صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

صلح واقعی در گرو اتحاد جمعی است

-

صلح واقعی در گرو اتحاد جمعی است

همزمان با صف بندی تکتهای انتخاباتی، زلمی خلیلزاد نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان بار دیگر به کابل آمد تا نیروهای سیاسی افغانستان را برای مذاکرات بین الافغانی با طالبان آماده سازد. قبل از این آقای خلیلزاد به پاکستان، بلجیم و آلمان رفته بود تا زمینهها را جهت تسهیل گفتگوهای بین الافغانی فراهم سازد. این هشتمین دور سفرهای آقای خلیلزاد است که در ارتباط صلح افغانستان صورت میگیرد، ایشان با امیدواری به تحقق صلح، این پروسه را تعقیب مینماید که با تمام فراز و نشیبها تا کنون نتیجهی ملموسی از آن به دست نیامده است. اما چگونگی تحقق صلح هنوز در هالهی از ابهام قرار دارد، پسامد هفت بار مذاکرات گذشته هر چه بوده است نتیجهی دلخواه برای ثبات و آرامی در قبال نداشته است با این حال مردم افغانستان از تداوم این گفتگوها حمایت میکنند و امیدوار اند تا در هشتمین دور از سفرهای آقای خلیلزاد دریچهی به سوی گفتمان مثبت و پر دست آورد صلح گشوده شود. قرار است برای اولین بار نشست سرنوشت ساز بین الافغانی با حضور جریانهای سیاسی و نمایندهگان حکومت با میزبانی کشور قطر برگزار شود احتمال میرود که این نشست بعد از سفر آقای خلیلزاد به امارات متحده عربی و قطر که طی همین روزها صورت میگیرد برگزار شود.
در دو دور از مذاکرات گذشته طالبان با جریانهای سیاسی افغانستان نتیجهی جز تحقیر و توهین به خرد سیاسی آنان چیزی در بر نداشته است دور دوم مذاکرات که در مسکو برگزار شد نمایندهگان احزاب با دلخوشی و ذوق زدهگی به آنجا رفتند؛ ولی با سرخوردهگی و یأس برگشتند. رهبران احزاب به این باور بودند که آغوش طالبان به روی آنان باز است و به همین خاطر با گوشه-ی چشمی مرحمت نوازی از سوی طالبان، سر از پا نشناخته دعوت آنان را میپذیرفت. اما بعد از مذاکرات مسکو، لحن بیانیههای طالبان در قبال سیاسیون کابل نشین تغییر کرد آنان رهبران احزاب را نگهبانان سیاستهای استعماری تعبیر کردند که هیچگونه پا بندی به تعهدات خویش ندارند. طالبان از آن زمان به بعد دیپلماسی بد بینانه خویش را در قبال سران احزاب نشخوار رسانهی کردند که خواستههای طالبان برای این طیف سیاسیون پر بها و سنگین تمام میشد. در دور دوم مذاکرات در مسکو نمایندهگان طالبان از آنان خواسته بود تا در همسویی با این گروه از خروج نیروهای بین المللی از افغانستان همصدا شوند؛ اما به نظر میرسد که بخاطر جو حاکم بر وضعیت سیاسی افغانستان آنان از پذیرش این خواست معذور ماندند. طالبان در افغانستان پایگاه مردمی چشمگیر و قابل ملاحظهی ندارند که خواستههای سیاسی شان در داخل افغانستان نیز حمایت شود همین تک صدایی این گروه است که تا کنون سیاستهای آنان را صرفا با روش خشونت و ارعاب در جامعه تحمیل نموده است؛ اما بر خلاف، نظام افغانستان دارای پایگاه اجتماعی است موضعگیری هایی که دولت افغانستان در قبال طالبان اتخاذ میکند با حمایت و کنشهای مثبت قشر عظیم جامعه افغانی استقبال میگردد.
رویکرد گریز و تعقیب منفعت گرایانه سران احزاب باعث گردیده تا آنان را به عنوان یک تعداد انسانهای سست عنصر و جاه طلب در نزد جهانیان و گروه طالبان به معرفی بگیرد، عرضه کردن این طیف سیاسیون با بهای ناچیز باعث گردید تا وجهه سیاسی آنان در مذاکرات صلح به شدت آسیب ببیند و همان دورنمایی که طالبان از آنان به عنوان مخالفین دائمی خود حساب باز کرده بودند نیز خدشه دار شد و از این به بعد احتمالا به اندک ترین بها در نزد آنان خریدار نخواهند داشت. با این حال نمیتوان آنها را به عنوان بخشی از جامعه افغانستان و فعالان سیاسی این مرز و بوم نا دیده انگاشت در هر برههی که تصمیم گیریهای حساس و سرنوشت ساز سیاسی اتخاذ گردد نیروهای سیاسی در متن و حواشی آن حضور شان فعال و ملموس است که دموکراسی نمایندهگی نمیتواند بدون حضور آنان به اقدامات تعیین کننده سیاسی مبادرت ورزد.
با این حال، هشتمین دور تلاشهای آقای خلیلزاد در حالی صورت میگیرد که قطب بندی صفهای انتخاباتی نیز در حال شکل گیری است و در عرف سیاسی افغانستان، رقابتها گاها خارج از پرنسیپها و روال عادی یک کمپاین دموکراتیک مسیر عوض میکند، در چینن حالت، رقبای سیاسی بدون در نظرداشت حسن همجواری و همپذیری، اتهامات نا روا و انگهایی خارج از روال عادی و روزمرهگی به هم روا میدارند این حالت از اتهامات علیه همدیگر شروع تا فحش و ناسزا گویی نیز مسیر میپیماید؛ لذا انقطابی شدن جامعه سیاسی در گیر و دار انتخابات، یک امر محتوم و جدی است که باعث ایجاد شکافهای جدید سیاسی میگردد؛ بنا بر این در شرایط حساس کنونی، آقای خلیلزاد چگونه موفق خواهد شد تا این شکاف ها را پیوند دهد و همهگی را زیر یک چتر در برابر طالبان همصدا سازد باز هم تأکید میکنم که در گفتمان صلح، طالبان تک صدا اند؛ ولی جامعه سیاسی افغانستان اگر همصدا شوند و از خطوط اساسی نظام قاطعانه حمایت کنند پشتوانه ملی و مردمی نیز از آنان همه جانبه حمایت خواهند کرد. چنانچه در ادوار گذشته این مذاکرات که صرفا میان نمایندهگان آمریکا و طالبان صورت گرفته بود، سرنوشت نا معلوم آن، جامعه مدنی را وا داشت تا نگرانیهای خود را از طریق رسانههای اجتماعی به گوش جهانیان برساند.
در نتیجه باعث گردید که آقای خلیلزاد در توئیتی به نگرانی آنان پاسخ بگوید فشارهای افکار جمعی باعث گردید تا ایشان در حساب شخصی توئیتر اش بنویسد « مذاکرات صرفا در مورد خروج نیروهای بین المللی و جدا شدن طالبان از صف القاعده و جهادیسم جهانی جریان دارد و در مورد اینکه دور نمای نظام افغانستان مورد بحث قرار گیرد امری است که مربوط دولت و نیروهای سیاسی افغانستان میباشد که در مذاکرات دو جانبه شان باید روی آن بحث شود» بنا بر این، دولت و مردم افغانستان نباید از آقای خلیلزاد انتظار همه جانبه داشته باشد تا به هر صورت ممکن، او بیاید و شسته و روفته، طالبان را شریک قدرت سازد و همهگی بر محور نظام دموکراسی در قدرت سهیم باشیم. چنین انتظار و پنداشتی از نماینده سیاسی یک دولت متحد، به دور از عقلانیت سیاسی و خرد جمعی است، به نظر میرسد که همین اکنون آمریکا در یک چالش فراگیر با طالبان به سر میبرد، طالبان انتظار دارند تا پروسه صلح به درازا بکشد و در نهایت اداره آقای ترامپ از وضعیت آشفته کنونی خسته شود و فرمان خروج نیروهای آمریکایی را صادر کند که آنان در غیاب حضور نظامیان بین المللی از جنگهای فرسایشی به جنگ جبههی رو بیاورند و در نهایت دولت را سقوط داده و خود شان امارت تحمیلی خویش را در افغانستان حاکم سازند؛ بنا بر این انتظار میرود که سیاسیون و جامعه مدنی افغانستان با درک از حساسیت موضوع، اختلافات جزئی را کنار گذاشته و در قبال سرنوشت آینده سیاسی یکبار دیگر دیدگاه خود را یکپارچه و واحد بسازند. رقابتهای انتخاباتی نباید آنقدر دور از عقلانیت سیاسی باشد که فضا را برای سوء استفاده مخالفین مسلح مهیا سازد و در چانه زنیهای مذاکرات صلح، آنان هرکدام را جداگانه در راستای تأمین اهداف و منافع خویش سوق بدهند. ارزش هرکدام از لژیونرهای سیاسی وابسته به همین نظام است که در صورت عدم آن، احتمال زیاد وجود دارد که هریکی شان به گوشهی عزلت خزیده و یک عمر نظارهگر استبداد طالبانی باشند؛ لذا رقابت در انتخابات یک اصل است ولی رقابتها باید درون یک چارچوبه واحد و سازمان یافته قانون محور و اخلاق محور باشد تا باعث نگردد عقدههای ناشی از رقابت، طالبان را بیش از قبل جسور ساخته و روحیه مضاعف بخشد، یگانه مشت کوبنده، اتحاد و همدیگر پذیری است که به یقین باعث تمکین طالبان در برابر خواستههای برحق مردم افغانستان میگردد.

دیدگاه شما