صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۵ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تاریخچه و ویژگی های تروریسم

-

تاریخچه و ویژگی های تروریسم

ترور را به کشتن و حذف فیزیکی افراد به قصد ایجاد ارعاب و وحشت معنا نمودهاند. در یک معنای دیگر ترور به معنای کشتن بیگناهان یا غیرنظامیان برای رسیدن به اهداف سیاسیای است که بدون آن امکانپذیر نمیشود. این تعاریف تنها تعداد بسیار معدودی از تعاریفی هستند که پس از یازده سپتامبر تاکنون توسط نظریه پردازان تولید گردیده است. آنچه در این تعاریف مشترک است نادیده گرفتن تاریخ طولانی ترور در تاریخ سیاسی و روابط قدرت است.
در واقع ترور فینفسه پدیدهای نیست که فقط به دوران معاصر یا دوره مدرن تعلق داشته باشد بلکه ترور پدیدهای به درازای قدمت تمدن بشری و کنش سیاسی بشر است.
در تاریخ بشر نمونههای بسیار زیادی از ترور را میتوان مشاهده نمود که با تعاریف یادشده همخوانی ندارد. بگذارید این ترورها را ترور سنتی بنامیم. ترورهایی که عمدتاً شاه، رهبر و یا شخصیتهای خاصی را مورد هدف قرار میداد و هدف از ترور حذف فیزیکی آن شخص بود. این نوع ترور در کل تاریخ بشر از سوی افراد و گروهها بکار گرفته میشده است.
ترور مدرن
تاریخ ترور با انقلاب فرانسه وارد دوران جدیدی گردید و در این برهه ما با ترور مدرن روبرو میگردیم. پس از انقلاب فرانسه ترور به شکل نظاممندی علیه بخشی از شهروندان فرانسه به کار گرفته شد و میتوان ریشههای تروریسم دولتی را در آن ردیابی نمود. ترور در این مرحله اصطلاحی است که از کلمه terror به معنای وحشت و ترس اخذ گردیده است و به نظام و رژیمی مرتبط با وحشت اطلاق میشود. پری موراتز درباره کاربرد این اصطلاح در این دوره مینویسد: ترور اولین بار توسط ژاکوبنها وضع گردید و این کلمه برای توصیف اعمال خود آنها بکار رفت البته بدون معنای منفیای که این واژه دارد. درواقع منظور ژاکوبنها از تروریسم هرگونه خطمشی و یا نحوهی عمل سفتوسخت علیه دشمنان در برمیگرفت.
دومین موج ترور مدرن با ترورهای بیشماری که چپیها و کمونیستهای سرخورده در سده بیستم میلادی به انجام رساندند بروز یافت. آنچه طرفداران مارکسیسم را به ترور ترغیب نمود شکستهایی بود که نظریهی انقلاب خودجوش تودهای به آن دچار شده بود. طبق یک نوع قرائت مارکسیستی، پرولتاریا در کشورهای صنعتیتر روز به روز به وضعیت نابسامانتری دچار خواهند شد و ستم سرمایهداران عرصه را بر کارگران بیشتر تنگ خواهد نمود درنتیجه کارگران در کشورهای صنعتی انقلاب خواهند کرد . برخلاف چنین پیشگوییهایی وضعیت کارگران تااندازهای بهبود یافت هم به لحاظ دستمزدهای دریافتی و هم از منظر تعداد ساعاتی که برای کار صرف میکردند،   در برخی کشورهایی نظیر انگلیس و امریکا دولت رفاه شکلگرفته بود. درنتیجهی اصلاحاتی که در نظام سرمایهداری به وجود آمده بود برخی انقلابات شکست خوردند و در برخی از کشورها هیچگونه رخدادی که نشاندهنده انقلاب باشد دیده نمیشد بنابراین برخی از حلقات مارکسیستی از دیدگاه انقلاب خودجوش پرولتاریایی انصراف کردند و به این دیدگاه متمایل شدند که ترور میتواند بهمثابه یک راهحل انقلابی برای براندازی نظام سرمایهداری مفید واقع شود.
اما اوج تاریخ تروریسم با بنیادگرایی در خاورمیانه پیوند دارد. در حقیقت ترور در قالب پارادایم جدید بهعنوان کنشی جمعی و خشونت باری که عدهای از بیگناهان را برای رسیدن به هدف سیاسی بکشند، پدیده-ای قرن بیستمی به شمار میرود و بهویژه ناظر به همین مرحله از تروریسم است.
باوجود تاریخ طولانی ترور اما اندیشیدن به تروریسم و ترور، تنها در دو سه دهه اخیر و بهویژه بعد از یازده سپتامبر 2001 بود که یک مسئله سیاسی و یک حوزه مطالعاتی در رشتههای مختلف علوم اجتماعی بدل شده است.
بهرغم کوششهای صورت گرفته پیرامون تعریف این پدیده اما تعریف موردتوافقی وجود ندارد علت این تکثر را میتوان به چند عامل مرتبط دانست؛ اول اینکه تروریسم به پدیدهای ژورنالیستی تبدیلشده که باورهای سطحی و ایدئولوژیک را در سطحی وسیع شیوع دادهاند که مانع مطالعه عمقی آن شده است. دوم بهاینعلت که تروریسم  پدیدهای سیاسی است و شدیداً با علایق و منافع دولتها، سازمانها و گروهها مرتبط است به امری پرسپکتیو مبدل گردیده بهگونهای که هر کشوری به اپوزیسیون و مخالفان خود انگ تروریسم میزند. بهعنوان نمونه امریکا و اسراییل سازمان حماس را گروهی تروریستی میداند و این در حالی است که این گروه به باور فلسطینیان، اعراب و ایران گروهی است که وظیفه دفاع مشروع از مرزهای فلسطین را به عهده دارد.
تعاریفی که از تروریسم ارائهشده عموماً بعد از یازده سپتامبر صورتبندی شدهاند و ناظر به ترور مدرناند اما بااینحال هنوز نمیتوان تعریفی جهانشمول و همهپسند یافت.
بهرغم اختلافها میتوان برای تروریسم ویژگیهایی برشمرد که آن را از دیگر انواع خشونت متمایز میسازد:  خشونت اولین ویژگی اساسی تروریسم است. در میان تعاریفی که نظریهپردازان مختلف اعم از فیلسوفان، جامعه شناسان و صاحبنظران عرصه سیاست و رسانه ارائه کردهاند همگی به ویژگی مخرب، نابودکننده، خونین و خشونتبار تروریسم اشارهکردهاند.
از دیگر ویژگیهای اصلی تروریسم مدرن این است که غیرنظامیان یا شهروندان عادی را مورد هدف قرار میدهد این ویژگی تقریباً موردتوافق بسیاری از نظریهپردازان،  همچون والزر، کودی و دیگران است. همچنان که پریموراتز بهدرستی خاطرنشان میسازد هدف از عملیات تروریستی در دودسته قرار میگیرد هدف مستقیم تروریسم که کماهمیتتر است و هدف غیرمستقیم که درواقع هدف اصلی و واقعی تروریسم است. اهداف غیرمستقیم همان شهروندان عادی هستند که بهمنظور ایجاد ارعاب و وحشت فراگیر در کشور و درواقع برای گرفتن امتیاز سیاسی و سایر خواستها و مطالباتِ گروه تروریستی از مسئولین، سیاستمداران و زمامداران حاضر در قدرت صورت میگیرد و این همان ویژگی دوم تروریسم است یعنی اینکه تروریسم فعالیتی سیاسی یا مرتبط با درخواستها و اهداف سیاسی است.
سومین ویژگی تروریسم این است که ترور یک عمل سیاسی به شمار میرود اگرچه عمل نامشروع و مجرمانه. تروریسم اگرچه جرم است اما از قتل و جرائم دیگر به خاطر همین بعد سیاسی خود متمایز میگردد بنابراین یک قتل یا زنجیرهای از قتلها به هر میزان خشونت و با هرگونه سلاحی که صورت گیرد تا زمانی که برای اهداف شخصی چون قتل ناموسی،  انتقامگیری و ... صورت میگیرد و برای هدفی سیاسی یا تحت تأثیر قرار دادن سیاست همراه نباشد ترور نامیده نمیشود.
از دیگر ویژگیهای پدیدهی تروریسم نسبیگرایی این پدیده است. درواقع چه بین کشورها و چه در سازمانهای بینالمللی شاخصه و ملاک واحدی برای تعیین تروریست از غیر تروریست که مورد وفاق باشد وجود ندارد. همچنان که پیشتر نقل شد حماس خود را سازمانی آزادیبخش و عملیات خود علیه اسراییل را عملیات استشهادی و شهادتطلبانه مینامد و برعکس اسراییل  این سازمان را سازمانی تروریستی و عملیات آن را انتحاری مینامد. عربها و بهطورکلی مسلمانان اسراییل را به تروریسم دولتی متهم میکنند.

دیدگاه شما