صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بازار سرمایه و کاهش هزینه تأمین مالی بنگاه‌های کارآفرین - بخش اول

-

بازار سرمایه و کاهش هزینه تأمین مالی بنگاه‌های کارآفرین - بخش اول

عمومی شدن یا (initial public offerings) به عرضه عمومی اولیه شرکتهای خصوصی اشاره دارد و به این ترتیب به موسسهای مستقل و قابل معامله برای عموم تبدیل میشود. شرکتهای کارآفرین در جستجوی راههایی برای رشد بیشتر خود هستند و IPO میتواند به آنها به منظور افزایش سرمایه که برای توسعه بیشتر به آن نیاز دارند کمک کند. از زمانی که شرکت اوراق بهادار خود را به منظور عرضه و فروش ثبت کرد از خصوصی به عمومی تبدیل میشود. هدف اغلب شرکتها از عمومی شدن افزایش منابع مالی است و قبل از عرضه عمومی اولیه شرکت باید الزامات تعیین شده از سوی سازمان بورس اوراق بهادار را فراهم سازند. مزایا و معایبی هم که از عمومی شدن شرکت ناشی میشود وجود دارد و مشاوران سرمایه گذاری میتوانند به کارآفرینان در تحلیل مزایا و معایب عرضه عمومی اولیه کمک کنند.
الف) مزایای عرضه عمومی
1- دسترسی به منابع مالی: رشد مداوم شرکتها نیازمند دسترسی آنها به منابع مالی جدید است. منابع مالی جدید میتواند برای انجام تحقیق و توسعه، مخارج سرمایه ای، تسویه بدهیهای موجود، بازاریابی و گسترش شرکت، خرید دارایی و... استفاده شود. شرکتی که عرضه عمومی میشود میتواند به جذب منابع مالی جدید از طریق انتشار اوراق قرضه شرکتی، انتشار اوراق قرضه قابل تبدیل به سهام و انتشار مجدد سهام به سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی اقدام کند.
2- افزایش نقد شوندگی: نقد شوندگی میتواند ارزش شرکت را ارتقا دهد و به طور کلی سهام یک شرکت عمومی نقد شونده تر از یک شرکت خصوصی است. بدین معنا که به منظور فروش سهام یک شرکت خصوصی، صاحب سهام باید شخص دیگری را پیدا کند که تمایل به داشتن سهام وی داشته باشد؛ این بسیار مشکل است ولی با عرضه عمومی، یک شرکت برای سهام خود بازاری ایجاد میکند که در آن خریداران و فروشندگان سهیم میشوند. نقدشوندگی میتواند برای سرمایه گذار یا مالک شرکت، امکان خروج، تشکیل سبد سهام متنوع و انعطاف پذیری در تخصیص دارایی ایجاد کند. علاوه بر دسترس پذیری استراتژی خروج موفق، سهام شرکتهای بورسی میتواند به عنوان تضمین برای دریافت وام بانکی جهت رفع مشکل نقدینگی بنگاه قرار بگیرد.
3- ایجاد انگیزه برای مدیر و کارکنان: در دورههای اخیر استخدام مدیران و پاداش به آنها با مجموعهای از حقوق و سهام به طور فزایندهای رواج یافته است. زمانی که سهام به شکل روانی قابل داد و ستد باشد این پاداش بی گمان مطلوب تر خواهد بود. سهام میتواند نقش کلیدی در جذب و نگهداری کارکنان داشته باشد. همچنین مزیت مالیاتی در این روش نیز قابل توجه است؛ زیرا به طور کلی مالیات بر سود سرمایهای کمتر از مالیات بر درآمد است. چنین برنامههایی برای کارکنان نمایش جالبی از همکاری به وجود میآورد؛ بدین صورت که تخصیص مالکیت یا تقسیم سهام میتواند به افزایش بهره وری، تقویت انگیزه و وفاداری منجر شود.
4- وجهه و اعتبار: بسیاری از شرکتهای خصوصی در معرض دید سرمایه گذاران بالقوه نیستند و شهرتی که عرضه عمومی ایجاد میکند میتواند توجه شرکای بالقوه  یا علاقه مندان به ادغام و اکتساب یا (merge&acquisition) را نیز جلب کند. از آن جا که وضعیت مالی یک شرکت عمومی مشروط به بررسی الزامات گزارش گری از سوی مقامات ناظر است؛ صحت وضع موجود از سوی سایرین نیز مورد تایید است. شرکت سهامی عام یک مزیت رقابتی ورای یک شرکت خصوصی را دارا است. شرکتهای عمومی تمایل دارند نسبت به شرکتهای خصوصی شناسنامه و نمای بهتری داشته باشند؛ این مساله در صنایعی که عامل موفقیت آن فروشندگان و مشتریان است که آنان را به داشتن تعهدات بلندمدت ملزم میکند، اهمیت بیشتری دارد.
ب) معایب عرضه عمومی:
در کنار منافع بی شمار عرضه عمومی، شرکتهای عمومی با چالشهای جدی  نیز دست و پنجه نرم میکنند و ظهور این نوع مشکلات جدید باعث شده است برخی از شرکتهای کارآفرین همچنان به فعالیتهای خود در خارج از بازار بورس ادامه بدهند.
1-   تقسیم سود: یکی از عمده چالشهای شرکتهای بورسی، الزام به تقسیم سود است. تقسیم سود به این معنا است که اگر شرکت در یک فعالیت اقتصادی در جایگاه بسیار موفقی قرار دارد، سودهای آتی باید بین سهامداران تقسیم شود. در حالی که در یک شرکت غیر بورسی بنابر توافق اعضای محدود، سودهای انباشت شده میتواند در راستای توسعه و بهبود شرکت مصرف شود.
2- افشای اسرار و تضعیف کنترل: از دیگر معایب عمومی شدن از دست دادن اسرار شرکت است. بدین معنا که بزرگترین دلیل برای شرکتهای کارآفرین که در مقابل عمومی شدن مقاومت میکنند بر ملا شدن اسرار شرکت و سیاستهای آن است. این مساله خصوصا در مورد شرکت هایی که عمده سرمایههای آنان را سرمایههای فکری شکل میدهد قابل تآمل است. یک شرکت میتواند در معرض شکست قرار بگیرد اگر تکنولوژی یا تکنیک سوددهی آن برای رقبای آن آشکار گردد. همچنین یکی دیگر از دغدغههای کارآفرین در فرایند عمومی شدن، هراس از دست دادن کنترل شرکت است که بر اساس آن سهامداران جدید اغلب امکان مدیریت شرکت را به دست میآورند و کنترل را از دیگران میگیرند و حتی ممکن است موسسان اصلی شرکت را نیز کنار بگذارند.
3- هزینههای عرضه عمومی و الزامات گزارش گری: یک عرضه عمومی اولیه یک تعهد پر خرج است؛ شرکت باید حدود 15 تا 25 درصد وجوه به دست آمده از عرضه را به صورت مستقیم هزینه کند. در حالی که سار منابع هم به طور غیر مستقیم صرف میشوند. همچنین شرکت، مدیریت آن و سایر شرکای متعهد، مسئول نقایص یا گزارشهای اشتباه و گزارش هایی که پس از عرضه عمومی ارائه میشوند هستند. همواره فشار جدیدی از سوی سهامداران بر روی شرکتهای سهامی عام برای افزایش عائدی و درآمدهای جاری وجود دارد. اغلب سهامداران سرمایه گذاری کوتاه مدت انجام میدهند؛ از این رو افزایش سریع قیمت سهام را میخواهند. حتی مدیریت شرکت میتواند با اقامه دعوا از سوی سهامداران برای نقض وظایف، اقدامات شخصی و ادعاهای دیگر مواجه شوند.
خلاصه آن که قبل از تصمیم گیری برای عمومی شدن یا نشدن، کارآفرینان باید تمام مزایا و معایب بالقوه آن را بررسی کنند. این اتفاق معمولا در طول فرایند پذیره نویسی و زمان ارتباط شرکت با بانک سرمایه گذاری برای گرفتن نظرات مخالفان و موافقان عرضه عمومی و تعیین این که آیا این کار برای شرکت مطلوب است یا خیر صورت میگیرد.

دیدگاه شما