صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

چارچوب طراحی شهری، الگویی برای فرایند توسعه

-

 چارچوب طراحی شهری، الگویی برای فرایند توسعه

مقدمه
در دنیای امروز گرایش به طراحی شهری به مثابۀ دانشی که میتواند شهرها را درجهت ارتقاء کیفی هدایت نماید با اقبال گسترده ای روبرو شده است. لذا اگر کسی به دنبال ساخت خوب شهر و مکان پایدار برای زندگی باشد باید ضرورتا به طراحی شهری مطلوب بپردازد. از طرفی با پیشرفت علم شهرسازی  شیوه های قدیمی تهیۀ طرح های توسعه شهری کنار رفته و رویکردهایی نوینی بر پایه حضور توامان مباحث برنامه ریزی و طراحی شهری در توسعه شهر شکل گرفته است.
در دهه های اخیر، کشور ما درگیر جنگ داخلی و جنگ تحمیلی است. بنابراین در سالهای متمادی از رشد و پیشرفت محروم بوده، بنابراین ساخت و ساز افغانستان و دیدن شهرهای پیشرفته افغانستان آرزوی هر افغان است. چندین سال پیش وقتی ماستر پلان اولیه جایکا و هابیتات منتشر شد، متخصصان پیش بینی کردند که این ماستر پلان نیست بلکه کاغذهایی بدون قابلیت اجرایی و غیرعملی است. هابیتات، کشور تمویل کننده و یا رئیس جمهور وقت که با برخورد آمرانه، بدون تحلیل علمی و ارزیابی دقیق تن به این اشتباه بزرگ داده کدام یک مقصر است؟
اخیرا در سیاست های دولت افغانستان به طراحی شهری اهمیت تازه ای داده شده است. و این کار از طریق تصویب «چارچوب طراحی شهری برای شهر کابل» صورت پذیرفته است. فارغ از هرگونه تأیید و یا رد تصویب طرح مورد نظر می توان عنوان کرد که هرگونه سازوکار اصولی، علمی و عملی هدایت طراحی شهری می تواند در هدایت سیاست های دولتی در بخش عمومی مؤثر واقع گردد و بطور کلی رویکرد مزبور میتواند کمک کننده به اجرایی تر شدن هرچه مطلوب تر طرح های توسعه شهری واقع گردد. در حقیقت این تغییر رویکرد اگر به معنای همکاری سازنده مردم، متخصصان طراح و دولت باشد. دقیقا همان چیزی است که شهر کابل بدان نیازمند است.
غنی ترین مفاهیم طراحی شهری معمولا گیج کننده هستند. زیرا در هر مسأله پیچیده ای عوامل متنوع سبب خواهند شد که رد اثر گم شود. این یادداشت ادعایی بر شرح کامل مسأله ندارد ولیکن تلاش می کند تا ضروریات تفکری عمیق و دقیق برای عموم مردم، شهرسازان، سازندگان، برنامه ریزان و مقامات دولتی و.... را فراهم آورد. تا بتوانند نقش مؤثری در توسعه شهرشان داشته باشند. این مهم مستلزم بیان تعریفات، تاریخچه، کلیات و محتوای فرایند می باشد.
تاریخچه: بعد طراحی برنامه ریزی
شلوغی و آلودگی و درماندگی 3 نمونه از تعابیر نویسندگان از شهرهای صنعتی اروپای قرن 19 است. 200سال پیش اولین طرح ریزی بطور جامع به منظور رهایی شهرها از این مشکلات در اروپا اتفاق می افتد اما نظام کمیت محور برنامه ریزی به تنهایی نمی توانست بر مشکلاتی زیست محیطی، معضلات اجتماعی و اقتصادی شهر فایق آید. پس از آن پروژه های کیفی ـ سنتی طراحی مداخله بافت کالبدی هم موفق نبودند زیرا عدم توفیق در مرحله اجرا به واسطه فراهم نبودن بسترهای لازم و دمکراتیک شدن هرچه بیشتر کشورها سبب شد تا طرح طراحان هیچ وقت از روی کاغذ به مرحلۀ اجرا در نیاید. از اواخر 1980 رویکرد نوینی از شهرسازی شکل گرفت. رویکردی با حضور توامان برنامه ریزی در کنار طراحی و کیفیت در کنار کمیت، تکامل این رویکرد با نگاه سیستمی سبب شکل گیری «برنامه ریزی طراحی محور» شد. در چنین حالتی شهر محیطی یکپارچه است که برنامه ریزی و طراحی در آن منفک و جدا نیستند بلکه در کنار یکدیگر موجب ارتقاء محیط شهری می شوند. این امر طراحی شهری را برآن داشت تا با ورود ابزارهای هدایت و کنترل نقش مهمی در ابعاد متنوع آفرینش محیط داشته باشد. یکی از این ابزاهای مهم چارچوب طراحی شهری است.
چارچوب طراحی شهری چیست؟
در پارادایم طراحی شهری سیاستگذار عموم پروژه های طراحی شهری ماهیتا بوسیله ابزار طراحی بر 3 مقیاس کلان، میانه و خرد تقسیم می شوند. به طور مثال یک طراحی موضعی در سطح کلان یا شهر بوسیله برنامه راهبردی، در سطح میانه یا زون توسط چارچوب طراحی شهری و در سطح خرد یا سایت قابل توسعه بوسیله طرح جامع سه بعدی مورد اثر واقع می گردد.
رابرت کوان در کتاب «راهنمای گونه شناسی و محتوای اسناد طراحی شهری» و در تعریف چارچوب طراحی شهری اینگونه می گوید: «چارچوب طراحی شهری سندی است که چگونگی به اجرا در آوردن سیاست ها و اصول طراحی در مقیاس یک «زون خاص» را تشریح نموده و مصور می سازد. این گونه اسناد برای زون هایی تهیه می شوند که برای«تغییر وتحول»، به کنترل، هدایت و تشویق نیاز داشته باشند. چارچوب طراحی شهری شامل یک چشم انداز دو بعدی از زیرساخت های مورد نیاز آینده آن زون است. به عبارت دیگر انعکاس فضایی_جغرافیایی سیاست های طراحی شهری است که براساس طرح مفهومی بهینه در قالب یک نقشه دیاگراماتیک عرضه می گردد و در آن الگوی توسعه پیشنهادی شامل پنج لایه کاربری زمین، حرکت و دسترسی، فضاهای همگانی، فرم کالبدی و منظر شهری می باشد.
چارچوب زون ها در حقیقت زمینه ساز توسعه سایت ها، محله ها و سرک هایی هستند که قابلیت توسعه و سرمایه گذاری در آینده نزدیک را دارند.
انواع چارچوب ها
ری گیندرز(2013) در مورد انواع چارچوب ها می گوید: «اگر به منظور معرفی چارچوب ها قیاسی با بدن انسان صورت گیرد. چارچوب ها به مثابه ساختاری اسکلت گونه هستند که حوزه های شهری بر روی آن بنا می شود. چارچوب ها ممکن است طبیعی یا مصنوعی(انسان ساخت) باشند. برخلاف استخوان بندی یک موجود زنده، چارچوب های شهری ترکیبی از چارچوب های آشکار و نهان(چارچوب هایی که به طور کامل تحت عملیات توسعه و ساخت و ساز قرار گرفته اند). هستند. به هر حال، چارچوب ها تار و پود و به عبارتی آرماتورهای تقویت کننده توسعه جامعه محلی هستند. بر این اساس، شناخت و درک چارچوب های ویژه هر پروژه، و تأثیری که طراحی بر توسعه حوزه های شهری دارند، مهم و ضروری می نمایند».
به طور کلی چارچوب های طبیعی شامل توپوگرافی، آبراه و عوارض بکر طبیعی می باشند. چارچوب های مصنوعی یا انسان ساخت، عوارضی همچون سرک ها، پل ها، خطوط راه آهن، سیستم فاضلاب، تأسیسات شهری، و سایر مداخلات انسانی در مناظر طبیعی، مثل طراحی های صورت گرفته در فضای باز، که مبین شکل و فرم کلی یک محدوده است را در بر می گیرند.
چارچوب ها دسترسی به یک محدوده شهری را تأمین و تسهیلات و امکانات مورد نیاز برای توسعه آن را فراهم می کنند.
آسیب شناسی چارچوب طراحی شهری
1-مسلما چارچوب طراحی شهری میتواند سرعت اجرایی شدن پروژه ها را با رسیدن به یک توافق جمعی میان مردم و دولت فراهم آورد. ولیکن تصویب طرح مزبور با وجود ابهامات در مورد جایگاه آن در قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان و  هم چنین عدم شفافیت در مشارکت مردم، متخصصان و دانشگاهیان در فرایند بررسی و تصویب آن مهمترین نقطه ضعف طرح است. که دلیل آن نبود نظام برنامه ریزی شهری ملی برپایه قانون اساسی کشور می باشد. امروزه در نبود یک نظام قانونی برنامه ریزی که چارچوب و استخوان بندی توسعه هر نقطه از کشور را مشخص کند، تمرکزگرایی بی رویه سبب ناتوانی مشارکت مردم در اجرای پروژه های شهری شده است. 
2-پروژه های طراحی شهری حتی در فاز مطالعاتی معمولا بسیار گران و هزینه بر هستند. نه تنها در افغانستان بلکه در کل دنیا نگرانی عمده دولت و مردم در مورد «ارزش طراحی شهری» است. ما باید به کمک علم اقتصاد چارچوبی داشته باشیم که طراحی بهتر شهر کابل را بوسیله ایجاد فرصت های سرمایه گذاری و ارزش بیشتر مکان فراهم آورد. بطوری که بهره برداران، مردم و سرمایه گذاران بخش خصوصی را مجاب کند که طراحی مطلوب شهر از نظر اقتصادی به نفع شان است. بعبارتی افزایش کیفیت شهری معادل با افزایش سرمایه و پول آنها خواهد بود. همانطور که طراحی شهری در بسیاری از پروژه های موفق شهری توانست از طریق اعتماد سازی و جذب ساخت و سازهای بیشتر و افزایش قیمت املاک و اراضی، الهام بخش احیای کالبدی و اجتماعی شهر شود.
3-کمبود مهارت های طراحی در افغانستان امری بدیهی است. کشور درگیر جنگ گسترده ای است بنابراین طراحان خارجی تمایلی به کار در افغانستان ندارند. از طرفی اداره محلی شهر کابل جزو فاسدترین نهادهای افغانستان است و  قادر به ایجاد تیم های تخصصی طراحی شهری نمی باشد زیرا متخصصان زبده افغان هم بخاطر فساد موجود درحال مهاجرت به کشورهای دیگر هستند. در حالی که هدف از تهیه چارچوب طراحی شهری، تهیه طرح جامع سه بعدی طراحی شهری برای سایت های دارای فرصت توسعه است. و این امر مستلزم وجود تیم های خبره از متخصصان و مدیران شهری است.

دیدگاه شما