صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

صلح رؤیایی و جهانی درگیر جنگ

-

 صلح رؤیایی و جهانی  درگیر جنگ

از روز «جهانی صلح» درحالی گرامیداشت شد که جهان درگیر جنگ است و این جنگ جاری برای برپایی صلح هیچ بستری فراهم نتوانسته است. جنگ و صلح دو قطب متضاد است که برای تآمین منافع انسانها به راه میافتد. هر جنگی به پایان میرسد و برای پایان هر جنگ بحث صلح مطرح میشود تا منافع آینده و خسارت گذشتهی دو طرف قضیه را تشخیص کند. با پیدایش بشر جنگ آغاز شد و با خستگی بشر از جنگجویان از تداوم نبرد بحث صلح مطرح شد. صلح، اما صلح در جهان هرگز آنگونه که باید، تطبیق نشده است. بزرگترین جنگها؛ از جنگهای جهانی تا جنگهای منطقهای و درون کشوری همه به صلح انجامیده است ولی هیچ صلحی پاسخگوی تلفات انسانی و خسارتهای مالی جنگ شده نمیتواند. امروز نیز خطوط جنگ در سراسر دنیا کشیده شده است ولی هیچ صلحی در کار نیست و جهان همچنان درگیر جنگ است و هرروز صدها و هزارها انسان در این جنگها قربانی میشوند.
همانگونه که صلح یک پدیدهی الزامی در زندگی بشر به شمار میرود، جنگ نیز یک پدیدهی حتمی و واقعیت موجود در ساحت زندگی بشر وجود دارد. در قرون معاصر بزرگترین جنگهای که تاوان و تلفات جبران ناپذیری به انسان و تمدنهای دست ساختهی انسان وارد کرد؛ جنگهای جهانی بود. با پایان جنگ جهانی اول در سال 1914 میلادی و پیمان صلح ورسا، از همان لحظه انگیزههای راهاندازی جنگ جهانی دوم برای انتقامجویی در وجود اروپای مرکزی ریشه دوانده بود و همانگونه هم شد که جنگ به تناسب عظیمتر و خوفناکتر به راه افتاد تا اینکه صلح و آرامش کل دنیا را به هم زد. بازهم مثل هر جنگی دیگر در سال 1945 میلادی، پس از مرگ ده‌‎ها میلیون انسان و شش سال جنگ جهانی تنور صلح گرم شد و سفرهی لابیها و دیپلوماتهای جهان رنگین؛ اما صلح در اروپا هیچ تضمینی برای پایان جنگ و عدم دخالت اروپاییها و آمریکاییها در دیگر گوشههای دنیا نبود. به همان سان، جنگ سرد شروع شد ولی در این تقابل و نبرد غیر مستقیم قدرتهای هژمون، کشورهای ضعیف و آنانی که حکومت مقتدر و ارتش منظم نداشتند، مثل ویتنام و افغانستان قربانی شدند.
با پایان جنگ سرد و برقراری صلح موقت در حالی که جهان داشت از حالت یک قطبی گذر میکرد، ناگهان تروریزم در آسیا سربرکشید و امنیت جهانی را با تهدید مواجه کرد. سهم افغانستان دراین میان قربانی شدن بود و هست. افغانستان میدان آزمایش قدرتهای نظامی چهارسوی جهان شد و ملت افغانستان حاضر شد برای محو این پدیدهی شوم و فراگیر حضور نظامی-سیاسی چهل کشور دنیا را بپذیرد. از سال 2001 میلادی بدینسو نزدیک به دو دهه است که کشورهای عضو سازمان «ناتو» به سرکردگی ایالات متحده آمریکا در افغانستان حضور نظامی دارند. از سال 2001 میلادی تا سال 2014 میلادی بیش از یکصد هزار سرباز خارجی در استقامتهای مختلف در سراسر کشور برای نابودی تروریزم جنگیدند و پس از آن تاکنون پولهای هنگفتی برای پیشبرد گفتوگوهای صلح به مصرف رساندند تا امنیت و صلح را در این کشور برگردانند؛ اما گروههای تروریستی در افغانستان نه توسط ارتش تا به دندان مسلح، جنگندههای بیسرنشین و موشکهای آمریکا از بین برده شد و نه از طریق مذاکرهی دیپلماتیک به پروسهی صلح پیوست. این گروهها با هیچ چیزی سر سازگاری ندارد و به هیچ بهایی از سنگر دهشتافگنی پایین نشدند.
گروههای تروریستی که در افغانستان صلح و امنیت کشور را به هم میزنند به دو گونه اند؛ گروههای تروریستی که مسئول پیشبرد اهداف جنگ استخباراتی، تروریستی و مافیایی است و گروه طالبان که از متن جامعهی افغانستان سرباز میگیرد و برای استقرار مجدد رژیم سیاه امارت اسلامی میرزمد. گروه طالبان، هرچند با وجود تلاشهای مکرر دولت و ملت افغانستان حاضر به پیوستن به پروسه صلح نشدند، اما این روزها صلح را در بیرون از کشور جستوجو میکند. گفتوگوهای مستقیم طالبان با دیپلماتهای ایالات متحده آمریکا در قطر و سفر هیآت سیاسی این گروه به کشورهای اسلامی که فتوای علمای آنان را مبنی بر بیهودگی جنگ شان در افغانستان، قبول نداشتند، بیانگر این است که اکنون شاید طالبان نیز معتقد شده است که به جز صلح دیگر هیچ راهی برای پایان یک جنگ نیست. آری، صلح تنها گزینهای همیشهگی برای پایان جنگ است.
اما پروسه صلح در افغانستان اکنون تنها یک پروسه صلح میان حکومت افغانستان و گروه طالبان به عنوان یک گروه متخاصم با دولت نیست؛ بلکه این پروسه به یک توپی برای بازی بزرگ سیاسی میان کشورهای دخیل در نبرد تروریزم تبدیل شده است. همانگونه که امروز پدیدهی تروریزم در جهان تنها یک پدیدهی جنگی نیست، صلح در افغانستان هم تنها یک پروسهای برای فرونشانی یک گروه دهشتافگن و ناراضی از دولت نیست. پروسهی صلح افغانستان میدان بزرگ بازی سیاسی و امتیازگیری است؛ همچنین پروژهای برای خورد و برد. اکنون تمام تلاشها متمرکز بر گروه طالبان است تا به پروسه صلح بپیوندد، اما این گروه دیگر نه آن رژیم امارت اسلامی ملاعمر است و نه آن گروه انقلابی دینمدار که از دل روستاهای قندهار و ارزگان برخواست تا برای دفاع از عقیدههای افراطی اسلامی شان مبارزه کنند.
این یک امر مسلم است که امنیت و آرامش در افغانستان دیگر تنها در گرو هست و نیست گروه طالبان نیست؛ بلکه جنگ تروریستی و پیدایش گروههای تروریستی مثل داعش، همانگونه خاورمیانه، افریقا و حتا اروپا را تهدید میکند، افغانستان را نیز آرام نخواهد گذاشت. پیوستن گروه طالبان به پروسهی صلح، اما روند جاری جنگ را بدون شک متغیر خواهد کرد. طالبان هرچند امروز ابزاری برای پیشبرد جنگهای مافیایی-تروریستی و جنگهای استخباراتی منطقه و جهان باشد، اما بستر سربازگیری و ایدئولوژی افراطیگری این گروه هنوز در افغانستان وجود دارد و از سوی دیگر از نگاه جغرافیایی در دوردستها و روستاهای کشور این گروه حضور گسترده و تآثیرگذاری دارد که میشود گفت با پیوستن این گروه به پروسه صلح، مناطق تحت تسلط آنان را قابل تآمین برشمرد. آنگاه روند جنگ برای زدون و محو دیگر گروههای تروریستی مثل داعش و حلقات القاعده به راحتی با موفقیت به پیش خواهد رفت. چون حضور آنان هیچگونه پشتوانهای در افغانستان ندارد؛ اما گروه طالبان ولو امروز رنگ ایدئولوژیکاش را باخته است، اما گروهی است که براساس یک ایدئولوژی به تنظیم درآمد و هنوز نزدیک به دونیم دهه با همین ساختار نامنظماش دوام آورده است.
در نتیجه میتوان گفت، همانگونه که صلح، امنیت و آرامش پدیدههای الزامی در زندگی بشر است، جنگ نیز پدیدهی حتمی در جغرافیای زندگی است. صلح، اما آخرین گزینهی برای پایان هر جنگ است. امروز کشورهای زیادی در چهار قارهی دنیا درگیر جنگ و ناامنی است. صلح، دیگر تبدیل به رؤیا و آرزوی دست نیافتنی شده است؛ افغانستان جزء از این قربانیان است که برای برپایی صلح سالها دست تقلا میزند، اما برقراری صلح در کشور سخت و ناممکن مینماید. با وجودی که سدهای بزرگی فراروی پروسه صلح در افغانستان به وجود آمده است و گروههای متخاصم حاضر به صلح نیست، اما زمان که ارادهی عمومی برای برپایی صلح وجود داشته باشد، صلح از طریق پیشبرد گفتوگوهای مستقیم میان دولت افغانستان و گروه طالبان و تلاش دیپلماتیک با پا درمیانی کشورهای حامی و دخیل در جنگ افغانستان ممکن است که صلح و امنیت برقرار شود.

دیدگاه شما