صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

راه‌های مقابله با تله فقر در افغانستان

-

راه‌های مقابله با تله فقر در افغانستان

بدون شک موضوع فقر یکی از موضوعات بسیار مهم و حیاتی میباشد که نه تنها در سطح محلی بلکه در سطح جهانی نیز توجهات بسیار زیادی را به خود جلب کرده است. از آنجایی که پدیده فقر، در طول تاریخ همیشه همراه زندگی اجتماعی بشر بوده است، موضوع دستگیری و کمک به فقرا نیز در جوامع بشری سابقهای طولانی دارد. هر ساله کشورها با اندازهگیری شاخصهای فقر برای کاهش فقر در کشور خود سعی دارند و در این راستا جامعه جهانی نیز با در نظر گرفتن سیاستها و برنامههای مختلف تلاش میکند که نقش خود را در از بین بردن فقر در سطح جهانی به خوبی ایفا کند. ابزارهایی که در جوامع گوناگون برای کاهش این پدیده به کار گرفته میشود، در یک قرن اخیر تنوع بسیاری پیدا کرده است و طیف وسیعی از فعالیتها از قبیل امدادهای فوری، پوشش تامين اجتماعی، برنامههای آموزشی و فرهنگی و برنامههای توانمندسازی را شامل میشود.
 اما همیشه یکی از سوالاتی که پرسیده میشود این است که معنا و مفهوم فقر چیست؟ و چه کسانی فقیر هستند؟
در ادبیات علمی یک تعریف اولیه و تکبعدی از فقر وجود دارد که میگوید " فقیر کسی است که توان تغذیه مناسب را ندارد، متناسب با همین تعریف، محاسبه شده است که اگر فردی در دنیا در حدود یک یا دو دالر در روز درآمد نداشته باشد، حداقل میتواند زنده بماند. بنابراین فقیر کسی است که درآمدی در این سطح داشته باشد. این نگاه که به آن فقر تکبعدی میگویند تا سالهای اخیر نگاه غالب به پدیده فقر بود. اما اکنون نگاهی که به فقر در دنیا وجود دارد، گستردهتر شده و چندبعدی است. در این نگاه جدید تنها تغذیه مهم نیست، یعنی فرد علاوه بر تغذیه باید حداقلهای تحصیل، بهداشت جسمی و سلامت روانی را هم داشته باشد. این تعریف میرساند که ابعاد دیگری هم وجود دارد که ضعف فرد در آنها میتواند به عنوان فقر او تلقی شود، البته این ابعاد با توجه به وضع هر کشوری فرق میکند و میتواند کم یا زیاد باشد. 
تله فقر چیست؟
تله فقر و محرومیت براساس دیدگاه ریچارد چمبرز(Richard Chambers)  به این معنا است که مجموعهای از عواملی چون ضعف جسمانی، بیقدرتی، بیسوادی، انزوا، آسیبپذیری، بیکاری، بیدرآمدی و… بههم گره خورده و دور باطل فقر و محرومیت را برای افراد رقم میزند. در این مورد مثال سادهای ابعاد بحث را بیشتر روشن خواهد ساخت. فردی فقیر و محرومی را در نظر بگیرید که در شهر کابل در شرایط دشواری زندگی میکند. او دارای شغلی با درآمد بسیار پایین بوده و تمامی درآمد خود را صرف اجاره خانه و نیازهای اولیه زندگی میکند. وی به دلیل اینکه قادر به تامین تمام نیازهای اساسی خود نیست به ناچار به دنبال شغل دیگری نیز هست تا بتواند تمام هزینههای خود را پوشش دهد. وی بعد از گرفتن وام و یا قرضه از بانک و یا اشخاص کسبوکار خود را شروع میکند، اما از بد روزگار کسبوکارش به شکست برمیخورد و وضعیتش از حالت اولیه بدتر میشود و نسبت به حالت اولیه فقیرتر خواهد شد. این حالت را تله و یا دام فقر میگویند.
تله فقر در افغانستان
از آنجایی که افغانستان از جمله کشورهای فقیر جهان محسوب میشود، لذا توجه به پدیده تله فقر بسیار مهم و حیاتی میباشد. ایده تله فقر بسیار ساده است ولی اغلب به آن توجه نمیشود. ایده اصلی تله فقر این است که هر کشور برای توسعه پایدار در قرن بیستویکم نیازمند بعضی از زیرساختها میباشد تا از این طریق بتواند به رشد و توسعه اقتصادی دست پیدا کند. به عنوان مثال یک کشور نیازمند سرک جهت ترانزیت کالا و جابهجایی افراد، بنادر در جهت تبادل کالا از یک کشور با سایر کشورها از طریق دریا، میدان هوایی، برق، آب و بهداشت و دسترسی به خدمات اساسی سلامت میباشد. زیرا اگر بهداشت اولیه در کشور وجود نداشته باشد جمعیت مردم مرتب با انواع و اقسام بیماریها روبرو خواهد شد و هزینههای زیادی از مردم در جهت خدمات بهداشت و درمان صرف خواهد شد. مواردی که گفته شد حداقل مواردی است که بسیاری از کشورها آن را دارا میباشد ولی کشورهای فقیر از جمله افغانستان از آن محروم میباشد؛ زیرا مقدار پولی که برای فراهم کردن این خدمات(سرک، میدان هوایی، سلامت و بهداشت) نیاز است خارج از توان دولت است.
راههای مقابله با تله فقر در افغانستان
به طور کلی بحثهای زیادی در جهت از بین بردن تله فقر در کشورها وجود دارد و مطالعات زیادی نیز در این مورد صورت گرفته است؛ اما میتوان به دو راهکار اساسی در جهت از بین بردن تله فقر اشاره کرد.
الف-شناسایی فقر
در کشورهای پیشرفته، نظام رفاهی و  نظام مالیاتستانی یا در دست یک نهاد است و یا اطلاعات آن در اختیار نهادهای مربوطه قرار میگیرد؛ به این ترتیب شناسایی فقرا به راحتی صورت میگیرد. زمانی که یک فرد برای دریافت خدمات رفاهی، اظهار فقیر بودن میکند، با توجه به سابقهکاری و اطلاعاتی که موجود است مورد بررسی قرار میگیرد. متاسفانه در کشور ما به دلیل نبود سیستم اطلاعاتی قوی شناسایی افراد به سختی صورت میگیرد و چه بسا ممکن است عدهای خود را فقیر معرفی کنند تا بتوانند شامل برنامههای حمایتی دولت قرار بگیرند.
ب- شکل و نحوه حمایت از فقیران
ایجاد برنامههای حمایتی از فقرا را میتوان به دو دسته مشروط و غیرمشروط تقسیمبندی کرد. مثلا دولت میتواند در جهت ثبتنام فرزندان در مکاتب و حضور مستمر آنها در صنف هر ماه مقدار مشخصی هزینه به خانوادههای دانشآموزان بدهند. این دسته از برنامهها چندین فایده دارد. اول اینکه باعث تشویق خانوادهها به فرستادن فرزندان به مکاتب میشود که منجر به افزایش سطح سواد و از بین بردن بیسوادی در کشور میشود و دوم اینکه سیاستگذار نیز از این طریق میتواند از افراد فقیر حمایت کند. این دسته از حمایتها از نوع مشروط میباشد. در برابر حمایتهای مشروط، حمایتهای غیرمشروط وجود دارد که به فقرا، بدون هیچ شرطی، امتیازهای خاصی داده شود. مثلاً دولت، فقرا را شناسایی کرده و اظهار کند که خدمات درمانی برای فقرا رایگان است.
نتیجهگیری
متاسفانه همانطور که گفته شد یکی از مشکلات اساسی در افغانستان نبود منبع رسمی و اطلاعات دقیق مربوط به فقر در کشور است که همین مورد باعث خواهد شد که دستاوردهای برنامههای حمایتی چه از طرف دولت و چه از طرف جامعه جهانی در زمینه فقرزدایی قابل اندازهگیری نباشد. اما بدون شک کیفیت اجرای برنامههای حمایتی در کشور به گونهای است که قسمت زیادی از بودجه که قرار است در جهت فقرزدایی مصرف شود به دلیل وجود فساد حیفومیل میشود و تنها مقدار کمی از آن در این مسیر خرج میشود. به همین دلیل کیفیت اجرای برنامههای حمایتی در کشور بهگونهای است که سطح انتظار از میزان دستیابی به اهداف برنامههای حمایتی را تا حدود زیادی کاهش میدهد.

دیدگاه شما