صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

جنگ طالبان از منظر حقوق بین الملل بشردوستانه

-

جنگ طالبان از منظر  حقوق بین الملل بشردوستانه

جنگ یکی از واقعیت های تلخ و دردناک زندگی بشر می باشد که همواره انسانها را دچار خطر  و وحشت نموده است. به همین منظور حقوق بین الملل بشردوستانه ضرورتی نشأت گرفته از پدیدهای تلخ و شوم بنام جنگ مسلحانه بین المللی و غیر بین المللی (داخلی) است، که در حال حاضر وقوع چنین مخاصماتی اجتناب ناپذیر است و حیات بشری و کرامت او را بشدت تهدید مینماید، در این راستا توجه بیشتر به قواعد مقررات حقوق بین الملل بشر دوستانه و رعایت دقیق آنها در مخاصمات مسلحانه امری ضروری و حیاتی است. چون حقوق بین الملل بشردوستانه، قواعد خاص دوران مخاصمه مسلحانه و حمایت از قربانیان جنگی است. این قواعد، طرف های جنگ را در به کارگیری وسایل و روش های جنگی برای نابودی دشمن، محدود میکند و آنان را از حمله به غیر نظامیان برحذر داشته و میخواهد که هنگام حمله، تفکیک بین نظامیان و غیر نظامیان را رعایت کنند. حقوق بینالمللی بشردوستانه برای هر دسته از مخاصمات مسلحانه داخلی و بینالمللی، قواعد و اصول لازمالاجرایی را مقرر داشته است تا حین درگیریهای مسلحانه توسط طرفهای درگیر رعایت شود.
افغانستان معاصر به ویژه در 4 دهه اخیر شاهد وقوع چندین بار جنگهای تحمیلی و خانمان سوز بوده که عامل اساسی آن گروه تروریستی طالب میباشد که هنجار های اساسی را نقض کرده و ارزش های انسانی را نادیده گرفته اند. این گروه تا کنون هزار ها انسان بیگناه را به کام مرگ کشانیده و هزارها خانواده را به سوگ فرزندان شان نشانده است.
در حال حاضر طالبان بر اساس حضور جنگی خویش و حمایت پیدا و پنهان رقبای منطقهای افغانستان و امریکا، تلاش دارند تا آهستهآهسته از مشروعیت سیاسی منطقهای و بینالمللی برخوردار گردند تا خود را به عنوان گروهی متمایز از القاعده و داعش و تابع قوانین بینالمللی معرفی کند. و ظاهر خوبی از خود جلوه دهند . اما مردم افغانستان هیچ گاهی جنایات آنها را فراموش نخواهند نمود، جنایاتی که هم از نظر موازین حقوق بشری، حقوق بین الملل بشر دوستانه و هم از نگاه آموزه های اسلامی مورد نکوهش است.
امروزه عموما" پذیرفته شده که حقوق بین الملل بشردوستانه برای نیروهای مسلح سازمان یافته الزامآور است، چون آنها نیز به عنوان یک طرف مخاصمه مسلحانه، متعهد و ملتزم به حقوق بشردوستانه معاهدهای و عرفی هستند. اما در پاسخ به اینکه چرا گروه های مسلح سازمان یافته، ملزم به قواعد حقوق بشر دوستانه هستند، چند دیدگاه بیان شده است؛
1- صلاحیت تقنینی دولت؛ طبق این دیدگاه صلاحیت دولت در قانونگذاری برای اتباع خود این حق را برای دولت ایجاد میکند که تعهداتی را که به موجب حقوق بین الملل پذیرفته، بر همه افرادش تحمیل کند حتی اگر آن افراد با دولت مزبور یا دیگر گروه های مسلح، در حال جنگ باشند.
2- گروه های مسلح مخالف، ملزم به رعایت قواعد بشردوستانه هستند بدان دلیل که اعضای این گروهها هم همچون سایر افراد مستقیما" موضوع حقوق بشردوستانه بوده و باید هم از آن اطاعت کنند و هم در صورت نقض این قواعد از سوی آنان، مسولیت کیفری خواهند داشت. این چنین تکالیف و تعهداتی بر کلیه افراد اعمال میشود، اعم از اینکه آن ها وضعیت جنگجوی رسمی یک مخاصمه مسلحانه غیر بین المللی باشند یا اینکه جزء افراد عادی باشند.
3- دیدگاه شخصیت حقوقی بین المللی؛ بر اساس این دیدگاه گروههای مسلح سازمان یافته ملزم به رعایت قواعد بشردوستانه عرفی هستند زیرا آنها نوعی شخصیت حقوقی بین المللی دارند.
در خصوص التزام و تعهد گروههای مسلح مخالف و شورشیان در رعایت از قواعد بشردوستانه بین المللی میتوان به اسناد و قواعد حاکم بر جنگهای داخلی هم استناد کرد. به موجب ماده 3 مشترک کنوانسیون ژنو طرفین درگیری از ارتکاب همچون نقض حیات فرد، قتل عام، قطع عضو، شکنجه و رفتار های بیرحمانه، تجاوز به کرامت انسانی، گروگان گیری و محاکمه و اعدام بدون رعایت تضمین های قضایی منع شده است.
قطعنامه مشهور 1244 مجمع عمومی سازمان ملل، مبنای دیگر برای تعهد و التزام گروههای غیر دولتی به قواعد حقوق بشر و حقوق بشردوستانه به شمار میرود. مجمع در این قطعنامه میگوید، تمام مقامات دولتی و غیر دولتی مسئول در عملیات جنگی باید اصول مندرج در کنوانسیون های ژنو را رعایت نمایند.
بر اساس گزارشهای مستند یوناما از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۸ بیش از ۷۰ هزار غیر نظامی در افغانستان به قتل رسیده و یا زخمی شده اند، که نزدیک به هفتاد درصد آن توسط طالبان و متباقی توسط سایر گروههای تروریستی انجام شده است. طالبان در واقع به طرق ذیل قوانین حقوق بشری و بشردوستانه و یا همان قوانین جنگی را نقض نموده اند:
ص- کشتار غیر نظامیان: طالبان با حربه تکفیر کارمندان دولت را که افراد ملکی و بیگناه هستند کافر شمرده و خود را مجاز به قتل آنها میدانند، به این ترتیب به شکل سیستماتیک و هدفمند طیفی وسیع از کارمندان خدمات ملکی را به قتل میرسانند که میتواند مصداق جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت به حساب آید. طالبان با استفاده از حربه تکفیر حتی بر کارمندان رسانههای آزاد و خبرنگاران نیز حمله کرده و آنها را به قتل رسانیده اند که نمونه آن حمله بر موتر حامل کارمندان تلویزیون طلوع است. این موارد توسط یوناما مستند شده و قابل ارائه به نهادهای بینالمللی و کشورهای جهان است.
2- حمله به مناطق غیر نظامی: طالبان از طریق عملیات انتحاری و حمله به اماکن غیر نظامی و یا سنگر گرفتن در اماکن غیر نظامی و محل مسکونی مردم ملکی، به هیچ وجه احتیاط لازم را جهت پیشگیری از قتل غیر نظامیان به عمل نمیآورند، بلکه آنها را در معرض کشتار وسیع خود قرار میدهند و حتی از آنها به عنوان سپر انسانی استفاده میکنند. در حالیکه قوانین حاکم بر جنگ، طرفین جنگ را موظف به اتخاذ احتیاط لازم، جهت پیشگیری از قتل غیر نظامیان میداند.
3- حمله بر اهداف غیر نظامی: طالبان مراکز تعلیمی، ورزشی، مساجد، تکیه خانه ها  و هوتلها و بانکها را مورد حمله قرار میدهند، در حالیکه همه اینها اهداف غیر نظامی محسوب میشوند و حمله بر آنها ممنوع و حداقل جرم جنگی محسوب میشود.
4- حمله بر جمعیت غیر نظامی: گاهی طالبان بر قریهها و روستاهای مسکونی مردم عادی احتمالاً به انگیزههای مذهبی و قومی حمله میکنند و افراد غیر نظامی را تیرباران مینمایند، نظیر آنچه در خزان سال جاری در قریههای هزارهنشین ارزگان خاص مرتکب شدند.
5- قتل افراد غیر نظامی به دلیل تعلق قومی و مذهبی آنان: طالبان در سالهای گذشته، در غور و قریه باغچار ارزگان خاص افراد غیر نظامی از قوم هزاره شیعهمذهب را صرفا به دلیل تعلق نژادی و مذهبی آنان سربریدند که مصداق جنایت علیه بشریت محسوب میشود.
6- حمله بر مراکز انتخاباتی: انتخابات یک روند مدنی است که زمینه استفاده مردم از حق مشارکت سیاسی شان را فراهم میکند. لذا حمله بر این مراکز هم حمله بر یک هدف غیر نظامی به حساب میآید و هم نقض آشکار و شدید حق مشارکت سیاسی که از جمله حقوق بشری هر فرد است، محسوب میشود.
7- گروگان گیری: اختطاف مسافرین در شاهراهها از سوی طالبان بخشی از استراتیژی تازه این گروه بوده که چندین بار این گروه دست به اختطاف افراد زده و با توقف بسهای مسافربری، مسافرین را با خود برده و تعدادی را کشته اند. نمونه آن اجمل نقشبندی میباشدکه همراه با یک خبرنگار ایتالیایی، در ولایت هلمند توسط طالبان به گروگان گرفته شده و به شهادت رسید.
8- نقض حقوق اساسی کودکان: نه تنها حقوق کودکان را این گروه نقض مینمایند بلکه از آنها در عملیات انتحاری و تروریستی نیز استفاده میکنند.
9- محاکمه و اعدام بدون رعایت تضمینها عادلانه دادرسی: بارها ما شاهد بودیم که این گروه هموطنان ما را بدون رعایت موازین عادلانه دادرسی محاکمه سحرای نموده و زنان را در بیش روی یک جماعت بزرگ از مردان شلاق زده و یا سنکسار نموده اند.
با براین، با توجه به موارد فوق میتوان گفت طالبان ناقضان حقوق بشر و بشردوستانه بوده و جنگ طالبان در افغانستان هم از نظر اسناد بین المللی و هم از نظر حقوق بشر و بشردوستانه شدیدا" محکوم بوده و هیچ نوع مشروعیت بین المللی ندارد بنا" دولت افغانستان و جامعه مدنی این کشور در این زمینه میتوانند از دیپلماسی و دادخواهی بینالمللی استفاده کنند. و به خاطر مشروعیتزدائی این گروه در این زمینه اولاً لازم است موارد یادشده به صورت مستند در معرض افکار عمومی جهان قرار داده شود و ثانیاً دولتها تحت فشار قرار گیرند که طالبان را برای رعایت این موارد تحت فشار قرار دهند و جامعه مدنی افغانستان در این راستا با استفاده از سازوکار سازمانهای غیر دولتی بینالمللی مدافع حقوق بشر کمپین وسیع جهانی را به راه بیندازد که در جریان گفتوگوی صلح طالبان را جهت رعایت قوانین جنگی و اجتناب از موارد یادشده تحت فشار قرار دهند.

دیدگاه شما