صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

اقتصاد افغانستان در دام « کلکین شکسته»

-

اقتصاد افغانستان در دام « کلکین شکسته»

نظریه "کلکین شکسته" که دستاورد فکری مشترک یک جرمشناس و یک جامعه شناس آمریکایی است، میگوید: اگر در ساختمانی کلکینی شکسته باشد و تعمیر نشود، بی گمان مردمی که از آنجا عبور میکنند نتیجه خواهند گرفت که گویا هیچ کس مسئول رسیدگی نیست. به زودی کلکین‌‌های بیشتری شکسته خواهد شد و حس بی‌‌قانونی و هرج و مرج از یک ساختمان به خیابان کشیده خواهد شد، و این نشان دهنده این است که هر چیزی اتفاق خواهد افتاد. و این گونه؛ جرم و جنایت همه گیر میگردد. میتوان گفت این نظریه میگوید: بی تفاوتی اجتماعی سبب میشود تا میل به قانون گریزی و هنجارشکنی در افراد نابهنجار فزونی یابد.  به عبارت دیگر این نظریه خیلی ساده میگوید برخی تغییرات یا پدیدههای ظاهرا کوچک، محتوای پیامشان خیلی بزرگ است. مثلا ممکن است شما از روی نحوه لباس پوشیدن یک نفر درباره شخصیت وی داوری کنید یا حتی ممکن است از نحوه دریوری یک نفر در شهر در مورد فرهنگ کل مردمان آن شهر قضاوت کنید. ممکن است از پیاده روهای پر از زباله یک محله در مورد ساکنین آن محله قضاوت کنید. یا ممکن است یک دروغ خیلی کوچک از یک شخصیت برجسته مانند رئیس جمهور حاوی پیامی بسیار مهم به سرمایهگذارن و کارآفرینان باشد. بر اساس این نظریه غافل ماندن از جرایم خرد زمینه را برای اجرای جرایم بزرگتر فراهم میکند. یک سرک را در نظر بگیرید که اگر باشندگان آن محل زباله را در آنجا رها کند به مرور زمان زبالههای بیشتر در آن مکان ریخته میشود و در نهایت آنجا به یک مکان پر از زباله تبدیل خواهد شد و یا یک رشوه بسیار کوچک توسط یک کارمند معمولی در طول زمان به یک فساد کلان در سطح مسئولان عالی رتبه کشور تبدیل خواهد شد.
طبق دیدگاه ارائه دهندهگان این نظریه، بهترین راه حل برای جلوگیری از خرابکاری و مشکلات بیشتر، حل مشکلات در زمانی که هنوز خیلی کوچک هستند، میباشد.  کلکین شکسته را در مدت کوتاهی تعمیر کنید و تمایل خرابکاریها برای شکستن کلکینها یا آسیب رساندن بیشتر، بسیار کمتر خواهد شد. مشکلات کوچک اقتصادی را سریع حل کنید تا این مشکلات بزرگتر نشود و به جایی نرسد که کارآفرینان، نخبگان و سرمایهگذارن کشور را ترک کنند و اینجا را مکانی امن برای زندگی و سرمایهگذاری ندانند. مبارزه با فساد را با پروندههای جزیی شروع کنید تا  فساد و رشوه در سطح کلان صورت نگیرد. پروندههای مربوط به فرار مالیاتی جزئی افراد را جدی بگیریم تا اینکه افراد سرشناس جرأت پرداخت نکردن مالیات را نداشته باشند. بنابراین نظریه کلکین شکسته دو ادعا دارد: الف- از جرمهای جزئی بیشر و رفتار ضد اجتماعی سطح پایین جلوگیری میشود ب- از جرمهای بزرگ پیشگیری خواهد شد.
با توجه به آنجه درباره نظریه کلکین شکسته و کاربردهای آن گفته شد، میتوان نظام اقتصادی را مانند یک ساختمان در نظر گرفت که وجود کلکین شکسته و عدم رسیدگی به آن موجب تشدید آسیبرسانی به اقتصاد  و شاید تخریب آن شود. بروز تخلف در اقتصاد امری اجتناب ناپذیر است ولی آنچه اهمیت دارد، وجود نظارت مستمر و برخورد جدی و مسولانه برای جلوگیری از فراگیر شدن آن است. در واقع نظریه کلکین شکسته در اقتصاد را میتوان اینگونه تعریف کرد مبارزه جدی و مستمر با فساد، رشوههای جزئی و تخلفات مالی در اقتصاد دانست. در صورتی که در مدت زمان معقول و کوتاه و هرچه زودتر با برخورد جدی همراه نباشد، افرادی که تمایل به قانون شکنی و سوء استفاده دارند با مشاهده بیتفاوتی یا پایین بودن حساسیت مسئولین به گرفتن رشوه،  فساد مالی، عدم پرداخت مالیات و...  به کارهای خود ادامه خواهند داد و چه بسا به تخلفات اقتصادی بیشتری روی بیاورند و این تخلفات بزرگ و بزرگتر خواهند شد که تبعات آن نه تنها اقتصاد بلکه به کل جامعه سرایت خواهد کرد. اجازه بدهید دو نمونه از کلکین شکسته در اقتصاد افغانستان را نام ببریم:
الف- مردم ما دیگر نمیتوانند فساد را تحمل نمایند من و تمام مقامات حکومتی مبارزه بر ضد فساد را از شخص خودمان آغاز خواهیم کرد... من میخواهم در اینجا تاکید نمایم که ما فساد را در داخل نهادهای کشور به هیچ وجه تحمل نخواهیم کرد و اقدامات مشخصی را برای نابودی علل این پدیده شوم اتخاذ خواهیم کرد(سخنرانی رئیس جمهور در مورد مبارزه با فساد)
ب- در سند بودجه سال 1397 دورنمای اقتصادی افغانستان را چنین تعریف کردهاند، دورنمای اقتصادی مثبت و با ثبات باقی میماند. اوضاع اقتصادی بهتر خواهد شد و صنایع و بخش ساختمانی سهم چشمگیری در محصولات ملی خواهند داشت. بهبود فعالیت در سکتور زراعت و پلانهای حکومت برای سرمایهگذاری در پروژههای زیربنایی از قبیل انرژی و اتصال منطقوی، منجربه تشویق اقتصاد، کاریابی و تشویق سرمایهگذاری خواهد شد.
وقتی شخص اول کشور صحبت از مبارزه با فساد میکند ولی عملا هیچ برنامه و پلانی برای مبازره با فساد صورت نگرفته است و چه بسا میزان فساد هم بیشتر شده است(پروندههای کوچک و جزئی فساد نشانهای از به وجود آمدن پروندههای فساد بزرگ خواهد بود) و یا اینکه در سند بودجه ملی اشاره به بهبود وضعیت کشور میشود ولی عملا فضای سیاسی اقتصادی کشور به گونهایی است که همه ناامید هستند، بیانگر این موضوع است که اینجا زیاد نظم ، ترتیب و نظارتی وجود ندارد و میتوان فعالیتهای غیرقانونی انجام داد( وجود کلکینهای شکسته متعدد).
بنابراین مثلا اگر در چنین شرایطی به کارآفرینان و سرمایهگذارن گفته شود که برای کمک به اقتصاد ملی کشور وارد فلان پروژه شود، او بلافاصله با  کنارهم گذاشتن کلکینهای شکسته که در نظام اقتصادی کشور وجود داد، پاسخ خواهد داد که " اگر من وارد فلان پروژه شدم و بدلیل وجود فساد و رانتهای زیادی که موجود هست موفق نشوم، چه کسی از من حمایت خواهد کرد؟". روشن است که این سرمایهگذار  وجود کلکینهای شکسته متعدد در اقتصاد را نشانهایی از نااطمینانی و بی اعتمادی به اقتصاد کشور میداند. میتوان نمونههای فراوانی از چنین مواردی را که بی ثباتی در قانون، عدم نظارت بر تخلفات و عدم قاطعیت مجریان قانون موجب نابودی بسیاری  سرمایههای سرمایهگذاران و کارآفرینان شده است را بیان کرد.
نتیجهگیری: وجود کلکینهای شکسته در اقتصاد افغانستان بیانگر این موضوع است که برای داشتن اقتصاد پویا و سالم باید برخورد جدی با فساد و مشکلات اقتصادی شود چرا که  کارآفرینان و سرمایهگذاران با کنارهم گذاشتن این کلکینهای شکسته اقدام به تصمیمگیری برای راه اندازی یک کسب وکار و یا سرمایه گذاری بر روی یک پروژه ملی و سود آور می کنند. نکته مهم این است که عدم نظارت مسئولین حتی ممکن است باعث  شود که افراد سالم ، کارآفرین و سرمایهگذار نیز برای پیشرفت کارهای خود دست به ایجاد "کلکین شکسته" زنند و چه بسا ناخواسته ممکن است این کلکینهای شکسته هر روز بزرگ و بزرگتر شود و در نتیجه روزی خواهد آمد که اقتصاد کشور فلج خواهد شد و از بین خواهد رفت. پس مواظب کلکینهای شکسته اقتصادمان باشیم.

دیدگاه شما