صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

افراط گرایی ، عوامل وراهـکارها درقبال آن درافغانستان

-

افراط گرایی ، عوامل وراهـکارها درقبال آن درافغانستان

     پیش درآمد
      دردنیای امروز و جهان اسلام، خاورمیانه و بخصوص در افغانستان مردم با تجربه و مشاهدات حملات بی رحمانه ای گروهای افراطی وتروریستی مثل طالبان و داعش درنقاط مختلف شهر ها بر اماکن مذهبی و آموزشی، اجتماعات مردمی  کاروان های امنیتی درطول بیست سال گذشته، با پدیده های نامبرده آشنای کامل پیدا نموده و با تمام وجود وجان خود بارمنفی، طعم تلخ و زیانبار نتایج و فرایند عملکرد  آن هارا لمس کرده اند . علیرغم مبارزات بی آمان نظامی نیروهای امنیتی و حامیان خارجی آن ها علیه جریان های افراطی و تروریستی، در عرصه مبارزات فکری و فرهنگی اما ، جبهه ای مقاومت و ایتلافی علیه این جریان ازقدرت و مانورهای  تبلیغاتی کافی برخوردارنبوده اند. حکومت افغانستان علیرغم داشتن امکانات تبلیغاتی، پشتوانه و پتانسیل های مردمی، حمایت افکار عمومی در سطح ملی و بین المللی نتوانسته اند طرف مقابل را تحت فشارهای سیاسی و تبلیغاتی جدی قرار دهند، دردوران فعالیت ها و پروسه نه چندان شفاف صلح، مخالفان نظام هنوز با برتری تبلیغاتی و حضور قوی تر در برابررسانه ها و افکارجهانی، دولت را به حاشیه رانده اند. بر نیروهای فکری و تحصیل کرده، مراکز آموزشی و تحصیلات عالی دولتی و خصوصی می باشند که  که در عرصه مبارزات فرهنگی و آگاهانه به عنوان نیروهای پیشتاز و پرچم دارجبهه دانش و دانایی در مقابل اصحاب جهل وتاریکی ایستاده گی نمایند، ازدست آورد های دو دهه گذشته درعرصه ای های مختلف علمی، سیاسی، تدوین قوانین و حقوق شهروندی و ارزشهای دموکراتیک دفاع نمایند. دربرابر سرنوشت خود و هموطنان اش بی تفاوت نباشند. درنوشته حاضر کوشش به عمل آمده تا ارتباط متقابل افراط گرایی و تروریسم رابه شکل منطقی مورد بحث وبرسی قرار دهند .
افراط گرایی با انواع و اشکال مختلف اش برمحققین، پژوهشگران، تحلیل گران و مردم افغانستان پوشیده نیست؛ اما باتوجه با اهمیت موضوع و پیامد های افراط گرایی و ارتباط مستقیم آن با تروریسم ، این پدیده باید بازخوانی، آسیب شناسی و به صورت مفصل تحلیل گردد. زیرا این پدیده با انواع واشکال مختلف اش یک پدیده تصادفی و مقطعی نبوده که تنها مردم افغانستان گرفتاران شده باشد ، بلکه یک پدیده تاریخی ، فرهنگی ، منطقه ای و فرامنطقه ای می باشد که احتیاج به ریشه یابی تاریخی و آسیب شناسی اجتماعی و پیدا کردن روش های فکری وفرهنگی مقابله با آن را دارد.
افراط گرایی قومی، نژادی، حزبی ، گروهی ، دینی یا مذهبی است. از آن جا که افراط گرایی زاییده تعصب خشک و خروج از جاده اعتدال و عقلانیت و گریز از شریعت است، برای مبارزه با همه اقسام، بیان مضرات افراط گرایی و توضیح فواید اعتدال و میانه روی توصیه می شود. در مورد افراط گرایی مذهبی و اعتدال، در منابع اصیل اسلامی ـ یعنی قرآن مجید و سنت معصومین ـ مطالب ارزشمند و توصیه هایی سازنده وجود دارد که این نوشتار به صورت کافی به آن ها نه پرداخته است.1
الف - مفهوم  افراط گرایی
افراط در لغت به معنای از حد درگذشتن و زیاده روی کردن آمده است (معین 1371،ج 1ص313) وافراط گرایی یعنی خروج ازجاده اعتدال و عقلانیت و تکیه بر تعصبات ناروا و جمود برعقیده و راه و رسم خویشتن و باطل پنداشتن عقیده وراه و رسم  دیگران . مقتضای عقلانیت تنها شیفته بودن حقیقت است وهیچ گزاره ای را بدون پشتوانه منطق و برهان نپذیرد. درمقابل، افراط گرایی مستلزم خودشیفتگی است ، خود و گرایش های خود را ملاک حق وحقیقت می پندارد، تا جای که برتمام ارزشهای دیگران خط بطلان می کشد، به هیچ وجه حاضرنمی شود که کمی فکرکند. درافراط گرایی عقلانیت رنگ می بازد وخیالات باطل، بیهوده واغراض شیطانی وهواهای نفسانی غلب می گردد. افراط گرایی یا قومی، نژادی، حزبی، گروهی یا مذهبی است. از آن جا که افراط گرایی زاییده تعصب خشک و خروج از جاده اعتدال و عقلانیت و گریز از شریعت است، برای مبارزه با همه اقسام، بیان مضرات افراط گرایی، و توضیح فواید اعتدال و میانه روی توصیه می شود.2
ب - علل وعوامل افراط گرایی 
افراط گرایی به عنوان پدیدهای جدیدی که رفتارهای خشونتآمیز و گسترش تروریسم محصول آن است، ساختارها، هنجارها و ارزشهای یک جامعه را هدف قرار میدهد. همواره افراط گرایی به عنوان یک نگرانی مورد توجه جهان قرار داشته است .سوال جدی و اساسی این است که چه عوامل و انگیزههایی باعث افراط گرایی و رشد تفکر افراطگرایانه در سطح جهان میشود و انگیزههای اصلی افراط گرایی در جامعهی افغانستان چیست؟
میتوان گفت مجموعهی عوامل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و اقتصادی در یک جامعه به صورت شبکهای دست به دست هم میدهند تا در تبانی و همکاری با یکدیگر زمینههای افراط گرایی را مساعد سازند. افراطگرایان از ایدیولوژیهای دینی و برداشتهای خاص از متون و ارزشهای اسلامی به عنوان بزرگترین ابزار استفاده میکنند تا با پیوند زدن قرائتهای دلخواه دینی با متغیرهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی متناسب با اوضاع و احوال جوامع فکر افراطی را خلق، ترویج و نهادینه سازند.
محرومیتهای تاریخی و اجتماعی یک گروه قومی در ساختارهای سیاسی- اجتماعی، تهاجم فرهنگی و نابودسازی ارزشها و ثروتهای فرهنگی یک ملت، نبود فرصتهای برابر اقتصادی، تبعیض و تعصب، تفوقطلبیهای قومی، زبانی و مذهبی عوامل و زمینههای اساسی نضجگیری اندیشههای افراطی و مشوقهای افراط گرایی پنداشته میشوند. در بسیاری موارد دیده شده است که با وجود فراهم سازی فرصتهای تحصیلی و کاری و عرضهی خدمات اساسی توسط دولت، افراد گرایشهای افراطی داشتهاند و به تعریف و تمجید فعالیتهای افراط گرایان و مخالفین مسلح دولت میپردازند، در حالیکه اگر تفکر افراطی به پیروز برسد، تمام فرصتها و امکانات از این افراد گرفته شود و ممکن است بیشترین آسیب به آنها برسد.
چنین دیدگاه واپسگرایانهای به ذهنیت و تفکر حاکم و غالب در جامعه برمیگردد. در این صورت، به رغم پیشرفتها و دستآوردهای قابل توجه، فضایی به وجود میآید که تلاشهای روشنفکرانه و فعالیتهای مدنی نتایج قابل ملاحظه نمیداشته باشد و مجال تولید افکار و رفتارهای افراطی را مساعد میسازد.
نصاب درسی مراکز تعلیمی و دانشگاهها عامل عمدهی افراط گرایی است. در نصاب درسی، موضوعات به صورت علمی و منسجم ارائه نشده، تسلسل نداشتن و تطبیقدهی مفاهیم دینی با واقعیتها و نیازمندیهای دنیای جدید در نصاب مراکز دینی به صورت واضح باعث تولید فکر افراطی شده و گسترش رادیکالیزم در نهادهای تحصیلی نگرانی جدیای روبروی ثبات، امنیت و توسعه به حساب میآید. در دانشگاهها بارها پرچم داعش و طالبان برافراشته شده است.
از جانب دیگر، تقسمبندی ایدیولوژیک دنیا به «جهان کفر» و «جهان اسلام» که در فرایند جهانی شدن ارزشها، هویتها، اصول و الگوها از منطقهای از دنیا به منطقهی دیگر در حال گردش است، موجب ظهور اندیشههای افراط گرایانه می‌‌شود. همچنین تطابق و همسویی نداشتن نصاب درسی با افکار، رفتار، ارزشها و مفاهیم دنیای جدید که از طریق گفتمانها و جریانهای روشنفکری در سطح جهان، علم و فکر تولید میشود، در جهان کمتر توسعهیافته و عقبمانده، زمینه‌‌‌ی توسعهی دیدگاهها و روشهای افراطگرایانه را فراهم کرده است.
توسعهی دنیای غرب در تمام ابعاد در مقایسه با دنیای اسلام نوعی حس حقارت و شکست را به وجود آورده است. چیزی که باعث به وجود آمدن عقده و حس انتقامگیری در برخی از جوانان مسلمان شده است. این حس تا حدی بوده است که در جوامع غربی مظاهر و مصادیق بارز افراطیت را میتوان سراغ داشت و آن مسلماً زاییدهی دین یا زمینههای فرهنگی – اجتماعی جوامع خاص است.
افراط گرایی و زمینههای بروز افکار و رفتارهای افراطی با در نظر داشت ماهیت، بافتها و ساختارهای جوامع متفاوت است. در برخی از جوامع، نگرشهای ایدیولوژیک و قرائتهای خاص دینی- فرقهای ظرفیت قوی و در برخی جوامع محرومیتهای تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و تقسیم نشدن عادلانهی منابع و فرصتهای موجود بسترهای سالم گرایشهای افراطی پنداشته میشود. در بحث ریشهیابی علل و انگیزههای عمدهی افراط گرایی در افغانستان، فقر، بیعدالتی و عقدههای اجتماعی مسبب اصلی رشد روزافزون مخالفت در برابر دولت افغانستان و فعالیتهای افراطگرایانه شده است و در صورتی که به این عوامل راه حل بنیادی در نظر گرفته شود، شمار افراطگرایان  انگیزهای و شعوری به پایینترین سطح خواهد رسید.
 د- راهکاری ممکن دربرابر افراط گرایی :
عواملی که ذکر شد، مستلزم دریافت راهکارهای اساسی است. باید این پدیده در سطح داخلی و خارجی مورد تحلیل و ارزیابی دقیق و کارشناسانه قرار گیرد و برنامههای موثر و عملی برای مبارزهی مستمر علیه افراط گرایی موردی و مبتنی به عوامل ویژه مورد توجه قرار گیرد.
نخستین عنصر، راهکار و استراتیژی موثر و جامعی برای مقابلهی هدفمند در برابر افراط گرایی، ذهنیتسازی اجتماعی- فرهنگی، گفتمانسازی، فعالیتهای مدنی و روشنگرایانه و افزایش سطح آگاهی است. در واقع پرداختن به این مسایل کمک میکند که به لحاظ ذهنی- فکری آسیبپذیریهای افراد در برابر دیدگاههای افراط گرایانه کاهش یابد و افراط گرایان نتوانند به راحتی افراد را به طرف خود بکشانند.
فراتر از ظرفیتسازی و آگاهیدهی باید به نیازمندیها و مطالبات شهروندان رسیدگی شود. اشتغالزایی و فراهمسازی فرصتهای زندگی میتواند از پیوستن افراد به افر اطگرایی جلوگیری کند. افراد بیکار، فقیر و محرومی که گرفتاریهای زیادی در زندگی دارند، از ناگزیری به صفوف افراطگرایان میپیوندند.
فتواها و یافتههای نهادهای مذهبی در بهترین حالت میتواند بسترهای کاربرد ابزاری افراطگرایان از مفاهیم دینی را کاهش دهد، اما برای آنهایی که نه ملاعمر را میشناسند و نه به خلافت طالبانی اعتقاد مستحکم دارند و به دلیل محرومیت به صفوف افراطگرایی و مخالفین پیوستهاند، فتواها نمیتواند کارساز باشد.(5)
خلاصه : باورهای مذهبی، بیسوادی، فقر فراگیر، حضور دوامدار ایالات متحده در افغانستان، فساد در درون حکومت و توزیع ناعادلانهی فرصتهای اقتصادی بار دیگر باعث شده است تا زمینهیی برای رشد افراطگرایی فراهم شود.

دیدگاه شما