صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۵ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سیاست گران نو و ناموفقیت‌های ویرانگر

-

سیاست گران نو و ناموفقیت‌های ویرانگر

مقدمه
سیاست گران نسل نو و تحصیل کردهی ما، قرین ناموفقیتها، ناکامیها و  کاستیهای فروان است که به عنوان چالش اساسی، دامن گیر آنان شده است. این نسل، صرفا به برخی از موفقیتهای شخصی که زمینه آن با مبارزه و رهبری پیشکسوتان سیاسی و اجتماعی مردم ما تمهید شده است، دست یافته است. اما در عرصههای ابتکاری و نوآورانه جهت رهبری و مدیریت سیاسی و اجتماعی مردم خویش، موفقیت نداشته و ظرفیتهای که بتواند این نسل را به عنوان مرجع اجتماعی و سیاسی جامعه تبدیل نماید، وجود نداشته و تنها در مقام نقد و یا تخریب آدرسها و مرجعیت های پیشینی مردم خویش همت گمارده است. منظور ما تبرئه و فراغت رهبران و مراجع پیشین قدرت، سیاست و منزلت گران اجتماعی مردم ما نسبت به عمل و اقدامات شان نیست، بلکه انتقاد را پدیده ای مبارکی در این راستا میدانم، ولی نکته که قابل توجه است این است که نسل تحصیل کرده ی جامعه ما، که مدعی مرجعیت سیاسی و اجتماعی مردم خویش می باشند، دچار ویرانی و سرگشتگی پر ابهام است و تا هنوز، اهداف، روشها و میکانیزمهای رسیدن به چنین ادعای شان را نیافته است. لذا ضرورت است که ظرفیت تبدیل شدن خود را به عنوان مراجع تاثیر گذار سیاسی و اجتماعی مردم خویش را فراتر از تخریب، غوغا، اتهام و بد اخلاقیهای فراگیر و مزمن خویش جستجو نموده و معیار و ویژگیهای مرجعیت عینی را به صورت واقعی در خود پرورش دهند.کسب مرجعیت اجتماعی تنها با فیگورهای منتقدانه و اکثرا تخریبی محقق نخواهد شد، بلکه نیازمند پرورشهای شخصیتی، تعهد، صداقت و به روز رسانی فاکتورهای مثبت است که باید با سخت کوشی و درایت در صدد کسب آن برآمد.
سیاست گران قدیمی
وضعیت سیاسی و اجتماعی مردم ما در دوره های پیشین واضح، شفاف و روشن است که نیازمند بازگویی  یاد آوری چندان نمی باشد. مردم ما از نظر منزلت اجتماعی وضعیت اسفبار را سپری می نمود که« هزاره بودن» فراتر از یک حقارت اجتماعی، به عنوان ناهنجاری و جرم محسوب میگردید و بربنیاد این پیش فرض موقعیتهای سیاسی، اجتماعی و رفاهی مردم ما تعیین و اندازه گیری میشد.
ولی با تلاشهای حیرت انگیز مبارزان پیشرو وسیاست گذاران جامعه ما، این وضعیت با دادن صدها هزار قربانی، نسل نسل آوارگی و پذیرش در بدریهای گسترده و وسیع اجتماعی به یک دگرگونی عمیق سیاسی و اجتماعی  دست یافت. موقعیت مردم ما، از مجموعه تحقیر شده اجتماعی، به مجموعه تاثیرگذار سیاسی و اجتماعی مبدل گردید و به یکی از طرفهای اصلی جامعه و کشور مبدل شد. ساختارهای قانونی را شکستاند و موقعیت شهروندی خودر ا در نظام سیاسی و اجتماعی و به صورت روشن در قانون اساسی و نظام حقوقی کشور تثبیت نمود. حقوق قومی، حقوق مذهبی و حضور در سطوح بالای رهبری سیاسی و اجتماعی کشور را نهادینه و موفقیتهای چشمگیری را برای مردم خویش رقم زد. این پیشرفتها نه تنها در ساختارهای قانونی کشور که در عرصههای عملی و عینیتهای اجتماعی نیز بروز و ظهور قوی و بالای از خود بهجا گذاشته است. وضعیت حقوقی، سیاسی، فرهنگی و رفاهی مردم ما، هرچند مطلوب نسیت ولی دگرگونی عمیقی را به سمت مثبت تجربه کرده است که قابل توجه محسوب میشود. هویت هزارگی در بخشهای سنی، اسماعیلی و اثناعشری مردم ما به صورت عمیق و با تفاوتهای، ریشه زده و حقارت اجتماعی به یک پتانسیل قدرتمند تبدیل شده است. حضور مردم ما در شهرهای اصلی کشور، تحصیل علوم و معارف، نقش افرینی در عرصههای مدنی و مانند آن، قابل توجه، عمیق و بنیادی است که آثار خودرا در وضعیتهای پسینی خواهد گذاشت.
اما این تغییرات و تحولات که بوجود آمده است، بدون شک با پیش گامی مردان مبارز و سیاست گران پولادین چون فیض محمدکاتب، شهید مبلغ، شهید بلخی و در راس آن شهید مزاری و بسیار دیگر از مردان آهنین سیرت بوده است که رقم خودره است. امروزه هرچند بسیاری از این پیشکسوتان در دل آرمان های خود آرمیده است ولی تعداد از آنان هنوز به عنوان مرجع قابل اتکای جامعه خویش عمل نموده و به عنوان نسل میانی سلسله رهبری،  مدیریت این تحول را به عهده دارد. این چهرهها با وجود شرایط و ساختارهای سنگی چند قرنه، هنوز مرجعیت شان را حفظ کرده و با سختی و مقاومت های کم نظیری مدیریت آرمان های مردم شان را به عهده دارد. این عده از سیاستگران ما، هرچند قابل نقد است و باید در معرض نقد قرار بگیرد، ولی لازم است، پیشتازی و پیشروندگی آنان به عنوان مراجع قابل اتکای جامعه خویش به عنوان یک مسئولیت پاس داشته شود.
هرچند دیدگاه من این است که سیاست و پیشگامی امر، اعطایی نیست، بلکه محصول ممارست و ظرفیت های بشری است که هرکس زودتر به فعلیت برساند، مرجعیت و پیش گامی شان را بر جامعه و نهادهای اجتماعی تحمیل میکند. برهمین اساس تحویل رهبری و مرجعیت، ماهیت دستوری و فرمالیته ندارد که برخی را عقب زنیم و برخی را به پیش تازی بکشانیم. پیش تازندگی امر اکتسابی و حاصل مجموعه ظرفیتها و تلاشهای است که اشخاص خودرا در معرض آن قرارداده و موقعیتها را کسب می نماید و در نتیجه پیش تازندگی و مرجعیت خودر ا تثبیت مینماید. بنابراین تحلیل، نسل پیشینی و سیاست گران مسلط بر رهبری جامعه ما،  هنوز از این توانای برخوردار است و پسزنی آنان نیازمند توانا شدن نسل نو سیاستگر و مرجعیت خواه میباشد.

دیدگاه شما