صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

جامعه جهانی و ضرورت حمایت از افغانستان

-

جامعه جهانی و ضرورت حمایت از افغانستان

در کنفرانس بین المللی ژنیو یک بار دیگر جامعه جهانی بر ضرورت حمایت از افغانستان تأکید ورزیدند. برنامه های حکومت در بخش صلح، اصلاحات و تقویت روند های دموکراتیک مورد قبول جامعه جهانی قرار گرفت و ارزیابی دولت های همکار با افغانستان نسبت به تلاش های حکومت افغانستان تقریبا مثبت ارزیابی گردید. این امر برای تقویت روحیه سربازان آنان در امر مبارزه با تروریسم در افغانستان نقش فوق العاده دارد و باعث امیدواری مردم افغانستان نسبت به آینده بهتر در افغانستان نیز می گردد.
مردم افغانستان همیشه نسبت به همکاری های جامعه جهانی در افغانستان اظهار امتنان کرده است و واقعا همین گونه هم باید باشد. درست است که کشور ها نسبت به منافع ملی شان در افغانستان وارد همکاری شده اند ولی سربازانی که برای تأمین امنیت افغانستان، در حین انجام وظیفه در افغانستان جان های شان را از دست داده اند برای مردم افغانستان نهایت گرامی اند. حمایت جامعه جهانی در کنفرانس ژنیو از برنامه های افغانستان در بخش اصلاحات، یک اقدام مؤثر برای موفقیت افغانستان در بخش تقویت دولت سازی و حکومت داری خوب می باشد.
دقیقا پس از اجلاس بن بود که جامعه جهانی نقش نوین خودش را در افغانستان با دولت سازی آغاز کرد. سنگ بنای دولت جدید با همکاری قدرتهای سیاسی افغانستان در بن نهادینه شد.  جامعه جهانی مخصوصا آمریکا بر این  عقیده بود که در کشورهای درگیر در منازعه های قومی و قبیله ی ملت سازی فرایندی است که پس از دولت سازی مدرن و قدرتمند قابل پیگیری و عملیاتی شدن است.
آمریکا نیز بر حمایت از رشد دولت سازی و دموکراسی در افغانستان تامدتی موفق عملکرد. تنها در دورۀ دوم ریاست جمهوری حامدکرزی، اوباما در سیاست خودش تجدید نظر نمود تا معضل سیاسی و امنیتی افغانستان به صورت دیپلماتیک وگفتگو حل و فصل کند. حامد کرزی نیز در مشی سیاسی خودش نسبت با آمریکا چرخش و دیگر گونگی نشان داد. این دیگرگونیهای سیاسی برای مردم افغانستان هزینههای گزافی را به بار آورد. طالبان از فضای به وجود آمده نهایت استفاده را برای بهبودی وضعیت سیاسی و نظامی شان انجام داد. این امر به خوبی به اثبات می رساند که منافع افغانستان هیچ گاه در تقابل با قدرت های بزرگ به دست نمی آید. افغانستان باید کوشش کند که از تقابل با قدرت های بزرگ دوری بجوید و برعکس منافع خود را با منافع آنان هماهنگ بسازد. تئوری واقعی سیاست نیز دقیقا همین حکم را بیان می کند. کشور های ضعیف ناگزیر است که همیشه درکنار یک قدرت بزرگ منافع خودش را حفظ کند و ساختار های خودش را قوام ببخشد. در افغانستان پساطالبان دقیقا همین شیوه در افغانستان به پیش گرفته شده است که نه تنها منافع بلکه نظم جدید سیاسی در افغانستان همینگونه حفظ شده است.
حکومت وحدت ملی نیز تاکنون به خوبی توانسته است که توجه جامعه جهانی مخصوصا آمریکا را به افغانستان معطوف بسازد. مخصوصا اینکه حکومت وحدت ملی زمانی تیم باراک اوباما را به افغانستان متمایل ساخت که تیم حامد کرزی به اندازۀ یک دوره ریاست جمهوری، وقت و فرصت را در مناسبت با آمریکا از دست داده بود.
دونالد ترامپ علیرغم سخنان منفی اش در قبال افغانستان در زمان مبارزات انتخاباتی اش، بازهم از تقویت پروسۀ دولت سازی در افغانستان حمایت کرد. دلیلش هم اینست که دولتهای آمریکا، هرگز ساختارهای را که توسط هزینههای مالی وسیاسی آمریکا بنیان نهاده می شود، در معرض سقوط قرار نخواهد داد.
از میان تمام کشورهای همکار با افغانستان، کاخ سفید در حمایت از پروسۀ دولت سازی در افغانستان، بیشترین حمایت را انجام داده است. اما نکتۀ قابل توجه اینست که آمریکا بعنوان قدرتی که با افغانستان قرارداد پیمان امنیتی و استراتژیک دارد، تاکنون ساختار قدرت رسمی افغانستان را به آن اندازه تقویت نکرده است که بتواند، در برابر بحرانهای احتمالی داخلی و منطقهای، استوار بماند.
با تمام این تلاشها آمریکا هیچگاه نخواسته که افغانستان از لحاظ قدرت نظامی آن قدر قدرت کافی پیدا کند که باعث هراس پاکستان در منطقه شود. درگذشته نیز چنین بوده است. ولی توقع مردم و حکومت افغانستان از آمریکا اینست که برمبنای پیمان امنیتی و استراتژیکی که با افغانستان دارد، در شرایط موجود افغانستان را به صورت جدی حمایت همه جانبه کند و به پاکستان بفهماند که افغانستان برای آمریکا اولویت استراتژیک دارد.
در زمان اکنون، دیگرگونی اوضاع منطقه و جهانی این گمان را تقویت می کند که با عقبگرد روسیه و آمریکا بر وضعیت جنگ سرد، افغانستان نیز به همان موقعیت نزدیک شود. پاکستان نیز دقیقا مترصد اوضاع است و اگر افغانستان با یک اجماع سیاسی در درون افغانستان به وضعیت دفاع خودی نزدیک نشود، احتمال می رود که افغانستان دوباره برای پاکستان و کشورهای منطقه تبدیل به یک میدان نبرد غم انگیز دیگر شود.
هم اکنون مسئلهی افغانستان از یک اجندای دو طرفه میان طالبان و دولت افغانستان خارج شده است. بازیگران زیادی در این بازی وارد شده اند که باعث پیچیدگی وضعیت شده اند. پاکستان، ایران و روسیه برآن هستند که طالبان و حکومت افغانستان به صورت مساوی در دوطرف میزمذاکره قراربگیرند و امتیازات یکسان به دست آورند. ولی این روش باعث فروپاشیدگی اقتدار حکومت افغانستان می شود و پروسۀ دولت سازی مدرن را در افغانستان دوباره به نابودی می کشاند.حکومت افغانستان، هرگز به این نوع سیاست همسایگانش راضی نیست و آن را به معنای تضعیف دولت مرکزی افغانستان می داند. به همین جهت بود که حکومت افغانستان نشست اخیر گفتگوهای صلح را به صورت رسمی در روسیه نپذیرفت و همین مسئله باعث تنش های سیاسی در ارگ و باعث استعفای مشاور امنیت ملی گردید. آمریکا در این عرصه نیز مانند گذشته حکومت افغانستان را حمایت کرده است. آمریکا تاهنوز تلاش کرده که طالبان به صورت مستقیم با حکومت افغانستان وارد مذاکره شود و یا حد اقل برآنست که اقتدار حکومت افغانستان در برابر طالبان حفظ شود و ساختار سیاسی قدرت مرکزی همچنان صاحب اقتدار باشد.
هرچند که آمریکا در مطرح کردن طالبان بعنوان یک بازیگر مطرح در قالب گفتگوهای صلح دچار اشتباه شد ولی اکنون که حکومت افغانستان نمی خواهد که گروه طالبان در مسایل صلح افغانستان موازی با حکومت افغانستان مطرح شود، آمریکا باید به صورت جدی از این سیاست افغانستان حمایت کند و به کشورهای مانند پاکستان و روسیه نیز این هشدار را برساند.
واقعیت اینست که پس از فعال شدن نقش ایران و روسیه در پروسه صلح افغانستان و قائل شدن نقش ویژه به طالبان از جانب این دو کشور، ایالات متحده آمریکا شدیدا جانب حکومت افغانستان را نگه داشته است و تلاش می کند که نقش حکومت افغانستان در پروسه صلح هیچ گاه در حد یک جناح تنزل پیدا نکند وهمچنان در موضع اقتدار خودش باقی بماند.

دیدگاه شما