صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مشروعیت و مقبولیت حکومت دموکراتیک؛ برآیند عقلانیت وخـرد جمعی

-

مشروعیت و مقبولیت حکومت دموکراتیک؛ برآیند عقلانیت وخـرد جمعی

آگاهی برآمده از خرد جمعی و بلوغ سیاسی، نقش کلیدی و بنیادین در تحکیم دموکراسی دارد. به عبارت دیگر؛ نظام سیاسی برآمده از آراء ومشارکت سیاسی برای تعیین سرنوشت جمعی انسان ها توأم با عقلانیت ودرایت منطقی، حیات جامعه بشری را تضمین می کند. اگر یک نگاه کلی بر سیر و تحولات تاریخی اجتماعی و سیاسی جوامع بشری  بیندازیم خود دال بر روند تدریجی نقش مردم برای  دموکراتیزه کردن نظام سیاسی داشته است. اما به موازات که تحولات جوامع انسانی رو به جلو داشته است، نقش متفکران و اندیشنمدان در ساختن نظام سیاسی وگذار به مردم سالاری،  مباحث و مفاهیم جدید مانند: دموکراسی، حقوق فطری یا طبیعی، حقوق بشر وحاکمیت قانون وجامعه عادلانه  را وارد عرصه زندگی اجتماعی انسان ها کرده اند. البته قابل یاد آوری است که این مفاهیم از گذشته های تاریخی در حیات سیاسی جوامع بشری وجود داشته است اما نه به شکل جدید، مدرن وامروزی که این مفاهیم در فرهنگ سیاسی مردم نهادینه شده است. آنچه که بیش از همه در نهادینه کردن این مفاهیم در نظام سیاسی وحیات جمعی انسان ها تأثیر ژرف و نقش مهم و اساسی داشته است، متفکران وفیلسوفان سیاسی مانند جان لاک در رساله در باب حکومت، توماس هابزدر کتاب لویاتان و ژان ژاک روسو در کتاب قرارداد اجتماعی عرصه جدید را درهمه شئون زندگی جمعی به ویژه در حیات سیاسی واجتماعی جامعه انسانی و اخلاقی وارد کرده است. در دقیق ترین تفسیر از نظام سیاسی که مظهرآن اراده عقلانی و منطقی مردم برای تعیین سرنوشت است، اصل پذیرش دموکراسی وقرارداد اجتماعی ومفاهیم ارزشمند وانسانی دیگری وجود دارند که برای زیست بهتر وسالم تر درجامعه انسانی واخلاقی اهمیت خاص دارند. ارسطوبزرگ ترین، مهم ترین وتأثیرگذارترین فیلسوف یونان باستان تصویر بسیار عالی از زیست جمعی وحیات سیاسی جامعه انسانی ارائه کرده است که این خود می تواند مبنایی برای زندگی اجتماعی وزمینه ساز نهادینه کردن فرهنگ سیاسی براساس و بنیاد اصل پذیرش دموکراسی وقرارداد اجتماعی که همه فیلسوفان سیاسی نظریه ای درباب دولت، حکومت ومردم ارائه کرده اند، است. ازگذشته های دورتاریخی جامعه انسانی، دو دیدگاه عمده درباب زندگی جمعی وحیات سیاسی در یک مدینه مطرح بوده اند، یکی دیدگاه فردی ودیگری دیدگاه اجتماعی یعنی نظریه اصالت فرد ونظریه اصالت اجتماع گرچه هردو نظریه رادیکال وقابل نقد جدی است. براساس نظریه « اصالت فرد» آنچه درعالم وجود عینی واصیل دارد، فرد است. ترکیب جامعه از افراد یک ترکیب اعتباری است وجامعه فراتر از افراد واقعیت عینی ندارد. ازدید گاه فرد گریان، فرد منشأ قانون واخلاق است، دولت وجامعه امری فرعی وناشی ازقرارداد اجتماعی است. بربنیاد « تفکر اصالت اجتماع» سابقه طولانی در تاریخ فلسفه دارد. بعضی براین باورند که، فرد پیش از ورود در اجتماع، انسان بالقوه است نه انسان بالفعل، پس از اجتماعی شدنش، استعداد انسانی که نهان یا تحقق نایافته است به تدریج شکوفا می شود. ارسطو معتقد است، انسان با توجه به ویژگی هایش نیاز به جامعه دارد. انسان از حین تولد به جامعه تعلق دارد. بنابراین، زندگی کردن بیرون ازاجتماع، انسان باید یاحیوان باشد یاخدا، یعنی چیزی پایین تر یا بالاتر از انسان واین ناممکن است. به طورکلی هردو نظریه قابل نقد است، اما واقعیت این است که زندگی انسان وحقوق وامتیازات انسان وهر آنچه یک انسان می تواند ازتمام امتیازات برخوردار باشد، درجامعه ودر گرو تشکیل نظام سیاسی که مبتنی بر ارزش های انسانی واخلاقی استوار است می باشد. استنتاج این نظریه این می شود که، انسان ها نقش کلیدی واساسی در تحکیم دموکراسی وعقلانیت در نظام سیاسی برای بقاء واستمرار حیات سیاسی واجتماعی خویش در طول تاریخ جامعه بشری داشته است وامروزه این نقش اساسی و بنیادین مردم در تعیین سرنوشت جمعی انسان ها تبدیل به یک اراده سیاسی درتمرکززدای ازمیکانیزه شدن قدرت سیاسی شده است. این سر آغاز زندگی انسانی ومدنی است که، بارزترین مصداق آن مشارکت همه مردم در تصمیم گیری سیاسی وبرگزاری انتخابات ورأی دادن به کاندیدای مورد حمایت خویش می باشد. همه این ها ازبرکات ونعمات مفاهیم، دموکراسی، قرارداد اجتماعی، حفظ ومراقبت ازتمام حقوق انسانی است که یک انسان در جامعه از آن برخوردار است. در قرار داد اجتماعی همه چیز درجامعه ودولت واگذار می شود اماحق حیات در قرارداد اجتماعی به جامعه و دولت واگذار نمی شود و در اختیارخود انسان ها هستند.
این ها همه برگشت به نظریه قرارداد اجتماعی دارد که ازسوی اندیشمندان و فیلسوفان برجسته سیاسی واجتماعی برای خروج ازبحران سیاسی واجتماعی برای اصلاح نظام سیاسی مبتنی برعدالت وعقلانیت سیاسی درجامعه انسانی واخلاقی مطرح شده است والگوی برای حکومت داری خوب که همه حقوق وارزشهای انسانی در آن جامعه دموکراتیک مورد تکریم وارج گذاری قرار بگیرد درمتن وکانون تحولات سیاسی واجتماعی ذهن متفکران سیاسی را به خود مشغول داشته اند. ازجمله شاخص ترین وبرجسته ترین نظریه پردازان این عرصه؛ می توان به توماس هابز، جان لاک وژان ژاک روسو اشاره کرد، البته متفکران دیگر هم درحوزه قرارداد اجتماعی کارهای زیاد انجام داده است، اماسهم این فیلسوفان سیاسی درارائه بی بدیل این نظریه ازاهمیت فوق العاده دراداره نظام سیاسی واجتماعی دربهبود زندگی اجتماعی وتحکیم وبسط وگسترش اندیشه، آزادی، برابری، عدالت وعقلانیت سیاسی وازرشهای حقوق بشری انکار ناپذیر است. توماس هابز اغلب به دلیل این گفته اش مشهور است: زندگی» انزوا، فقر، شرارت، توحش، وکوتاه مدت» است. با این حال، وی درواقع دراثر معروف لویاتان، گفت این وضعیت انسان قبل ازقرارداد اجتماعی، یعنی وضع طبیعی است. توماس هابز تأکید می کند که حقوق طبیعی به ما ضرورت صیانت نفس را می آموزد: لازمه نظریه توماس هابز این است که، حمایت ازامنیت ونظم اجتماعی حقوق و دولت است. بنابراین، تحت لوای قرارداد اجتماعی، برای ساختن جامعه ای به سامان باید از آزادی طبیعی مان صرف نظر کنیم. به این طریق، فلسفه ای هابز تاحدودی اقتدار گرایانه است، و در آن نظم بر تر ازعدالت است. هابز مدعی است که می توان همان قوانینی را که به باور نظریه پردازان حقوق طبیعی به طرزی لایتغیر در طبیعت وجود دارد، صرفا از نفع شخصی انسان و توافق اجتماعی به دست آورد. وی نتیجه می گیرد برای گریز ا زهراس وضعیت طبیعی، صلح اولین قانون طبیعی است. درنتیجه در قرارداد اجتماعی در اداره جامعه ونظام سیاسی رضایت طرفین شرط است، بنابراین، ماحصل سخنان هابز به صورت واضح حقوق طبیعی انسان ها را می پذیرند ومفاهیم مانند: حقوق شهروندی، حقوق بشر، دموکراسی، آزادی اراده برای انتخاب کردن وانتخاب شدن، از تفسیر وتحلیل توماس هابز قابل استنتاج است. در گفتمان غالب متفکران واندیشنمدان سیاسی وکسان که بیشترین دغدغه را برای بهترزیستن درجامعه انسانی واخلاقی داشتن، برای آزادی، برابری وعدالت مبارزه کردن حتی جام شوکران نوشیدن تاجامعه بعد ازخودش انسانی زندگی کند. بنابراین، زندگی اجتماعی وسیاسی درکنار هم دیگر ودال مرکزی آن ایجاب می کند که ارزش های مشترک انسانی را در کنارهم قرارداده عقلانیت واخلاق را براحساسات زود گذر درهمه عرصه های مختلف زندگی خویش تبدیل به یک گفتمان غالب انسانی کنیم که این اصل های جاویدان زندگی انسانی وحیات سیاسی مارا درجامعه تأمین وتسهیل می کند. نفس وجود انتخابات ونحوه برگزاری آن درجامعه برای تعدیل قدرت سیاسی و مشارکت حد اکثری مردم در پروسه انتخابات وچگونگی مدیریت انتخابات همگی نشان ازنقش و درایت وعقلانیت سیاسی مردم برای زندگی جمعی دریک جامعه سالم وعاری ازخشونت، عدالت واخلاق است.

دیدگاه شما