صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

انتخابات سیاسی یا اقتصادی؟

-

انتخابات سیاسی یا اقتصادی؟

هر چند به باور برخی مقوله سیاست از اقتصاد جدا است و هر یک دارای اهداف، مبانی و سازوکارهای خاص خود است و به تعبیری هر یک رشته¬ای جدا گانه است، اما پیچیدگی و در هم تنیدگی روابط در جوامع امروزی باعث شده است نتوانیم به راحتی مرزهای این دو علم را از هم تفکیک کنیم و بگوییم که فلان پالیسی دولت و بخش خصوصی آیا کاملاً سیاسی بوده یا کاملاً اقتصادی؟ قدرت و پول در کنار هم سیاست و اقتصاد را چسبانیده است.
در این میان است که وقتی مقوله انتخابات مطرح میشود باز همین سوال پیش میآید که انتخابات امری کاملاً سیاسی است یا نه تماماً به روابط اقتصادی و منافع آتی فرد، گروه، احزاب یا حامیان انتخابات بر میگردد؟ یا به چه میزان انتخابات سیاسی یا اقتصادی است؟ مرز تفکیک این دو کدام است؟
برای پاسخ باید کمیروی حقیقت انتخابات و فلسفه آن بیشتر تفکر و تمرکز نمود و باید دانست که؛ هر اندازه جامعه ای به لحاظ سیاسی در درجه بالاتری از توسعه قرار گیرد، مشاركت پذیری و نقش مردم در تعیین سرنوشت خود در آن، پررنگ تر و گسترده تر خواهد بود و بالعكس.
تقویت جامعه مدنی و افزایش نقش مردم در تعیین سرنوشت خود، نه فقط در نظامهای مردم سالار كه بحثی مهم در ادبیات توسعه به ویژه توسعه سیاسی است، به طوری كه اندیشمندان و صاحب نظران بر این دیدگاه هستند كه میزان موفقیت برنامههای توسعه در هر جامعه ای به میزان مشاركت پذیری مردم آن بستگی دارد.
در افغانستان عزیز نیز با توجه به اهمیت مردم سالاری و همچنین تاكیدی كه بر توسعه متوازن و همه جانبه در چند دهه اخیر شده است؛ نمیتوان نقش و تاثیر انتخابات و مشاركت پذیری مردم را در پیشرفت و توسعه كشور نادیده گرفت. با توجه به رابطه متقابل انتخابات و اقتصاد به عنوان لازم و ملزوم همدیگر، بیان نكاتی قابل ذكر است؛
1-فرهنگ و سیاسی شاخصی مهم در توسعه سیاسی به شمار میروند فرهنگ سیاسی كه بیش از هرچیز به طرز تلقی و نگرش مردم از سیاست و حكومت بر میگردد، اگر در چارچوبهای جامعه مدنی، نقش آگاهی بخشی خود را در زمینه ساختار قدرت سیاسی در جامعه به مردم ایفا كند و هیجانات و احساسات آنها را به سمت عقلانیت محوری هدایت كند، میتواند جامعه را در مسیر توسعه سیاسی هدایت كند.
چنانچه جامعه ای در فرهنگ سیاسی خود علاوه بر ارزشها و الگوهای سیاسی، مفاهیمیهمچون؛ آزادی خواهی، حاكمیت قانون، شفافیت، عدالت اجتماعی، مسوولیت پذیری و غیره را در افكار عمومیخود نهادینه سازد، مسیر توسعه سیاسی آن هموارتر خواهد بود.
2- مشاركت سیاسی كه بیش از هر چیز در انتخابات نمود دارد، هم نشانه ای از توسعه سیاسی و هم بخشی مهم از سرمایه اجتماعی یك جامعه را تشكیل میدهد.  تقویت و افزایش مشاركت در جوامع با ساختارهای سیاسی مردم سالار همیشه امری مطلوب بوده است. جامعه ای كه مردم در آن مشاركت پذیری بیشتری دارند، در درجه بالاتری از توسعه قرار دارد. یعنی ساختار برنامه ریزی و سیاستگذاریها درآن توانسته است سطحی مطلوب از بسترهای لازم برای توسعه اعم از فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و غیره فراهم كند.
حضور مردم در پای صندوقهای رای علاوه بر پذیرش مشروعیت و مقبولیت نظام سیاسی نشان دهنده رضایتمندی آنان از وضعیت موجود است و میتواند به افزایش همبستگی ملی منجر شود.
3- توسعه در معنایی دیگر به حكمرانی خوب تعبیر شده است. به این معنا كه پیشرفت و دستیابی به وضعیت مطلوب در یك جامعه بیش از هر چیز در گرو ارتباط متقابل و تاثیرگذاری مردم، نهادهای مدنی و ساختار سیاسی یا به عبارتی دولت و حاكمیت به دست میآید. ساختارهای اجتماعی - سیاسی و اقتصادی جامعه با حركت در مسیر شفافیت، عمل به قانون، پاسخگویی، مسوولیت پذیری و مشاركت است كه میتوانند به سطحی از حكمرانی خوب یا مطلوب برسند. تحقق این شاخصها در جامعه زمانی صورت میگیرد كه ساختار قدرت در آن جامعه برگرفته از مردم باشد.
از این رو انتخابات وحضور مردم در پای صندوقهای رای، همچنین فعالیت و مشاركت فراگیر نهادهای مدنی و احزاب سیاسی هم به معنای مشاركت آحاد جامعه در سرنوشت خود تلقی میشود هم میتواند به مطلوبیت حكمرانی منجر شود.
اگر چه در افغانستان مشاركت بیش از هر چیز به حضور مردم پای صندوقهای رای محدود میشود، اما همین میزان مشاركت نیز با بسترسازیهای توسعه ای در دهه اخیر برای مردم به دست آمده است. از سویی برنامه ریزان توسعه امروزه بیش از هر چیز بر مشاركت مردمیدر طراحی و اجرای سیاستهای توسعه ای تاكید دارند. انتخابات نیز به عنوان عرصه مشاركت فراگیر آحاد جامعه اگر چه خود نشانه ای از توسعه یافتگی قلمداد میشود اما در طرف دیگر نیرویی تقویت كننده است كه به تحقق سیاستهای توسعه در كشور كمك میكند.
لذا جامعه وقتی به بلوغ و توسعه اقتصادی میرسد که تمام ملت نگران آینده اقتصادی خود باشد و تمام فعالیتهای سیاسی خود را تنهابر اساس منفعت ملی و اجتماعی شکل دهند. کل جامعه به حیث یک انسان اقتصادی واحد باید در نظر گرفته شود. اقتصاد کل و اقتصاد ملی و کلان جامعه نقطه مشترک تمام آحاد ملت باشد و دولت محترم نیز تمام تلاش خود را معطوف شاخصهای کلان رشد و توسعه اقتصادی نمایند. لذا هر برنامه سیاسی هم در کشور وجود دارد مانند انتخابات باید مهمترین و کلیدی ترین سوال آن مقوله شاخصهای کلان اقتصادی باشد. بنابر این انتخابات سیاسی افغانستان باید رویکردی کاملاً اقتصادی معطوف به آینده و بهبود شاخصهای انسانی و اقتصادی جامعه باشد. مردم شریف و زحمت کش افغانستان میتوانند با رفتار صحیح در انتخابات سیاسی، آینده اقتصادی و معاش خود و جامعه را تضمین نمایند. لذا انتخابات افغانستان بیش از آنکه سیاسی باشد، اقتصادی است.

دیدگاه شما