صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

انتخابات؛ اصلی‌ترین قاعده و سازوکار در سرنوشت‌ِجمعی

-

انتخابات؛ اصلی‌ترین  قاعده و سازوکار در سرنوشت‌ِجمعی

انتخابات؛ مکانیزمی است که تمام اقشار واجد شرایط رأی یک جامعه میتوانند به وسیلۀ آن در تعیین سرنوشتِسیاسی خود و انتخاب مدیران و رهبران سیاسی جامعه شرکت کرده و خواست و نظر خود را در امور جمعی متبلور سازند. اکنون که در آستانۀ مبارزات انتخاباتی نامزدان ولسیجرگه و برگزاری؛ یکی از مهمترین انتخابات؛ یعنی انتخابات پارلمانی قرار داریم و تا چند روز دیگر شاهد انتخاب شدنِ تعدادی از کاندیدان؛ بهعنوان نمایندگان مردم در خانۀ ملت هستیم؛ خوب است در مورد انتخابات که یکپروسۀ کلانملی است؛ برخی از نکتهها مورد اشاره قرارگیرد تا کمکی باشد در نحوۀ تصمیمگیری، رأی دهی و انتخاب نمایندگان شایسته در ولسیجرگه و همچنین کمکی باشد در پاسخ به این پرسشها که ما از نمایندگان و خانۀملت چه میخواهیم؟ مطالبات ما چیست؟ ولسیجرگه دارای چه وظایف و صلاحیتها هستند؟ نمایندگان برای شهروندان و موکلین خود چه کارهای را انجام داده میتوانند؟
1.             انتخابات؛ اصطلاح سیاسی، حقوقی و اجتماعی؛ در باره مقولۀ انتخابات، تعریفها و تعبیرهای گونان وجود دارد؛ از جمله گفته شده است: انتخابات فرایندی است که در جریان آن مردم رییس جمهور، اعضای مجلس نمایندگان، رهبران احزابسیاسی و دیگرنهادهای مُمثل ارادۀ جمعی را انتخاب میکنند. انتخابات فرصتی را فراهم میآورد که مردم بهطور آزادانه و بدون هراس و فشار، برای تعیین سرنوشتسیاسی خود رأی میدهند و رهبرانسیاسی خود را انتخاب میکنند. انتخابات میدان تلاش و رقابت نامزدهای انتخاباتی برای کسب آرای مردم، نیز گفته میشود که هریک از این نامزدها، اعتبار و شخصیت سیاسی ـ اجتماعی خود و مقبولیت برنامهها و طرحهای سیاسی خود را در معرض قضاوت مردم قرار میدهند.
بنابراین، از متن فوق، مفهوم روشن از انتخابات بدست میآوریم که این سازوکار به چهمنظور برگزار میشود و چهکسانی انتخاب می‌‌گردند و چهکسانی در این پروسه نقش اصلی در انتخاب کردن را دارند. 
2.             انتخابات؛ سازوکار مشارکت مردم در تصمیمگیری؛ بهیقین میتوانگفت؛ انتخابات تنها مکانیزمی پذیرفته شده و معیاری برای مشارکتِمردم در تصمیمگیری در سیاست و قدرت است که بر اساس آن میتوان سرنوشتجمعی و حیاتسیاسی یک جامعه را خوب و یا بد، ضعیف یا قوی، درست یا غلط رقم زد. تلاشهای تاریخی در تمام کشورها بر محدود ساختن و مشروط کردن قدرت صورتگرفته است. در افغانستان نزدیک به یکصد سال است که این نوع تلاش به شیوههای مختلف در جهت مشروط ساختن نظامهای سیاسی در مدیریت قدرت و سهم قایل شدن برای شهروندان نسبت به آن، نیز صورتگرفته است. هرچند در این راه؛ مبارزات مردم با مشکلات، پیچ و خمها و ناکامیهای زیادی مواجه بوده است و چهبسا مردم در این مسیر قربانیهای بیشماری هم تقدیم کردهاند و موفقیتهای چشمگیر هم نداشتهاند؛ اما در عینحال، اصل حرکت مردمسالاری و دموکراتیک شدن قدرت و نظامسیاسی متوقف نشده است. اکنون از این سازوکار سیاسی در انتخابات هفدهمین دور از مجلس نمایندگان استفاده میکنیم؛ پس تلاش کنیم این فرصتِسیاسی و فصل مردمسالاری را غنیمت شمرده، بهاین سازوکار مشارکت مردم در تصمیمگیری، ارج نهیم و با حضور حداکثری از آن استقبال کنیم!
3.انتخابات؛ جلوۀ دوگانه از ضرر و منفعت جمعی؛ بدون شک، بسیاری از حرکتها و تلاشها اعم از فعالیتهای فردی یا جمعی در جامعه بر محور ضرر و منفعت مادی و معنوی میچرخند. همه تلاش دارند که فعالیتها و تعاملات شان به سود و نفع بیانجامند نه ضرر و تاوان!  در پروسۀ انتخابات که یک فرایند مهم سیاسی و اجتماعی است، نیز عناصر مختلف اعم از مردم و حکومت مشارکت میکنند و همه تلاش میکنند تا این پروسۀ عظیمِملی بهثمر بنشنند. اما؛ مهمترین موضوع که در انتخابات باید همگان، مخصوصا شهروندان و واجدین شرایط رأی به آن توجه و دقت کنند، این است که سود و ضرر مربوط به انتخابات، سود و ضرر فردی و شخصی نیست؛ بلکه آثار و پیامدهای منفی و مثبت انتخابات بهحساب جمع و جامعه ختم میشود. هرنوع کمکاری، سهل انگاری، غفلت، بیتفاوتی در این موضوع سبب ضرر و تاوانی میگردد که مستقیم اجتماع و عمومی مردم ضربه و صدمه میبینند. از اینرو، اگر با تلاش و جدیت، احساس و رسالتمندی به مسأله پرداخته شود و بهصورت یک تکلیفملی و وجیبه قانونی با آن نگریسته شود، به صورت قطع خیرِعمومی و منافعِجمعی تأمین خواهد شد.
بنابراین، شایسته نیست که بعد از چندین سال تجربۀ انتخابات پارلمانی دوباره به سمت و سوی حرکت کنیم  و مجلسِ را شکل دهیم که ضرر و زیان آن بیشتر از منفعت آن باشد؛ بلکه شایسته است که ملت زجر کشیده و خسته، شهروندان محروم و مظلوم این سرزمین نسبت بهمنافع جمعی و مصالحِملی خود بیش از هر زمان دیگرحساس شوند و پارلمان قوی و مفید شکل دهند.
4.             انتخابات؛ تجلی واقعی ارادۀ مردم؛ همانطوری که مقبولیت و مشروعیت نظامهای سیاسی در پرتوِ انتخابات و سازوکارهای شکلگیری آن نهفته اند، بهصورت یقین میتوان گفت که انتخابات مقبول و مشروع؛ نیز در پرتوِ مشارکتِعمومی، آزاد، مستقیم و سرّی و مساویانه و شفاف مردم امکان پذیر است. به همین خاطر سنجۀ اصلی و منحصر به فرد جایگاه والای انتخابات و مجلس برآمده از متن آن، تنها در دست مردم و میزان و نحوۀ مشارکت آنان است و بس! معیارها و اصول  پذیرفته شدۀ در مورد انتخابات تأکید بر محور بودن مردم و سهمگیری آنان نسبت به انتخابات دارد. به همین جهت است که انتخابات بهعنوان معرّف اصلی نظامهای مردم سالار و حکومتهای دموکراتیک به شمار رفته است.
بنابراین، وقتی که جوهر انتخابات همانا ارادۀ مردم است، پس تلاش کنیم اراده و ارادههای واقعی را به منصۀ ظهور بنشانیم و بر اساس تصمیم و برداشتهای واقع بینانه و منصفانۀ خود تصمیم بگیریم و نگذاریم که اصل حاکمیت اراده و آزادی آن، بخاطر برخی از تعلقات قومی، قبیلهای، سمتی، زبانی و مذهبی تحث تأثیر قرار بگیرد!
5.             انتخابات؛ برگزیدن نمایندگان معطوف بهصلاحیتها؛ براستی انتخابات فرصتی بیبدیل برای گزینش نمایندگان مسئولیتپذیر، توانا و متعهد هستند؛ اما چنین انتخاب درست و دقیق، جز با آشنایی و معلومات نسبت بهصلاحیتها و وظایف قانونی وکلای ملت امکان پذیر نیست. بنابراین، مناسب و لازم است که برخی از احکام و مواد قانوناساسی مربوط بهشورایملی بهصورتعام و ولسیجرگه بهصورتخاص در این جا ذکر شود. مطابق مادۀ هشتاد و یکمِ قانوناساسی؛ شورایملی دولت جمهوری اسلامی افغانستان، بحیث عالی‌‌ترین ارگان تقنینی مظهر ارادۀ مردم آن است و از قاطبۀ ملت نمایندگی میکند. هرعضو شورا درموقع اظهار رأی، مصالح عمومی و منافع علیای مردم افغانستان را مدار قضاوت قرار میدهد.
در مادۀ نودم قانوناساسی آمده است: شورایملی دارای صلاحیتهای ذیل میباشد:1.  تصویب، تعدیل یا لغو قوانین و یا فرامین تقنینی2. تصویب پروگرامهای انکشافی اجتماعی، اقتصادی ، فرهنگی و تکنالوژیکی3.  تصویب بودجۀ دولتی واجازه اخذ یا اعطای قرضه 4. ایجاد واحدهای اداری، تعدیل ویا الغای آن 5. تصدیق معاهدات و میثاقهای بین المللی یا فسخ الحاق افغانستان به آن 6. سایر صلاحیتهای مندرج این قانوناساسی. همچنین در مادۀ نود و یکم چنین مقرر شده است: ولسی جرگه دارای صلاحیتهای اختصاصی ذیل  میباشد: 1. اتخاذ تصمیم درمورد استیضاح از هریک از وزرا مطابق بهحکم مادۀ نود و دوم این قانوناساسی2. اتخاذِتصمیم راجع به پروگرامهای  انکشافی و بودجۀ دولتی2. تأیید یا رد مقرریها مطابق بهاحکام این قانوناساسی.
انتظار میرود که مردم دیگر فریبِ شعارها و وعدههای دروغین و ادعاهای خلافِ قانوناساسی را نخورند باتوجه به احکام و مواد قانوناساسی، نمایندگان را برگزینند.
6.             انتخابات و حضور آگاهانه؛ همه نیک میدانند که شورایملی در کلیتِخود بهحیث ارگانِ مستقل قانونگذاری و ولسیجرگه بهصورتخاص دارای ماهیتِسیاسی است و درآنجا برای کارهای کلانِملی و کشوری، نظارت بر اعمال حکومت و دستگاههای اجرایی، تصمیمها، پالیسیها و استراتژیهای زیادی را اتخاذ و در قالب قانون، معاهدات و اسناد دیگر تهیه و تصویب میکنند. بدون شک، چنین کارهای نیازمند دانش و تخصص، تعهد و توانایی ویژه است. پس تلاش کنیم که خانۀ ملت را با یک ادارۀ اجرایی و یا مؤسسه خیریه و یا انجوهای کمک دهنده اشتبا نگیریم! تلاش کنیم در انتخاب خود دقت کنیم و کسانی را که لیاقت و شایستگی احراز این سمت و توانایی انجام آن وظایف را دارند، به نمایندگی برگزنیم! تلاش کنیم از رأی دادن به کسی یا کسانی که نمیشناسیم و یا نمیدانیم دارای چه توانایی و ویژگی هستند، خودداری کنیم!
در پایان باید گفت؛ ما و شما به عنوان رأی دهندگان در پروسۀ انتخابات، دارای اصلیترین نقش هستیم. ما میتوانیم براساس تصمیم درست و عاقلانه و منصفانه سرنوشتجمعی خود را خوب رقم بزنیم. ما میتوانیم با انتخاب دقیق پارلمان قوی و پاسخگو تشکیل دهیم. ما میتوانیم با کسب معلومات از ماهیت پارلمان و صلاحیتهای نمایندگان، مطالبات و خواستههای منطقی خود را تعقیب کنیم. میتوانیم با رأی دادن به برنامه و توانایی بجای رأی دادن به بنرها، پوسترها و شعارهای دروغین مشروعیت و مقبولیت واقعی به پارلمان بدهیم. ما میتوانیم با حضور حداکثری و آگاهانه خود  فصل مردم سالاری را تفسیر و اردۀ واقعی خویش را نسبت به سرنوشتجمعی و قدرتسیاسی تجلی بخشیم.

دیدگاه شما