صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مذاکرات صلح، با اشتراک سه ضلعی امکان پذیر است

-

مذاکرات صلح،  با اشتراک  سه ضلعی امکان پذیر است

صلح از کهن ترین آرمانهای انسانی است و در تعریف متداول، صلح برابر با عدم جنگ است ، اما امروزه درک و فهم صلح با بروز بحرانهایی که در ابعاد اقتصادی ، فرهنگی، سیاسی ، زیست محیطی و نظامیجهان را محاصره کرده است معنی میشود، مفهوم صلح الزاما متضاد جنگ نیست  بلکه مجموعه ای از شرایط یک زندگی آرام ،امن و ایده آل برای همه ی افراد بشر است. در جامعه جهانی کنونی، عواملی چون اقدامات نظامیو هژمون طلبی در دولتها و فقر و گرسنگی تا توزیع نامناسب عدالت در جوامع میتواند در صلح بشری تاثیرگذار باشد. کشور ما افغانستان طی سالیان طویلی است که قربانی جنگهای تحمیلی است که باورمندانه میتوان گفت بخش عمدهی جنگهای کنونی افغانستان ناشی از عدم رعایت توزیع عادلانه فرصتها و سائر ابعاد فوق الذکر است. از دیر مدت تا کنون، صلح در افغانستان به یک مقوله رویایی و غیر قابل تحقق مبدل گردیده است. نزدیک به دو دهه جنگ و خونریزی از زمان حکومت انتقالی تا حال حاضر با حضور نیروهای بین المللی به رهبری آمریکا، جنگهای ممتد و دوام دار رمق آرامش و آسایش را از نهاد شهروندان کشور برچیده است قسمیکه در اوایل حضور ائتلاف بین المللی خوشبینی مردم در استقرار صلح و ثبات دایم و تشکیل اداره موقت بسا چشمگیر و امیدوار کننده بود؛ زیرا چندین دهه جنگهای داخلی، خستگی مفرط، خسارات و ویرانیهای غیر قابل جبران را بر پیکره وطن، وارد نموده بود که همه در یک چشم انداز آینده نگر، این حضور و تشکیل حکومت انتقالی را صمیمانه استقبال نمودند؛ اما بعد از گذشت مدت زمان کوتاه متآسفانه رویاهای صلح خواهانه و تامین امنیت سراسری به تحقق نپیوست، حضور مجدد طالبان با آغاز جنگهای فرسایشی و چریکی، ثبات کشور را نیمه جان ساخت پروژههای عام المنفعه و ساخت و ساز راههای مواصلاتی که هزینههای زیادی را متقبل شده بود به شدت آسیب دید، اشخاص زعیم و خبرههای این وطن، قربانی حملات انتحاری و قتلهای زنجیره ای گردیدند، آمار تلفات سربازان و نیروهای دولتی طی هر سال بیشتر از قبل گردید سیل عظیم مهاجران اعم از مغزهای متفکر، تودهها و نیروی انسانی از اقشار مختلف، راه مهاجرت به خارج از کشور را اختیار نمودند کماکان غبار نا امیدی حسرت و اندوه، ناشی از عدم رسیدن به صلح و ثبات، به صورت خسته شهروندان دوباره نقش بست و امیدهای آنان را به یأس مبدل گردانید؛ اما ضمن اینهمه طول و تفسیر از حکایت صلح و ثبات، اکنون چندین ماه است که این گفتمان با حضور فعال نماینده آمریکا ( زلمیخلیلزاد) جان تازهی به خود گرفته است، آقای خلیلزاد با حضور خویش در این صحنه و ایفای نقش مستقیم به عنوان مذاکره کننده صلح به نمایندگی آمریکا، با شعار « صلح حتمیاست» به فعالیت آغاز نمود وی در مذاکرات آشکار و پنهان خویش، چندین بار است با نمایندگان طالبان و کشورهای منطقه نشستهایی داشته است، نشست مسکو و سایر کشورهای منطقه بدون حضور دولت افغانستان بیانگر نوعی پرده پوشی از جریان این روند است، درست است که از هربار نشست صلح در کشورهای منطقه، اخبار و تحلیلهایی در رسانهها دست به دست میشود؛ اما اینکه رسانههای افغانستان حضور مستقیم و فعال در جریان مذاکرات داشته باشند و خبر دست اول را نشر کنند چیزی شاهد نبودیم، هر آنچه که در حال حاضر به خورد رسانهها داده شده طبق گزارش طرفهای اصلی مذاکرات صلح بوده اند که در نشستهای میان خودی، نشر و پخش نموده اند به عنوان نمونه همین دیروز که آقای خلیلزاد از قطر برگشت، در نشستی با رئیس جمهور نتیجه مذاکره را گزارش داد که سخنگویان ارگ، فقط چند نکته کلی را نشر کردند که تغییر نظام مورد بحث نبوده، قانون اساسی و مورد مذبور از صلاحیت دولت افغانستان است نه از صلاحیت آقای خلیلزاد؛ اما از این کلی گوییها میتوان به این نتیجه دست یافت که قدمهای احتیاط مآبانه و استراتژی دور اندیشانه آقای خلیلزاد در گرو کشورهای ذینفع منطقوی است؛ تا زمانیکه قناعت استراتژیستها و سیاسیون منطقه از این اقدام حاصل نگردد تحقق این پروسه امر دشوار است و مدت طولانی را در پی خواهد داشت؛ زیرا کشور ما به مثابه شاهرگ حیاتی منطقه، از اهمیت اقتصادی و سوق الجیشی برخوردار است که اندک اغماض در قبال سرنوشت سیاسی ممکن است بحران فراگیر منطقوی را در پی داشته باشد. پاکستان، ایران، روسیه، عربستان سعودی و بعضی کشورهای دیگر، در طول تاریخ سیاسی کشور نقشهای گوناگون داشته اند و همیشه در همکاری و همیاری با آینده افغانستان با محوریت منافع خویشتن، دخیل در مسائل سیاسی افغانستان بوده اند و ابر قدرتهایی هم که تا کنون حضور فیزیکی در افغانستان داشته اند به نحوی در همکاری و همفکری با کشورهای منطقه وارد شده اند که منافع کشورهای منطقه را نیز در دستگاه دیپلماسی خویش تعریف نموده اند؛ قسیمی که از آوان حضور ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا، اکثر کشورهای منطقه در ساخت و ساز پروژه-های اعماری و اقتصادی در کشور سهم چشمگیر داشتند به عنوان مثال کشور ایران بر علاوه کمکهای جانبی، ساخت و ساز سرکهای هرات را به عهده گرفت، پاکستان و هند نیز بر علاوه سایر کمکها، ملی بسهای شهری به مردم افغانستان اهدا نمود، عربستان و بعضی کشورهای خلیج نیز کمکهای نقدی و غیر نقدی به کشور ما داشتند، این بدین معنی است که کشورهای منطقه همانطور که در قبال سازندگی و ترقی کشور نقش فعال ایفا مینمایند، در قبال نوعیت رژیم و ساختار سیاسی کشور نیز بی تفاوت نخواهند بود؛ زیرا از بدو تأسیس نظام کنونی در جلسات «بن» محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کنونی دولت ایران به عنوان یکی از طراحان فعال نظام کنونی نقش داشت و در این راستا تلاش نمود تا با همکاری رهبران افغانستان شکل و محتوای نظام کنونی را تعریف نماید؛ بنا بر این دولت کنونی حاصل تلاشها و رنجهای بی شمار دولتمردان، کشورهای منطقه و فرزندان اصیل این کشور است که با خون نیروهای امنیتی، تا کنون پا برجا نگهداشته شده است و در این قبال رهبران و رجال برجسته مردم افغانستان نیز قربانی توطئههای صلح گردیده اند که هدف و تلاش آنان در چارچوب نظام در راستای حفظ نظام کنونی و ایجاد ثبات دایمی پنداشته میشود و در این راه جان خویش را نیز از دست دادند، آقای خلیلزاد به عنوان مذاکره کننده ارشد آمریکا، باید نقش محوری دولت افغانستان را در هماهنگی صادقانه با کشورهای منطقه زمینه سازی کند تا این روند افسانهی، رنگ و بوی واقعی به خود بگیرد، هیچ کشوری نباید رفتار و نحوه مدیریت شخص را با نظام انطباق دهد، نظام به عنوان یک کل تغییر ناپذیر از خواستههای اساسی مردم افغانستان است که در این چارچوبه اشخاص زیادی رفت و آمد خواهند داشت، مخالفتهای سلیقوی با سران نظام، نباید اصل نظام را تهدید نماید زعیمانی که اکنون در رأس نظام قرار دارند به عنوان نماینده قاطبه مردم افغانستان از آدرس نظام، باید محور مذاکرات صلح باشند که در این محوریت باید اعتمادسازی نموده و ثبات کشورهای منطقه را نیز ترسیم نموده و قانع ساخت تا طی یک همکاری منطقوی بتوان به این معما دست یافت؛ زیرا همسایگان ما نیز باید مطمئن باشند که فعالیتهای تروریستی از خاک افغانستان هیچگاه ثبات آنان را تهدید نخواهد کرد و ما به عنوان عضوی از چند خانواده در یک منطقه میتوانیم با اعتماد چند جانبه به رفاه و ثبات دایمیدست یابیم، اگر اقدامهای بعدی آقای خلیلزاد با محوریت دولت افغانستان ضمن اشتراک کشورهای منطقه با حضور رسانههای داخلی و بین المللی، تغییر شکل بدهد پروسه صلح، صادقانه و با خیال آسوده به پیش خواهد رفت، بر علاوه سران طالبان که در چارچوب نظام با حفظ قانون اساسی و دست آوردهای هجده ساله میپیوندند از جانب مردم و دولت افغانستان قابل پذیرش است؛ اما اینکه بتوان آنان را اقناع کرد که در نظام کنونی جایگاه شان به عنوان شهروندان کشور و شریک این خاک محفوظ است نیازمند اعتماد سازی و دیپلماسی کارا و فعال است؛ زیرا در بسا موارد توزیع نا عادلانه فرصتها و امکانات نیز سبب تشنج و بروز بحرانهای داخلی میگردد که دستگاه دیپلماسی دولت افغانستان و آقای خلیلزاد به شمول کشورهای منطقه باید بتواند در توزیع عادلانه  فرصتها در بستر هموار دولتی موفق عمل نمایند و اعتماد جانب مقابل را جلب نمایند تا بتوان با چشم انداز واقع بینانه این پروسه را با موفقیت به پایان رسانید در غیر آن باز هم شاهد هرج و مرجهای ناشی از بی عدالتی در سائر ابعاد بسترهای اجتماعی خواهیم بود.

دیدگاه شما