صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

روند صلح؛ فرصت نه یک امتیاز

-

 روند صلح؛  فرصت نه یک امتیاز

چشم انداز صلح چندان روشن به نظر نمیرسد، درست بعد از ختم 9 روزه دور ششم گفتوگوهای قطر، طالبان حمله 18 ثور بالای یک مرکز ملکی و خیریۀ امریکایی Counter part   کونترپارت را سازماندهی کردند. حملات بالای نیروهای دفاعی کشور را افزایش دادند و در جریان گفتوگوها نیز همیشه تلاش کرده اند که دست بالا را داشته باشند.
حمله به نهاد کونتر پارت، با وضاحت تمام بیانگر تمکین نکردن طالبان در برابر برنامه صلح آقای خلیلزاد است و طالبان فرایند صلح خلیلزاد را یک فرصت امتیازی جدید پنداشته اند. شاید حق با طالبان باشد، چون امریکاییها در این هشت ماه اخیر بیش از اندازه برای طالبان تبلیغ کردند و برجسته سازی کردند. حالا این توهم کار را بر تمام طرفها مشکل کرده است.
از چهار مورد که در دور پنجم روی پیش نویس آن توافق شده بود، در دور ششم فقط روی دو مورد آن یعنی خروج سربازان امریکایی و ضمانتهای ضد هراس افگنی صحبت شده است. حالا این که چقدر این دو بحث اجرایی خواهند بود، معلوم نیست. آتشبس مهمترین اصل برای رسیدن به یک توافق صلح است. تا زمانیکه دوطرف درگیر به یک توافق واضح روی آتشبس نرسند، رسیدن به گفتوگو در مورد صلح فقط میتواند یک امر انتزاعی باشد.
تلاشهای ایالات متحده امریکا برای رسیدن به صلح قابل تمجید است، اما صلحی که نیازهای بومی در آن جستوجو نگردد، قابلیت تطبیق پیدا نخواهد کرد.
مردم افغانستان اکنون بعد از چهار دهه و اندی خون دادند، از جنگ و خشونت به ستوه آمدهاند، به صراحت میتوان بیان کرد که احاد ملت افغانستان از جنگ متنفرند. در چنین شرایطی آتشبس قدم نخست و قدم جدی برای رسیدن به صلح یا دست کم نشان دادن اراده قاطع برای صلح است.
3200 تن از نمایندگان مردم افغانستان در یک نشست با شکوه پنج روزه، صلح را یک ضرورت مبرم توصیف کردند و خواهان آتشبس جامع و پایدار شدند. آنها چوکات جامعی را برای گفتوگوهای صلح ترتیب کردند که صدور قطعنامه، مویید موضع شفاف آنها بود. اما طالبان بدون توجه به خواست نمایندههای مردم افغانستان با کبر بی مورد قطعنامه را رد کردند.
رییس جمهور غنی برای اینکه حسن نیت خود را در برابر صلح به اثبات رسانده باشد، تعهد سپرد که 175 تن از اسرای نظامی طالبان را از بند رها خواهد کرد. این بالاترین حسن نیت، بالاترین ریسک امنیتی برای کشور و بالاترین ریسک سیاسی برای یک رییس جمهور است. رییس جمهور در لویه جرگه مشورتی صلح از طالبان خواست که حد اقل در ماه رمضان با آتش بس توافق کنند. اما پاسخ طالبان به مردم افغانستان، به لویه جرگه افغانستان که نماد هویت فرهنگی وسیاسی کشور است و به رییس جمهور کشور تشدید حملات هراس افگنانه بود.
طالبان در حالی آقای خلیلزاد را به گفتوگوهای صلح گرم نگهداشته که این طرف در نقاط مختلف افغانستان مرتکب اعمال هولناکی تروریستی میشوند. حمله به یک پاسگاه نیروهای دولتی پنجشنبه شب 27 ثور در شرق کابل نشان میدهد که طالبان هیچ اراده برای رسیدن صلح ندارد.
برای رسیدن به صلح در حکومت وحدت ملی بیش از هر زمانی دیگر پرداخته شده است. آنچه از آدرس رهبری نظام برای رسیدن به صلح به نمایش رفته، صادقانهترین، جامعترین و عملیترین برنامه برای صلح بوده است.
اما طالبان از این فرصت آنچنان که لازم بود استفاده نکردند. حتا هیچ استفاده نکردند بل طالبان با افزایش فشارهای هراس افگنانه در پی آن شدند که بتوانند حرف خود را بیشتر بر آقای خلیلزاد بقبولانند.
طالبان همانطوری که در میدان جنگ و خشونت باختند، با بلند پروازیهای غیر واقعی در میدان سیاست و صلح نیز خواهند باخت.
ایجاد رعب و وحشت، ویران کردن پل و پلچک، ویران کردن جاده و مکتب، کشتن انجنیر و داکتر، سر بریدن دانشجو و افراد بیگناه ملکی و آنچه را طالبان در حوزه فعالیتهای هراس افگنانه خود در یک و نیم دهه اخیر به نمایش گذاشته اند، نه تنها هیچگونه توجیه برد ندارند که خود یک باخت سیاه و باخت تاریخی نیز است.
هرچند همه چیز واضح است و نیاز به بیان ندارد؛ فعالیتهای هراسافگنانه تحت هر نام و بیرقی که باشد در افکار عمومی جهانی و محلی محکوم است و در نهایت محکوم به شکست است. ولی اگر طالبان خود این واقعیت را از روی تجاهل قبول ندارند، تاریخ به روشنی تمام برای فردا و برای نسلهای بعدی قضاوت خواهند کرد.
تلاشهای ایالات متحده امریکا همزمان با تلاشهای حکومت وحدت ملی به رهبری رییس جمهور غنی، فرصت بسیار طلایی برای طالبان فراهم آورده است.
طالبان میتوانند ازاین فرصت به بهترین وجه استفاده نمایند. فعالیتهای نظامی نه برای طالبان که در تمام تاریخ جنگها راه حل نبوده اند. طالبان نیز با افزایش حملات هراس افگنانه راه بجایی برده نخواهند توانست.
هنوز این فرصت وجود دارد، دیگر زمان آن رسیده است که طالبان نسبت به اندیشه سیاسی و فرهنگی خود تجدید نظر کنند. مردم افغانستان هرگز به بیست سال قبل بر نخواهند گشت. نسل جدید نسلی اند که با جهان رابطه دارند، از حقوق انسانی خود آگاه اند، آزادی را بر هیچ چیزی معاوضه نمیکنند و مشارکت در سیاست را حق مسلم خود میدانند. روی این مبنا طالبان را توان مبارزه با یک نسل و یک ملت نیست. تنها فرصتی که برای طالبان باقی است، در موضع خود تجدید نظر کنند و وارد گفتوگوهای جامع و جدی شوند.
طرح آتشبس جرگه را لبیک گویند، دخالت کشورهای منطقه و همسایه از طریق واحدهای درون گروهی شان را کاهش دهند وبیایند وارد یک مبارزه جدی و گسترده سیاسی شوند.  در غیر این صورت همان قسم که در میدان نظامیگری و هراسافگنی به باخت تاریخی محکوم شدند، در میدان گفتوگو وسیاست نیز باخت خفت باری را متحمل خواهند شد. ملت افغانستان و نسل جدیدی که مدیران فردای کشور اند از میدان پیروز بدر خواهند شد.

دیدگاه شما