردارشان باشد، وگرنه هرگاه زور حکومت اراده کند، شاخ دیو هفتسر در پشت کوه قاف شکستانده خواهد شد.
چشمداشتی که از حکومت میتوان داشت این است که این ملت سزاوار هر دم شهیدی ندارند. چشمداشتی که از حکومت میتوان داشت این است که از هر شگرد و فنی که میتوان به کاربرد ملت را با خود داشت تا با همکاری تمام ملت ذره ذره خاک تروریسم را خواه طالب باشد یا داعش با توبره جمع شود. آیا در کجای تاریخ دموکراسی دیده شده است که در پای آبیاری درخت دموکراسی از یک خانواده شمار پنج کس در یک جا کشته شوند؟ اگر بهدرستی و راستی به این موضوع نگاه کنیم، بهخوبی پیداست که به حیثیت و آبروی نظام سیاسی ما برمیگردد.
بیاییم بهراستی از خود بپرسیم آیا عملکرد دستگاه تروریسم به معنای چیست؟ آیا مگر نه این است که دستگاه تروریسم مصداق کامل «تجاوز» به کیان، امنیت، حیثیت و جان مردم افغانستان است؟ آیا مگر نه این است که بر پایۀ شعار قانون اساسی نظام سیاسی افغانستان جمهوری اسلامی است؟ پس اگر از زاویۀ دید آموزههای اسلامی هم نگاه کنیم، کتاب مقدس مسلمانان دستور داده است که با متجاوزان، عدوها (دشمنان) و آنانی که آدم میکشند، با قاطعیت و «قوت/ نیروی قهار» برخورد کنید؟ «وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم وَآخَرينَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ يَعلَمُهُم وَما تُنفِقوا مِن شَيءٍ في سَبيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيكُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ.» یعنی هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان ]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد) تا بهوسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد! و هر چه در راه خدا انفاق کنید، بهطور کامل به شما بازگردانده میشود و به شما ستم نخواهد شد!
آنچه آشکار است هرگاه دموکراسی در این سرزمین ناچل گردد، بیخ و بنیاد تلاشهای جامعه جهانی نیز کنده خواهد شد و آبروی ارادۀ نظام سیاسی افغانستان برای از بین بردن دستگاههای انتحار و ترور خواهد رفت. روشن است که حکومت افغانستان آبروی تمام مردم افغانستان است. بد خواهد شد که هر روز شاهد چیرگی دستگاه ترور بر دستگاه حکومت باشیم.
شاید این پرسش حق مردم باشد اینکه خونبهای این همه هر دم شهیدی و خونبهای آن قربانیانی که در پای دیوار دموکراسی با خون خود انتخابات را نوشت، چه خواهد شد؟ به هر حال قربانیان رویداد دوم ثور به زندگی برنخواهد گشت؛ اما قطعاً راهی برای جبران هست؛ اما چگونه؟ شاید یکی از گزینهها و یکی از راههای تسلی خاطر ملت داغدار و یکی از شیوههای تسلی خاطر دموکراسی که ایده و آرمان حکومت و نظام سیاسی ماست، این باشد که ارادۀ قاطع برای ریشه کردن دستگاه انتحار، تروریسم و تفکر تروریسم بهتر و استوارتر کار کند تا دیگر رویدادی در این سرزمین شکل نگیرد که حتی دماغ یک شهروند خون شود.
خواست مردم و خواست دموکراسی از حکومت افغانستان و جامعه جهانی این است که اگر مانند برخورد قاطع، استوار و بنیاد برافکنی که در دشت ارچی روی داد و برخی از رهبران دستگاه تروریسم را در دشت ارچی از بین برد، همینگونه برای از بین بردن دستگاه تروریسم قاطعانه بهپیش بروند و کار کنند، بهدرستی و راستی که دیگر رویداد خونینی چون رویداد دشتبرچی روی نخواهد داد. بیگمان دشت ارچی مثال خوب و مثال زدنی است که می توان رویداد دشتبرچی را بر آن سنجید و به عملکردی چون دشت ارچی امیدوار بود تا دشتبرچیای دیگر در خون ننشیند.
بههرحال رویداد دوم ثور رویدادی خونینی بود که تنها و تنها با دموکراسی و انتخابات پیوند داشت. انتخابات ولسی جرگه پیش روی که سوگمندانه تمام ملت و حکومت را به گلیم سوگواری نشاند، آیا انتخابات میتواند خونبهای آنهمه قربانی شود؟ پرسشی است که باید در پی پاسخ خواهد بود.

دیدگاه شما