صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۲۰ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

افغانستان و دیپلماسی مداخله جویانه پاکستان

-

 افغانستان و دیپلماسی  مداخله جویانه پاکستان

اظهارات اخیر عمران خان صدر اعظم پاکستان مبنی بر ایجاد حکومت موقت و فراگیر در افغانستان نقض آشکار قوانین بین المللی و اقدام مغایر با معاهدات و میثاقهای جامعه ملل پنداشته میشود، وی که در مناطق سرحدی پاکستان در حضور مردم این وادی سخنرانی داشت گفت که ( به زودی در افغانستان یک حکومت فراگیر که متشکل از تمام مردم افغانستان باشد شکل خواهد گرفت) چنین اظهاراتی از سوی مقام اول یک مملکت، آن هم در همسایگی افغانستان زیر پا گذاشتن حسن همجواری است. در واقع چنین اظهار نظر غیر مسئولانه، مداخلات آشکار یک کشور در امور داخلی کشور دیگر از فحوای صریح این اظهارات به حساب میآید.
سخنان عمران خان واکنشهای رسانهها و مردم افغانستان را در بر داشت، زیرا او به مثابه یک شخص مسئول حق ندارد تا در ارتباط با مسائل داخلی افغانستان مداخله نماید، پاکستان کشوری است که طی هفتههای اخیر، خودش در کشاکش با کشور هندوستان درگیریهای مسلحانه داشت، صدر اعظم این کشور به جای اظهار نظر در مورد افغانستان، بهتر است در رفع تنشهای سیاسی شان با هند، اقدام سنجیده و عقلانی نماید تا کشورش از بمباردمان طیارات هندوستان نجات یابد، مسئله کشمیر از جمله منازعات جدی میان هند و پاکستان است، پرورش گروههای تروریستی از این کشور و فرستادن آن به سائر نقاط منطقه از جمله بزرگترین دغدغه همسایگان این کشور محسوب میگردد؛ لذا کشور پاکستان هم اکنون به مرکز تولید و صادرات تروریزم در نزد کشورهای دنیا، زبانزد خاص و عام است، این کشور هم اکنون از انزوایش در نزد جهانیان در رنج است، عمران خان به عنوان فرد با صلاحیت این کشور، باید بیشترین نیروی فکری اش متمرکز بر حل مشکلات داخلی و بین المللی شان معطوف باشد.
افغانستان به عنوان یک کشور مستقل و دارای وجهه بین المللی تا کنون با تمام مشکلات و چالشها توانسته است تا از پس گروه-های تروریستی پروردهی پاکستان برآید، دیپلماسیهای اخیر حکومت افغانستان تا آن حد موفق بوده است که بتواند این کشور را در محراق توجه جهانیان قرار دهد، کشور افغانستان با چشم انداز از آینده روشن، در نزدیک ترین فرصت، توانایی غلبه بر چالشهای حال و گذشته را دارا است، افغانستان کنونی با افغانستان سالهای قبل متفاوت است، زمینه سازی برای مذاکرات صلح و محک خوردن گروههای تروریستی به مذاکرات صلح از موفقیتهای این نظام محسوب میگردد، مردم افغانستان به این باور رسیده اند که در نزدیکترین زمان، صدای گلوله در کشور شان خاموش خواهد شد؛ زیرا گروههای مسلح داخلی نیز به خوبی میدانند که جنگ راه حل معضلات کشور نیست؛ لذا آنها نیز با درک از واقعیتهای نزدیک به دو دهه جنگ، اثرات مخرب آن را در کشور به خوبی میدانند، لذا آن عده سران جنگی مخالفین مسلح که با ساز پاکستان میرقصیدند و یگانه راه تغذیه و بقای شان را در تداوم جنگ میدیدند نیز متوجه این امر شده اند که در اندک زمان، مسیر شان به بن بست مواجه گردیده و در میان مردم افغانستان بیشتر از این رسوا خواهند شد؛ چون جنگ شان هدف و آرمان خاصی را تعقیب نمیکند، شورشگری در نفس خویش محکوم به فنا است، به همین ملحوظ آنان نیز با تشخیص فضای به وجود آمده در همنوایی با سائر مردم، مشتاقانه ساز و کار صلح را تعقیب میکنند، به همین دلیل جنگ و خشونت در افغانستان جایگاهی نخواهد داشت و پاکستان نیز با درک از این مسئله، به باور خود شان خود را دایه مهربان از مادر معرفی میکنند گویا این که آنها طرفدار ثبات افغانستان هستند.
پاکستان در این اواخر تحت فشارهای مختلف سیاسی و اقتصادی قرار دارد. افغانستان از لحاظ وابستگی اقتصادی به گونههای متفاوت، خود را مستقل از همکاری این کشور ساخت، خطوط ترانزیتی هوایی و زمینی باعث گردید تا کشور به صورت مستقیم به جهان وصل گردد، در ابعاد سیاسی نیز لابیهای افغان موفق بودند، زیرا ذهنیت جهان را متوجه نکته مهم پاکستان تروریست پرور نمود، این کشور هم اکنون از فشارهای بین المللی در رنج است، تقلای عمران خان، ناشی از انزوای این کشور است که به زودی دستان شان از افغانستان نیز کوتاه خواهد شد. او که از ایجاد حکومت فراگیر در افغانستان خبر میدهد، بیانگر حقارت درونی شان در نزد جهانیان و مردم افغانستان است؛ زیرا به باور سیاستمداران پاکستانی، با پیوستن گروه طالبان به دولت افغانستان دست آنان در مداخلات داخل افغانستان باز خواهد بود، آنها به طالبان اعتماد کرده اند که اگر در ساختار سیاسی افغانستان این گروه شامل شود، آنان میتوانند راهبردهای مداخله جویانه شان در امور داخلی افغانستان را از طریق طالبان تداوم بخشند، چنین برداشتی از پروسه صلح و ادغام طالبان در حکومت افغانستان، جنون سیاسی است، پاکستان به خوبی میداند که شعور سیاسی مردم افغانستان نسبت به سالهای سابق دچار دگرگونیهای مثبت شده است، هر گونه اظهار نظر و مداخله پاکستان در مسائل داخلی افغانستان چه به صورت صریح و نهان، از ذره بین مردم افغانستان خواهد گذشت و امکان اقدامات منفعت جویانه را از آنان خواهد گرفت. مردم افغانستان میدانند که اظهارات مداخله جویانه صدر اعظم پاکستان، بعد از نشست نماینده افغانستان در شورای امنیت ملل متحد و مواجهه دیپلماتیک نمایندهگان دو کشور بر سر پروسه صلح، پاکستانی ها را واداشت تا جرأت مداخله در امور داخلی افغانستان را به خود بدهند؛ اما این را باید بداند که اختلاف نظر بر سر مسائل امنیت جهانی و منطقوی به مثابه تقابل پنداشته نمیشود، افغانستان به عنوان همکار استراتژیک ایالات متحده و ائتلاف جهانی، سر دمدار مبارزه با تروریزم و هراس افگنی است، تروریستانی که توسط پاکستان پرورده شده و به کشورهای همجوار فرستاده میشود، فقط قوای ائتلاف بین المللی و افغانستان در برابر آنان میرزمند و منطقه را از شرشان محفوط نگهداشته اند، لذا همکاریهای امنیتی ما با ائتلاف جهانی از دید مجامع بین المللی پوشیده نیست، در واقع ماری را که پاکستان به هدف گزیدن منطقه میپروراند با تشریک مساعی افغانستان و جهان نیش آن را در کام شان نگهداشته است؛ بنا براین طبیعی است که پیرامون مهار چنین وضعیت، و رام کردن گروههای سرکش، باید دیدگاهها به صورت واضح و شفاف در ملل متحد بیان شود تا خطرات ناشی از آن، و مهار این خطر با وضاحت به تصویر کشیده شود که در امر چگونگی بهتر شدن وضعیت با این افعی دو سر، چگونه کنار بیایند تا بعد از آن، خطرات همچنان متوجه افغانستان و جامعه جهانی نشود.
صدر اعظم با سوء استفاده از وضعیت پیش آمده، در صدد باز نمودن جایگاه بعد از صلح است، نگرانیهای انزوا گونه این کشور از عملکرد مقامات این کشور و تحولات اخیر میان هند و پاکستان به خوبی آشکار و هویدا است، از یکسو تقابل نظامی با هند و این که کشور هند با قاطعیت وارد خاک این کشور شد و گروههای تروریستی را هدف قرار داد، هیچ واکنش بین المللی را بر نیانگیخت، این نکته را واضح میسازد که پاکستان منزوی شده است. عراق و سوریه که هر دو از ناحیه ضرر تروریزم در رنج اند و عزم قاطع در نابودی این گروهها دارند، به همدگیر اجازه داده اند که در صورت لزوم بدون اجازه قبلی، میتوانند مواضع تروریستان در داخل خاک همدیگر را مورد حمله قرار دهند؛ اما کشور پاکستان از نابودی تروریستان نگران اند؛ زیرا عمدهترین راهبرد سیاسی آنان در منطقه و جهان پرورش تروریزم به مثابه ابزار فشار بالای کشور ها است، بنا براین اکنون معادله تغییر کرده است. انزوای پاکستان بیش از قبل تشدید خواهد شد، عمران خان به جای دیکته به گروههای تروریستی و مداخلات صریح در امور داخلی افغانستان به خود بیاید و راهبرد غیر از پرورش تروریزم را جهت بقای پاکستان در پیش گیرد؛ زیرا این نسخه کهنه شده است و تجویز آن، بیماری کشندهی را بر پیکره کشور شان تحمیل خواهد کرد.

دیدگاه شما