صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

انتخابات و لزوم رویکرد نو در سیاست ورزی‌های انتخاباتی

-

انتخابات و لزوم رویکرد نو  در سیاست ورزی‌های انتخاباتی

بدون تردید انتخابات یکی از مظاهر اصلی و بازتاب عملیاتی نظامهای دموکراتیک و انتخابی است که بر بنیاد اراده واقعی شهروندان عینیت مییابد. انتخابات معیار عینی و شاید یگانه ترین معیار سنجش نظامهای دموکراتیک از نظامهای استبدادی است که همراه با خود، بسیاری از ارزش های دموکراسی را درعینیتهای اجتماعی و سیاسی کشور بازتاب میدهد. محور قرارگرفتن انتخابات، آزادیهای شهروندی را باخود داشته و گزارههای چون آزادی رسانه و تبلیغات، آزادی ابراز عقیده وآرمانهای سیاسی،آزادی انتخاب و گزینش نمایندگان سیاسی و دولتی و در نتیجه آزادی در تعیین و ایجاد نهادهای قدرت و حکومت از ذاتیات پدیده انتخابات است که در متن اجتماع و سیاست جریان مییابد.
بنابراین؛ پذیرش و تاکید براصل انتخابات خود یکی از ارزشهای عصری است که بشریت موفق به کشف و ایجاد آن شده و تاهنور به عنوان بهترین شیوه و میکانیزم ایجاد نظم و امنیت پایدار سیاسی و اجتماعی، کسب توافقات و بازیابی نقطه های مشترک شهروندان در امورات جدی سیاسی و اجتماعی و ایجاد ساختارهای قدرت مشروع و حاکم سیاسی است که بدیلی برای آن ارایه نشده است. براین اساس، روی کرد جامعه افغانستانی برای پذیرش و پاسداری از این ارزش دموکراتیک در مراحل اولیه از ضررویات سیاسی جامعه متکثر ما میباشد که در راه تاسیس آن قربانیهای فروان داده شده است. از مبارزات سرسختانه مشروطه خواهان تاریخی و ایجاد دولت مشروطه امانی گرفته تا ایجاد دولت مشروطه در دهه دموکراسی  و ایجاد دولت جمهوری اسلامی افغانستان در دوره پسا قرارداد بُن، همه و همه حکایت از تلاشها و مبارزات سنگین و پرهزینه شهروندان کشور برای ایجاد نظام دموکراتیک و نهادینه شدن احترام به آراء و اراده سیاسی مردم از طریق میکانیزم انتخابات، دارد که با تاکید و استقبال از اصل انتخابات، مورد صیانت و حفاظت جدی قرار بگیرد. طبیعی است که صیانت از این کارشیوه سیاسی مسئولیت ملی تک تک شهروندان است که به پای دیتابیسهای انتخاباتی حاضر شده و با رای به نمایندان سیاسی خویش، به هرچه اندیشه اقتدار گرا و استبدادی است نه بگویند.
اما در این نوشته به بهانه آغاز مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 1398 به عنوان مهمترین حادثه انتخاباتی کشور، به مساله درونیتر انتخابات پرداخته میشود. مساله چگونگی رای و انتخاب نامزد رئیس جمهورکه توانایی و ظرفیت حمایت ازآرای ریخته شده به نفع شان را دارا بوده و اصولا اجرای مطالبات مردم و شهروندان در صلاحیت شان قرار گرفته باشد. در این مورد نیاز است که رویکرد انتخاباتی مردم خویش را تحلیل نموده و نقطههای آسیب زا و کم مایه ای که نمایندگان مردم درساختار حکومت نتوانست و نمیتواند با تکیه برآن، به تعقیب جدی و پیگیرانه شان از مطالبات مردم ادامه دهد، را شناسایی نمود. بزرکترین نقطه ضعف و پیچیدگی که در رویکرد انتخاباتی مردم ما در طول سالیان پسابُن بروز و ظهور قوی و قدرتمندانه ای داشته است، روی کرد اپوزیسیونگی نسبت به قدرت و تیمهای پیروز انتخاباتی بوده است. ما در دوره اول انتخابات که حامد کرزی به عنوان تیم برنده درکار و زار انتخاباتی قد علم کرده بود، به جناب آقای محقق و در دور دوم به آقای بشر دوست و در دور سوم به آقای داکتر عبدالله عبدالله، که هیچ کدام آنان حتی احتمال برنده شدن را نداشت، بیشترین رای را دادیم. این روی کرد، مردم مارا از متن به حاشیه کشاند و از معادلات اصلی قدرت دور ساخت.
هرچند در توجیه این رویکرد ناموفق، استدلالهای اخلاقی از سوی اپوزیسیون مردم ما صورت گرفته و بر صحت این رویکرد پافشاری شده است که اصولا دولت منتخب نباید هیچ تبعیض و امتیاز بین مطالبات شهروندان گذاشته و در تامین خواستههای مردم شان به صورت مساوی و عادلانه بکوشد، ولی این استدلال از منطق درست سیاسی و حتی اخلاقی نیز برخوردار نمیباشد. تیم برنده درست براساس رای مردم، مطالبات شهروندان را اولویت بندی نموده و امتیازات برنامه های شان بیشتر شامل کسانی خواهد شد که با برنامه های اعلامی تیم، همآوایی نشان داده و برای پیروزی تیم مورد علاقه شان کوشش وجدیت به خرج داده است. بنابراین درنظام اولویت بندی، مطالبات آن عده از شهروندان که به حمایت از تیم پیروز برخواسته و در این راه تلاشهای را به خرج داده است دراولویت قرارگرفته و ازپشتوانههای عاطفی، اخلاقی و حقوقی کافی نیز برخوردار میباشد.
متاسفانه باید اعتراف کرد که مجموعههای اپوزیسیونی مردم ما نه تنها بر رویکرد اشتباه شان اصرار میورزند که علاوه برآن، بر دوییت و جدایی های عاطفی مردم و حکومت تاکید نموده و بر این متغییر ویرانگر در فضاهای رسانه ای و مجازی تاکید می نمایند. بدیهی است که اگر با تیم پیروز همگام نشده ایم، لازم است که فاصله های انتخاباتی را کم و کوتا نموده و برتامین روابط مسولانه میان حکومت و مردم تاکید صورت گیرد تا براساس آن پشتوانههای اخلاقی، عاطفی و حقوقیی تمهید شود که بربنیاد آن سنگ بنای روابط نیک و مسولانه ای میان شهروندان و حکومت پایه گذاری شده و مسولیت پذیریهای شهروندی و حاکمیتی درسایه چنین روابطی احیا و تثبیت گردد که متاسفانه این کار صورت نگرفت و بربیشتر شدن سردیهای روابط، اصرار غیر معقولانه و تهی از منطق تاکید صورت گرفت.
اما این بار ضرورت است که با تیم انتخاباتی پیروز، همگامی جدی نشان داده شده و جهت همکاری متقابل مردم و حکومت بناهای جدیدی از رویکرد انتخاباتی را پایه گذاری نموده و زمینههای حضور مقتدرانه خویش را توسط نمایندگان خود در تکت انتخاباتی ریاست جمهوری 1398 تمهید نماییم. به عنوان یک شهروند میتوان اظهار داشت که تیم دولت ساز تیم برنده ای است که با برنامههای جدی، قابل عمل و کشور شمول که پایه گذاری کرده است، صلاحیت لازم اخلاقی، کاری و ظرفیتی را دارا است که مردم ما با آن همگام شده و نه تنها به برنامههای جدید که روی دست دارد، رای بدهد که به برنامه ها و چشم اندازهای که در دوره اول حاکمیت شان پایه گذاری کرده و در حال اجرا و عمل میباشد، رای بدهد، برای این دوره از ریاست جمهوری کافی خواهد بود. اگر برنامه های روی دست گرفته شده ای تیم دولت ساز در دوره بعدی عملیاتی شود، بدون شک بهترین انتخاب را انجام داده ایم که پشیمانی به بار نخواهد آورد.
ما به اصلاحات در ساختارهای اداری در قالب تقلیل واحدهای مرکزی، ایجاد واحدهای دومی و سومی در مناطق محروم، در چوکات کمیته حکومت داری محلی، به تاکید بر مشارکت واحدهای اداری سومی در تنظیم بودجه، طرح مشکلات اداری، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، در قالب کمیته حکومت داری محلی، بر پیگیری مصوبات کمیته حکومت داری محلی در جهت ایجاد ولایت جدید در قلمرو ولایت غزنی، بر پیگیری مصوبات سفر جلالتمآب رئیس جمهوری در ولایت های دایکندی و بامیان، و اجرایی شدن امتیازات درجه دو شدن این دو ولایت.( حوزه ای شدن شفاخانه بامیان، دیپارتمنت طب در دانشکاه بامیان، کرسی فقه جعفری و احوال شخصیه در دانشگاه بامیان و...)، به برنامه اردوی محلی در ولایتهای دایکندی، بامیان، غزنی و جاغوری جهت تامین امنیت این ولایات، براجرایی شدن کمکهای چهل میلیون دالر ایالات متحده آمریکا به ولایت بامیان و جذب کمک های بین المللی بیشتر برای سایر ولایات محروم مرکزی و بر پیگیری طرح های انکشافی چون؛ سرک گردن دیوال، سرک دره صوف سمنگان، سرک یکاولنگ شمال، سرک جاغوری قره باغ، میدان هوایی دایکندی و جاغوری و....رای داده ایم که میتواند منطق رای مارا موجه و استدلال پذیر نماید.
با رای خود تلاش کنیم که این برنامهها و برنامههای دیگر که در راه است در مناطق ما اجرایی شده و از منطق باخت کامل به منطق مشارکت پیوسته دربردهای نسبی ملی روی آورده و در یک تحلیل عمیقتر، سیاست ورزیهای انتخاباتی خودرا اصلاح نموده و بر استراتژی تعامل با دولت مرکزی اصرار ورزیده و درپرتو چنین راهبردی، به کم و کاستیهای عمل حکومت صبورانه شکیبایی به خرج داده و بر رابطه مسولانه دولت و مردم اصرار بورزیم. بدیهی است که هرحکومتی، به خصوص حکومتهای افغانستان به دلیل نا بسامانیهای عمیق و ویرانگر امنیتی، بودجوی، بشری و از جمله فساد گسترده که از سوی قدرتمندان قومی، سیاسی، سمتی و حزبی که برمنابع کشور سلطه یافته است، نمیتواند به تمامی برنامهها و پلانهای شان جامه عمل بپوشاند؛ ولی ما به تیمی که دارای برنامه، پلان و پالیسی های کشور شمول سیاسی، اقتصادی و توسعه ای می باشد، را ی دهیم.

دیدگاه شما