صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

استقلال افغـانستان عوامل وزمینه‌های داخلی وخارجی آن

-

استقلال افغـانستان عوامل وزمینه‌های داخلی وخارجی آن

در این شب و روزها دولت و مردم افغانستان خود را برای جشن صدومین سال استقلال کشورآماده میکنند. استقلال افغانستان در سال1919 از بریتانیای کبیر، براساس خواست و اراده ای مردم افغانستان و شرایط سیاسی و نظامی مناسبی که انگلیسیها هم تمایل به دادن استقلال به بسیاری از کشورها و از جمله افغانستان داشته است ،رسما اعلام گردید. در استقلال یک کشور اما و اگرهای زیادی وجوددارد ، شرایط خاص سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی مورد مطالعه و برسی قرارمیگیرد . برسی شرایط فوق در زمان استقلال کشور به بحث، بررسی و تحلیل همه جانبه نیازدارد، در مجموع وقتی یک رهبر، خواهان استقلال کشورش میشود باید توان اداره کشور و مبارزه با دشواریهای بعد ازاستقلال را داشته باشد. رسیدن به استقلال، عین رسیدن به آزادی نیست، و در همان عصر استعمار نیز چنین نبوده است. آزادی، به ظرفیت درونی برای پرورش و پذیرش آن نیز ضرورت دارد. چیزی که بسیاری از کشورهای به استقلال رسیده نداشته اند. به همین خاطر، مردمان آن کشورها، در عین حصول استقلال کشورهای شان، همچنان از آزادی محروم ماندند و چه بسا که در بند استبداد و تبعیض و ستم درون کشوری، بدبخت تر و نابودتر شده اند.برای تحلیل مختصرتاریخ وفرایند استقلال کشور و شرایط فعلی ، به روحیه ای اسقلال طلبی مردم افغانستان و چگونگی حفظ و دست اوردهای استقلال کشوراشاره میگردد.
زمینههای استقلال :
الف - زمینههای داخلی :
تفاهم دوامپراطوری وقت یعنی روس وانگلیس به امیرعبدالرحمان این امکان راداد تاحکومت مرکزی مقتدری رابنیادنهد .امیردر سیاست داخلی مستقل ولی سیاست خارجی اورا انگلستان اداره میکرد. امیرحبیبالله نیز مانندپدرگوش به فرمان انگلیس بود . استبداد داخلی و استعمارخارجی در افغانستان در دوره پدر و پسر باعث بروزاحساسات ناسیونالستی و آزادیخواهانه در میان روشن اندیشان و برخی از مردم افغانستان گردید. امیرامان الله خان پس ازمرگ پدر(1919) دارای افکارآزادیخواهانه و مترقیانه ، بادوکانون اصلی سلب آزادی مخالف بود. 
یک – روحیه ای جنگجویی مردم: یکی ازویژه گیهای مردم افغانستان روحیه ای جنگجویی و رزم آرایی بخصوص باچاشنی دینی و مذهبی میباشد ، وقت که اعلام گردد ، دین و وطن در خطر است یا اعلام جهادگردد "جهاد در مقابل کفار" مردمان این مرز و بوم از خورد و کلان در برابرخارجیها به عنوان جهاد در مقابل کفر صف آرایی نموده و از مقاومت و جهاد به آسانی دست بردارنخواهدبود .چنانچه جنگهای اقغان و انگلیس و سالهای جهادعلیه روسها، با پشتوانههای مذهبی و ملی زمینه ای شکست و خروج بی نتیجه ای انگلیس، روسها را فراهم کردند .
دو - روحیه ای استقلال خواهی :روحیه ای استقلال خواهی مردم و جهاد علیه دشمنان خارجی برای آزادی وطن، از دیگرعوامل اسقلال افغانستان از انگلیس بوده است . مردم در جنگها علیه انگلیس شجاعانه و دلیرانه رزمیدند اما فقط در ظاهر به استقلال رسیدند . این روحیه در دیگرجنگها و جهاد این مردم علیه روسها به اثبات رسید.
سه – نقش رهبری امان الله خان :
امان الله خان یکی از شاهان مشروطه خواه و آزادی طلب افغانستان بود. او از اغاز سلطنت موضوع استقلال افغانستان را در صدر برنامههای کاری اش قرار داد. او استقلالافغانستان را در عرصه سیاست خارجی اعلام نمود امان الله خان زمانیکه در ۳ مارچ ۱۹۱۹ تاج شاهی را به سر میکرد، چنین اعلام نمود:" به آن شرط این تاج و تخت را می پذیرم که شما با اندیشهها و افکار من همکاری کنید. حکومت افغانستان باید از نگاه داخلی و خارجی کاملاً مستقل و آزاد باشد."افکارامان الله خان در حوزه سیاست خارجی متوجه ستیز با دولت بریتانیابود .امان الله پس از تثبیت پایههای قدرت خود در درون کشور با انگلیس درافتاد و استقلال افغانستان را در عرصه سیاست خارجی اعلام نمود. امان الله خان در یکی ازسخنرانیهای خود اعلان سیاست خارجی و داخلی و وعده عدالت اجتماعی ، مساوات و برابری و برادری به مردم داد.
ب - عوامل خارجی
یک- جنبشهای مشروطه خواهی و آزادی خواهی در منطقه :
شاه امان الله خان زمام حکومت را زمانی بدست گرفت که تحولات سیاسی و ایدئولوژیکی در سراسر قاره آسیا حکمفرما شده بود. نهضت آزادی خواهی و مشروطه خواهی در بیشتر کشورهای آسیا از جمله امپراتوری عثمانی (ترکیه  امروزی) ایجاد شده بود که هدف آنها خارج شدن از وضعیت حکومت مطلقه به سوی یک حکومت مشروطه و نظام مند بود.تحولات فکری در سطح منطقه بالای افکار و اندیشه شهروندان افغانستان نیز تاثیر گذاشته بود. جوانان افغان از طریق نشریه سراج الاخبار با شرایط جدید آشناگردیدند و آنان نیز خواهان مشروطه خواهی و همچنان استقلال کامل افغانستان بودند.
دو- فشارهای بین المللی بر انگلیس :
با ورود دولت تزاری روس به بازارتجاری و تمایل آن دولت به دستیابی به آبهای آزاد و واردشدن به بازار رقابتهای تجاری و استعماری سرنویشت مردم و سرزمین افغانستان وارد دوران جدیدی گردید که به دوره رقابت دو استعمارگربزرگ روس و انگلیس در افغانستان نام گرفته است . انگلیس در زمانی که استقلال افغانستان را به رسمیت شناخت، با فشارهایی در اروپا و هندوستان روبرو بود:
از لحاظ سیاسی جنبشهایی ضد انگلیس در هند در حال رشد بود و از طرف دیگر، در مناطق سرحدی مانند چترال، و در بسیاری مناطق قیامها علیه انگلیس صورت میگرفت. اینها سبب شد که بالاخره انگلیس را وادارد تا استقلال افغانستان را به رسمیت بشناسد. جنگ اول جهانی سبب شد تا انگلیس از تمام توان نظامیخود برای رویارویی با رقیبان اروپایی اش به خصوص آلمان استفاده کند. به این دلیل انگلیسها توان راه اندازی جنگ دیگر را در افغانستان نداشتند: "در اروپا کشورهایی جنگ دیده بودند و میلیونها انسان تلفات دادند. از سوی دیگر هیتلر در آلمان به قدرت میرسد و انگلیس دیگر این توان را نداشت که بیاید و در افغانستان جنگی را به پا کند.
سه - ظهور ایالات متحده امریکا پس از جنگ جهانی اول به عنوان بازیگر مهم جهانی:
ظهور ایالات متحده امریکا پس از جنگ جهانی اول به عنوان بازیگر مهم جهانی و آغاز فعالیت جنبشهای آزادی خواهانه در هندوستان به باور مورخین عوامل مهمی بودند که سبب شد انگلستان استقلال افغانستان را به رسمیت بشناسد
سرانجام ، در ظاهر افغانستان استقلال خودرا به دست آورد .در واقع در ابعاد داخلی و خارجی هنوز با استقلال واقعی فاصلهها داشته و بدون توانمندیهای مدیریتی و بدون پشتوانههای سیاسی ،اقتصادی و نظامی کشور توان اداره و حفظ استقلال را نداشسته است .از لحاظ مدیریتی و ساختاری رهبری استقلال باید مثل گاندی در هند برای روزهای بعد از استقلال برنامه داشته باشد . در یک کشور بدون توانمندیهای علمی، کادرهای سیاسی، زیر بناهای اقتصادی چگونه میتوان اکت استقلال نمود .آنگهی ادعای استقلال بدون زمیهها و شرایط خاص و فقط بااخراج دشمن ازمرزها و جغرافیای سیاسی ، نه تنها باعث تغییر مثبت نخواهدشد که چه بسا باعث جنگهای داخلی ، خرابیها و ویرانی بیشترکشور خواهد گردد. چنانچه باخروج روسها ازافغانستان اوضاع امنیتی ، اقتصادی و اجتماعی به مراتب بدترگردبد. امروزه هم مردم افغانستان به دلیل وابستگیهای همه جانبه به حامیان خارجی نگران خروج بی موقع این نیروها از افغانستان میباشد .دردنیای امروز که دانش ارتباطات مرزهای سنتی رادر نوردیده دیگر استقلال به معنی و مفهوم سنتی اش معنی ندارد ، حتی بعضی ازکشورها که طرحهای بزرگ اقتصادی و اجتماعی در سردارند مثل ترکیه علاقه مند به پیوستن به اتحادیه ای اروپا میباشد .در دنیای امروز دیگراستقلال به تمام معنی معنی ومفهومیندارد.

دیدگاه شما