صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

امتناع برگشت به گذشته

-

امتناع برگشت به گذشته

در قالب نظامهای سیاسی، رفتارهای سیاسی متفاوت در تاریخ افغانستان سپری شده است. برخی از این رفتارها هزینههای بسیار کلان را بر مردم افغانستان تحمیل کرده است آن گونه که بعد از سالیان دراز تاکنون افغانستان نتوانسته قامت خود را راست کند. نسل اکنون افغانستان نیز دارند تاوان رفتارهای اشتباه سیاسی گذشته را میپردازند؛ بیآنکه هیچ دخالتی در آن داشته باشند. با این هم تحولی جدیدی در افغانستان پدید آمده و نسلی ظهور کرده است که دیگر نمیخواهد مسیر اشتباه گذشته را ادامه بدهد و همچنان بر قربانیهای گذشته بیفزاید. سالیان بس طولانی سایههای شوم و وحشتناک فلاکت، بر افغانستان حاکم بوده اند و هم اکنون نیز هراس آن احساس میگردد. اینها همه بر نسل جدید افغانستان این پیام را میرساند که هر نسل مسئول تعیین سرنوشت خود میباشد  که اگر این کار را نکند ناگزیر است هزینۀ بیتفاوتی خود را بپردازد. اما تنها این احساس کافی نیست؛ مهم این است که نسل جدید با درایت و دانایی به سوی تعیین سرنوشت خود گام بردارد وگرنه ممکن است مسیر کار را بسیار دشوار سازد و هزینههای مضاعف و غیر قابل جبران را بر جامعه تحمیل کند.
نسل دیروز افغانستان نیز برای ایجاد تحول در تاریخ و سرنوشت کشور قدعلم کرد و به گمان خود هدفی جز پدیدآودن آینده روشن برای مردم خود نداشت ولی مسلم است که برخی از مسیر را اشتباه کرده است و گرنه وضعیت موجود در افغانستان حاکم نمیشد. بازهم آن نسل را نمیتوان در پهنای تاریخ افغانستان نادیده پنداشت. آنان هم برای خود نسلی بودند و آرمانهای بزرگی را بر سرداشتند. تاریخ را هیچگاه نمیتوان به صورت یک دست تصور کرد. تاریخ پارههای به هم دوختۀ از تحولاتی است که در مراحل مختلف زمانی به وجود آمده است. هربخشی از تاریخ تکمیل کننده بخشی دیگر است. تاریخ را با همین سیرتکاملی طبیعیاش باید پذیرفت و تحلیل کرد. یکسانسازی و دستکاری تاریخ کار درست نیست.
آنان که در این مرحله از تاریخ افغانستان مسئولیت دارند باید تلاش کنند که دیگر اشتباه گذشته را تکرار نکنند وگرنه به همان مرحله از تاریخ رجعت خواهند کرد. رجعت به گذشته تاریخی هزینه مضاعف را در پی دارد. حتا آنان که احساس نوستالوژیک به گذشته تاریخی دارند نباید عملا به دنبال احیای بخش سپری شدهی تاریخ باشند؛ بلکه کوشش کنند تاریخ را با شرایط معاصر و اقتضائات زمانیاش در نظر بگیرند و آینده را بهتر از آن تکوین کنند.
تاریخ با هرچه که باخود داشت اینک سپری شده است و اقتضائات زمانیاش  هم انقضاء شده است. افغانستان وارد آن مرحلهی از تاریخ شده که با دیگر جوامع هممسیر و همسفر شده است و دیگر نمیخواهد از حرکت تاریخ باز بماند. این اراده تقریبا در نسل جدید افغانستان به یک اراده و خواست مشترک تبدیل شده و اینک این نسل تمام توانش را به کار بسته است که تاریخ را یاری کند تا مسیری را که در پیش دارد ادامه بدهد.
تاریخ سیاسی کشورها بر مسیرهای متفاوتی حرکت کرده است ولی اینک همه تقریبا بر جاده دموکراسی گام نهاده اند و راهی غیر از دموکراسی در پیش روی تاریخ کشورها هراسناک به نظر میرسد و کشورها احساس سرنگونی میکنند.
افغانستان تقریبا هفده سال تمام است که بر مسیر دموکراسی گام برمیدارد. مسیردموکراسی در این کشور تا هماکنون ناهمواریهای بسیاری را در پیش رو دارد و موانع زیادی تاهنوز هم احساس میگردد. اما آنچه که ادامه مسیر را مطمئن میسازد عزم و اراده محکم نسل جدید و تجربه نسل گذشته است. تقریبا اجماع اکثریتی در افغانستان اینست که نباید گذاشت افغانستان باردیگر از جاده دموکراسی منحرف شود. انحراف از مسیر دموکراسی در افغانستان آن چنان خسارتی را بر این کشور تحمیل خواهد کرد که دیگر هیچ نسلی قادر نخواهد بود تا سالهای طولانی تاریخ کشور را به مسیر راست و دموکراتیک عیار سازد.
از این رو است که مردم افغانستان و جامعه مدنی افغانستان هفده سال گذشته را به مثابه تمام تاریخ افغانستان در نظر میگیرد و آن را ارج میگذارد. در حقیقت تمام داشتههای تاریخی افغانستان و تمام تلاشها و قربانیهای تاریخی مردم افغانستان در این هفده سال گذشته جوانه زده است و اکنون برآنست که به ثمر برسد.
درست به همین اهمیت و اولویت است که هر اقدامی که مخالف این دستآوردهای هفده سال گذشته باشد به هیچ وجه برای مردم افغانستان قابل قبول نیست و به منزله آسیب زدن به تمام دستآوردها و قربانیهای گذشته تلقی میگردد.
با این رهیافت، دو رویکردی که گاهی در فضای سیاسی و عمومی مطرح میگردد هیچ گاهی نمیتواند مقبولیت داشته باشد. یکی از این رویکردها، برگشت به سنت سیاسی گذشته در افغانستان است که گاهی توسط برخی از حلقات سیاسی مطرح میشود. این رویکرد افغانستان را از آن رویه دموکراتیک که هم اکنون وجود دارد خیلی دور و منحرف میسازد. نمونهای از این رویکرد سیاسی سنتی را میتوان در قالب تلاشها برای احیای مجدد سنت لویه جرگه و جرگههای مشابه در افغانستان مشاهده کرد که دقیقا در طرف مخالف قاعده دموکراسی قرار دارد. در فرهنگ دموکراسی ارادۀ نشأت گرفته از لویه جرگههای سنتی هیچگاهی نمیتواند بیانگر اراده و خواست شهروندان افغانستان باشد. اراده آزاد شهروندان در قالب انتخابات و تصمیمگیریهای مشاهده میشود که نمایندگی قانونی و دموکراتیک را از تمام مردم افغانستان داشته باشد.
رویکردی انحرافی دوم برخی شایعات مبنی بر تشکیل حکومت انتقالی مجدد در افغانستان است. این رویکرد سیاسی نیز هیچگاهی مورد قبول نسل جدید و جامعه مدنی افغانستان نخواهد بود؛ زیرا تمام دست آورد هفده ساله افغانستان را ضرب صفر میکند و سنت انحراف عمدی از دموکراسی را در افغانستان احیا میکند. تعلیق دموکراسی به صورت عمدی در تاریخ جدی کشور یک بدعت خطرناک است و زمینه را برای سوءاستفادههای مکرر سیاسی فراهم میکند که برای ادامه مسیر در افغانستان آسیبهای فراوان و غیر قابل پیشبینی را رقم میزند.

دیدگاه شما