صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نشست صلح در اسلام‌آباد؛ سرخوردگی از حاشیه‌نشینی یا آغاز روند جدید

-

نشست صلح در اسلام‌آباد؛  سرخوردگی از حاشیه‌نشینی یا آغاز روند جدید

بنا بر گزارش رسانهها نشست صلح با حضور برخی رهبران سیاسی افغانستان در اسلامآباد برگزار شده است که میزبانی این نشست به عهده محمود قریشی وزیر خارجه پاکستان است. کسانی که به این نشست دعوتشدهاند در حدود سی نفر هستند که برخی از آنها چهرههای آشنا در سیاست ورزی چند دهه اخیر افغانستان به شمار میرود. آنچه از همه جالبتر به نظر میرسد این است که آیا از جانب حکومت افغانستان و طالبان افراد ذیصلاح در این نشست دعوتشدهاند یا خیر؟ روند صلح افغانستان هرچند در هاله ابهام قرار دارد، اما از نیمه سال گذشته میلادی به اینطرف شاهد شتاب بیشتر بوده است که بیشتر از همه تقلای دیپلماتیک نماینده ویژه آمریکا در مورد صلح افغانستان و رویآوری طالبان به دیپلماسی منطقهای خبرساز شده است. در نشستهای قبلی که در کشورهای مختلف در مورد صلح افغانستان برگزارشده است، نقش پاکستان حاشیهای و حتی نا محسوس بوده است. پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که اسلامآباد در صورت برگزاری این نشست به دنبال کدام هدف خواهد بود؟ آیا اسلامآباد از حاشیهنشینی مذاکرات صلح افغانستان خسته شده است و یا اینکه میخواهند روند جدیدی را در مذاکرات صلح افغانستان آغاز نماید تا کورسوی امید در مورد ثمر بخش واقعشدن این مذاکرات ایجاد شود؟ آنچه طی مذاکرات قبلی کمتر در نظر گرفتهشده است نقش حکومت پاکستان مخصوصاً ارتش آن کشور بوده است و به همین ترتیب در مذاکرات قبلی کمتر به خواست قلبی مردم و حکومت افغانستان توجه شده است که میتوان این امر را به حیث اسباب نقص این مذاکرات تلقی نمود. با توجه به موقعیت جغرافیایی پاکستان، عمق استراتژیک آن کشور در افغانستان، نفوذ اسلامآباد بر گروههای تروریستی و مدارس مذهبی فعال در آنسوی خط دیورند و جایگاه منطقهای پاکستان میتوان موارد ذیل را از توقعات اسلامآباد از مذاکرات صلح برشمرد؛
الف- نقش محوری در مذاکرات صلح و آینده نظام سیاسی افغانستان: پاکستان تنها کشور اسلامی است که در جمع کشورهای دارنده سلاحهای هستهای حضور دارد. این کشور علیرغم نابسامانی اقتصادی یکی از قدرتهای نظامی منطقه و جهان به شمار میرود. سیاستگذاران پاکستانی از نیمه دوم قرن بیستم توانستهاند بهخوبی از رقابتهای بینالمللی و موقعیت جغرافیاییاش برای بقای آن کشور استفاده نمایند. پاکستان با توجه به نفوذ منطقهای و رابطه نزدیک که با پکن به عنوان رقیب جهانی ایالات متحده دارد از روند جاری مذاکرات صلح افغانستان راضی به نظر نمیرسد زیرا این مذاکرات نمیتواند منافع حیاتی آن کشور را در افغانستان تأمین نماید. از جانب دیگر پاکستان با افغانستان دچار مشکلات بنیادین است که تا حل نشدن این مشکلات اسلامآباد حاضر نخواهد شد درروند صلح افغانستان نقش سازنده بازی نماید. مشکل مرزی دیورند، ادعای ارضی افغانستان و نفوذ هند در افغانستان از مهمترین نگرانیهای اسلامآباد به شمار میرود که حتی میتواند بقای آن کشور را تهدید نماید. با توجه به این مسائل پاکستان میخواهد در مذاکرات صلح افغانستان نقش محوری داشته باشد تا ازیکطرف وجاهت و جایگاه بینالمللی خود را اعاده نماید و از جانب دیگر اسلامآباد بر آن است که از دل این مذاکرات نظام سیاسی جدید در افغانستان شکل بگیرد که دستکم دوست نزدیک اسلامآباد باشد. پاکستان درصورتیکه حائز نقش محوری در مذاکرات باشد میتواند از نفوذ خود بر مدعاهای طالبان اثر بگذارد و روند مذاکرات را طوری مدیریت نماید که آینده سیاسی افغانستان در دستان رهبران بنیادگرای مذهبی قرار بگیرد که بیشتر متأثر از ایدئولوژی اسلام سیاسی باشد تا ناسیونالیسم قومی یا دولت قدرتمند مرکزی. این خواسته پاکستان زمانی محقق خواهد شد که نظام اسلامی تندروانه در افغانستان حاکم شود و بنیادگرایان مذهبی دارندگان اصلی قدرت در کابل به شمار روند. اسلام آباد زمانی که بتواند این خواسته خود را به کرسی بنشاند بهراحتی میتواند در برابر نفوذ دهلی جدید مانع خلق نماید و حتی کابل و دهلی جدید را رو درروی هم قرار دهد. به قدرت رسیدن اسلامگرایان می تواند خیال پاکستان را از ناحیه ادعای ارضی افغانستان در مناطق قبایلی آن کشور، آسوده نماید چنانکه در دهه نود قرن بیستم چنین شده بود.
ب- آغاز روند جدید: در مناسبات سیاسی و امنیتی افغانستان بسیاری از کشورهای منطقه بهاندازه توان خود ذیدخل هستند که پاکستان در شرایط کنونی خود را بایستهتر از وضعیت موجود میداند. پاکستان هرچند بهصورت علنی از داشتن نفوذ بر گروههای تروریستی مانند طالبان ابراز بیخبری مینماید اما واقعیت امر چیزی دیگری است. مذاکرات گذشته چندین بار در دوحه، مسکو، پکن و تهران برگزارشده است اما در این مذاکرات برای اسلامآباد مطلقاً نقش حاشیهای توصیفشده است. آغاز روند جدید میتواند برای پاکستان معانی دیگری نیز داشته باشد که سالها درصدد تحقق آن است. درروند جاری میان طالبان و آمریکا مهمترین بحثها عبارتاند از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، آینده مبارزه با تروریسم در منطقه، نظام سیاسی افغانستان. پاکستان میخواهد با آغاز نمودن روند جدید در این مذاکرات محتوای مذاکرات را نیز تغییر دهد. اسلامآباد بر آن است تا کاهش نفوذ دهلی جدید، موضوع دیورند و جایگاه منطقهای اسلامآباد را مخصوصاً در مناسبات سیاسی و امنیتی افغانستان را شامل مباحث مذاکرات صلح افغانستان نماید تا بتواند منافع ملی خود را بازتعریف نماید. درصورتیکه اسلامآباد بتواند با گردآوری مخالفان مسلح و غیرمسلح حکومت افغانستان در اسلامآباد، برای خود نقش محوری تعریف نماید و بتواند روند جدیدی را در مذاکرات صلح افغانستان خلق نماید، این امر دارای پیامدهای زیر خواهد بود؛
1- بازگشت به نقطه صفری: هرچند تا اکنون مذاکرات صلح افغانستان در ظاهر میان آمریکا و طالبان پیشرفتهایی داشته است اما باید اذعان نمود که تا اکنون بهصورت شفاف دستاورد خاص حاصل نشده است. هرچند طالبان و آمریکا از بازیگران عمده جنگ و صلح در کشور هستند اما تنها بازیگران این معادلات نیستند. نماینده ویژه آمریکا بارها تأکید نموده است که روی موضوعات کلیدی به تفاهم رسیده است، حالا ورود پررنگ پاکستان به این مذاکرات میتواند نهتنها این تفاهمهای نسبی را نقش بر آب کند بلکه همهچیز را از نو شروع نماید.
2- وابستگی چندلایه مخالفان سیاسی و نظامی حکومت افغانستان به کشورهای منطقه: بسیاری از مخالفان سیاسی دولت افغانستان درگذشته از منتقدان سرسخت سیاستهای اسلامآباد بودهاند. طی هجده سال گذشته رویکرد اسلامآباد در مبارزه با تروریسم، مبارزه با مواد مخدر و مناسبات امنیتی منطقه موردانتقاد این سیاستمداران قرار داشت. مقامات پیشین حکومت افغانستان برای باجگیری سیاسی از حکومت افغانستان و علمداری منازعه قدرت در کشور تلاش نمودهاند به هر کشوری که دعوت شوند تحت عنوان مذاکرات صلح مشارکت داشته باشند که این موضوع میتواند نشانگر وابستگی چندلایه این رهبران سیاسی به قدرتهای منطقه و تأثیرگذاری این کشورها بر سیاست ورزی افغانستان باشد.

دیدگاه شما