صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۳۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

چیستی موضع گیری، چارچوب های نظری و اخلاقی آن - قسمت اول

-

چیستی موضع گیری، چارچوب های نظری و اخلاقی آن - قسمت اول

موضع و موضعگیری، مفاهیمی رایج و پرکاربرد در علوم اجتماعی است. هرآن چیزی که مورد التفات قرار بگیرد و مورد ارزش داوری نیز واقع شود، در قبال آن موضعی گرفته شده است. عمومیت و شایع و گسترده گی موضع گیری به نحوی است که تقریبا هیچ ساحتی از حیاط فردی و اجتماعی فرد را خالی از آن نمی توان تصور کرد.
آلپورت پدر علم روانشناسی اجتماعی، موضع را یک نوع آمادگی فکری و احساسی می داند که به وسیله تجربه ساماندهی میشود و بر عکس العملهای انسان نسبت به پدیده ها و وضعیت هایی که با آن سرو کار دارد، تاثیری جهت دهنده و پویا می گذارد.
عده ای دیگر موضع را عبارت از یک روش نسبتاً ثابت در فکر، احساس و رفتار نسبت به افراد، گروه ها و موضوع های اجتماعی یا قدری وسیع تر، هرگونه حادثه ای در محیط فرد می دانند.
بر اساس تعاریفی که روانشناسان اجتماعی از موضع و موضعگیری داده اند، مؤلفه های سازنده موضع را میتوان سه عنصر 1- عنصر شناختی 2- عنصر عاطفی و 3- عنصر آمادگی برای عمل دانست. بر این اساس مکانیزم و ساختار موضع گیری را باید در نحوه تعامل این عناصر با یکدیگر مورد رصد قرار داد. عقلانیت و موجه بودن موضعگیری را در تعامل سازنده و درستی که این سه عنصر با هم دارند، می توان تعریف کرد.  لذا موضع گیری موجه یا موضع موجه، اتفاقی است که با توجه به ظرفیت، پتانسیل و کارکرد واقعی عناصر شناختی، عاطفی و فعلی( عمل مبتنی بر شناخت و عاطفه) بنا شده باشد و هرگونه درک نادرست از میزان ظرفیت و مکانیزم و عملکرد این سه عنصر، به موضع گیری ناموجه می انجامد.
تا بحال بسیار اتفاق افتاده که در خصوص نحوه موضع گیری افراد در مسائل مربوط به جامعه، سیاست، فرهنگ و حتی نسبت به عملکرد افرادی که در اطراف مان هستند، حرفهایی گفته ایم و شنیده ایم و قضاوتهایی نیز صورت داده ایم و یا احیانا خودمان مورد قضاوت دیگران قرار گرفته ایم که رابرت لی هی در کتاب «تکنیک های شناخت درمانی» از آن تعبیر به قضاوت گرایی(Judgment Focus ) میکند. بارها از موضعگیری خوب و بد سخن گفته ایم، و حتماً با توجه به قضاوت هایی که نسبت به موضع گیری های مختلف در مورد یک پدیده داشته ایم، به حق و باطل نیز تقسیم بندی های صورت داده ایم. موضع گیری تا زمانی که تبدیل به فعل نشده، خیلی مشکل زا نیست ولی عموماً اکثر موضع گیری های ما از حوزه درون به ساحت بیرونی و به عبارتی از ساحت شناخت و عاطفه، به ساحت فعل و عمل تسری پیدا میکند. بسیاری از انقلاب ها و حرکت ها و خیز شهای مردمی و یا در سطح کوچکتر رفتارهای اعضای یک خانواده نسبت به عضوی که مورد قضاوت و ارزش گذاری قرار گرفته است، همه بیانگر این است که موضع گیری حالت عمل به خود گرفته و خوب طبیعتاً باید نتایج و تبعاتی را که این نوع موضع گیری دارد را نیز مورد توجه قرار دهیم. در این یادداشت من قصد دارم تا ساختار درونی و مکانیزم عملکرد پدیده موضعگیری را تحلیل کرده و مرزهای اخلاقی موضعگیری را مشخص کنم. مراد من از مرزهای اخلاقی موضع گیری، یعنی اینکه تا چه میزان ما می توانیم از موضعگیری قاطعانه و به عبارتی موضعگیری دایر بر دو وجهی حق و باطل دفاع کنیم؟
در این یادداشت من از نسبیت اخلاقی در خصوص موضعگیری دفاع خواهم کرد و خواهم گفت که در هر موضعگیری ای باید درصدی از خطای معرفت شناختی و نظری در مورد پدیده مورد قضاوت قرار گرفته را در نظر داشت و درنهایت نتیجه ای که خواهم گرفت نیز این است که اخلاق هم حکم میکند که موضع گیری های ما در خصوص پدیده های اجتماعی بین صفر و صد قرار نگیرد، به عبارتی سیاه و سفید نباشد. بلکه حقیقت طلبی و مدیریت احساسات که دو عنصر کلیدی در تحقق عقلانیت اجتماعی هستند، ما را وادار میکند تا همیشه درصدی از احتمال را در نظر گرفته که حکم نهایی آن این خواهد بود که؛ «باید موضع خود را بارها و بارها مورد بازبینی و تامل قرار داد تا میزان اشتباهات و درصد خطاهای صورت گرفته در ساختمان و پیکره موضع ما کمتر و کمتر شود.»
اولین عنصر سازنده موضع گیری، عنصر نظری و معرفتی است. عنصر معرفتی حاکی از این است که نوع، میزان و نحوه معرفت و شناختی که ما از پدیده مورد نظر داریم در نحوه موضع گیری ما نسبت به آن پدیده تاثیر بسزایی دارد. مسئله کلیدی ما در این خصوص این است که میزان معرفت ما تا چه اندازه نسبت به پدیده های اجتماعی دقیق و صحیح هست؟ آیا شناخت ما تحت تاثیر عوامل روانی و اجتماعی نیست؟ جامعه شناسان معرفت و روان شناسان اجتماعی معتقدند که آگاهی ما تا حدود بسیار زیادی، در زمینه و بسترهای روانی و اجتماعی است که شکل میگیرد. به عبارت دیگر معرفت صاف و صادق و مطابق با واقعیت آنگونه که در رویکردهای کلاسیک فلسفی و معرفت شناختی ادعا میشد، امکان پذیر نیست. بسیاری از فلاسفه علم مانند پل فایرابند، لاکاتوش، توماس کوهن نیز به زمینه مند بودن و تاریخمند بودن معرفت نظر دارند. بر این اساس اولین نتیجه ای که از این عنصر بدست می آید این است که ما درصدهایی را برای احتمال خطای شناختی از پدیده مورد قضاوت، درنظر بگیریم و اخلاق موضع گیری هم حکم میکند که همه سیب ها در یک طبق نگذاریم، بلکه صورت بندی قضاوت های خود را به صورت نسبی و احتمالی قالب بندی کنیم.

دیدگاه شما