صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

یازده سپتامبروپیامدهای آن درافغانستان

-

یازده سپتامبروپیامدهای آن درافغانستان

در ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ مرگبارترین و بزرگترین عملیات «تروریستی» تاریخ در خاک ایالات متحده بوقوع پیوست و پیامدهای مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی برای این کشور و جامعهٔ جهانی به دنبال داشت. به گفته تحلیلگران یازدهم سپتامبر تاریخ سیاسی این کشور را تغییر داد. آمریکایی که پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در دهه نود رقیبی در جهان نداشت با دشمن جدیدی بنام «اسلام گرایی افراطی» روبرو شد واشنگتن پس از حمله به برجهای تجارت جهانی در نیویورک از گروه طالبان خواست که بن لادن را به واشنگتن تسلیم کند و پس از اینکه گروه طالبان با این خواسته آمریکا مخالفت کرد، جرج بوش رئیسجمهور وقت آمریکا، با شعار از بین بردن تروریسم بویژه گروه القاعده، برقراری نظام دموکراتیک، آوردن صلح و ثبات و از بین بردن کشت مواد مخدر و فساد اداری در افغانستان با تعدادی انبوه از نیروهای نظامی آمریکایی و نیروهای کشورهای عضو ناتو پا به افغانستان گذاشت، بانگاه اجمالی به برسی دست آوردها و ناکامی های حضورنیروهای خارجی به رهبری آمریکا ونیروهای ناتو پرداخته شده است.
یک – دست آوردها:
حضور آمریکایی ها ومتحدین اش را درافغانستان باتوجه به پیامدهای مثبتی که درافغانستان داشته است درمحورهای کلی زیر میتوان خلاصه نمود.
الف –نظامی:
سقوط طالبان در مدت دوماه بمباران هوائی و با پیاده شدن هزاران سرباز پیادهء امریکائی موجب اغفال تصمیم گیرندگان در پنتاگون و قصرسفید شد. سازمان ملل متحد مجوز حمله به افغانستان را صادر کرد و نیروهای بین المللی کمک به تامین امنیت "ایساف" در افغانستان به عملیات آغاز کردند اما بعدا امریکا با ازدیاد نیرو و کشیدن پای پیمان اتلانتیک شمالی به افغانستان، دامنهء جنگ را گسترش داد. و همچنین پذیرفتند که برای کمک به تامین امنیت در افغانستان، پس از سالها بی ثباتی، نیروهای بین المللی حافظ صلح در افغانستان مستقر شوند.درتامین اهداف نظامی اولیه مبنی برحذف طالبان ازقدرت وکنترل آن ها نیروهای خارجی به رهبری آمریکایی ها موفق بوده است واگراراده حذف دایمی آن هارا داشته باشد این توانمندی را هم دارد
ب - برقراری نظام دموکراتیک:
در سیزدهم دسامبر سال ۲۰۰۱ میلادی به دنبال ۹ روز بحث و مشاجره، شرکت کنندگان نشست بن در آلمان، یک توافقنامه دو مرحله ای را امضا کردند که سنگ بنای ایجاد نظام جدید را پس از بیست سال جنگ داخلی در افغانستان گذاشت.براساس این توافقنامه تاریخی، چهره ها و گروه های کلیدی درگیر در مسایل افغانستان روی ایجاد یک حکومت موقت شش ماهه توافق کردند جناح های مختلف شرکت کننده در این نشست، از جبهه متحد شمال گرفته تا سایر گروه های جهادی و نیز افراد طرفدار محمد ظاهرشاه این توافقنامه را امضا کردند.توافقنامه بن، توانست به یکی از جنجالی ترین معضل سیاسی افغانستان در سه دهه گذشته که تقسیم قدرت سیاسی بود پایان دهد و با انتخاب حامد کرزی، از چهره های جهادی پشتون تبار به عنوان رئیس اداره موقت، روند جدیدی را در افغانستان آغاز کند. بنابر فیصلهء کنفرانس بن، حکومت موقت در افغانستان برهبری حامدکرزی بمیان آمد تا آغازگر مسیری باشد که جامعهء جهانی برای افغانستان تعیین کرده بود. این مسیر بعدا با حکومت انتقالی، و سرانجام حکومت انتخابی پی گرفته شد. در این مسیر دشوار، افغانستان دو لویه جرگه را نیز تجربه کرد و دومین لویه جرگه به قانون اساسی جدیدی برای افغانستان رای مثبت داد. افغانستان به این ترتیب دارای یک نظام مبتنی بر اصل مردم سالاری شد
ج - قانون اساسی:
یکی ازاهداف نظام جدید وپیامد های نشست بن تدوین قانون اساسی جدید بودکه عملی گردید قانون اساسی افغانستان یکی از مدرنترین قوانین اساسی درمیان کشورهای جهان به حساب می رود؛ در این قانون اساسی از سویی، به ارزشها و مطالبات تاریخی، کنونی و آینده مردم افغانستان و همینطور واقعیت های اجتماعی و فرهنگی جامعه توجه لازم صورت گرفته و از طرف دیگر، به ارزشهای جهان مدرن و ایجابات یک جامعه مطلوب دمکراتیک و قابل قبول برای جهان امروز.این قانون اساسی یکی از افتخارات و دستاوردهای تاریخی مردم افغانستان به حساب می رود. شکل و ساختار نظام سیاسی،جایگاه و اهمیت جامعه مدنی و همچنین کثرت گرایی در ابعاد مختلف آن در این قانون پرداخته می شود.
نظام سیاسی در قانون اساسی: نظام سیاسی افغانستان جمهوری اسلامی است؛ جمهوری شکل و قالب نظام و اسلامیت محتوا و درون مایه آن می باشد.این ساختار در واقع محصول سرگذشت تاریخ سیاسی سرزمین افغانستان، واقعیت های موجود اجتماعی و سیاسی کشور و نیز تجربه حکومت داری جهان معاصر است. جمهوریت، نشان دهنده جایگاه و نقش مردم در ایجاد و سمت و سو دهی نظام سیاسی کشور است؛ مردمی که قرن هاست از داشتن چنین حقی محروم بوده و در زیر یوغ حکومت های خودکامه و مستبد نفس می کشیده اند.
د - آزادی های مدنی ،شغلی وتحصیلات:
با سقوط طالبان در افغانستان امید به این کشور بازگشت و فضای افغانستان در زمینههای گوناگون از جمله برای زنان تغییرات اساسی را تجربه کرد. زنان افغان حقوقی مانند تحصیل در مدرسه، دانشگاه و موسسات آموزشی، رفت و آمد آزادانه در معابر و محلهای عمومی، اشتغال، حضور در رسانهها مانند رادیو و تلویزیون را بدست آوردند، حتی ستودیوهایی برای اجرای موسیقی به وجود آمد، استفاده از اینترنت گسترش یافت.کمکهای کشورهای خارجی در ابتدا وضعیت اقتصادی افغانستان را با رونق نسبی مواجه کرد تا جایی که تصور میشد مردم افغانستان رو به خوشبختی در حال حرکت هستند و کشورشان نیز در مسیر صحیح خود قرار گرفته است جهان غرب با سخاوت کمک می کرد تا اقتصاد در این کشور سروسامان یابد اما در این بخش نیز استراتژی مشخصی وجود نداشت و اولویت ها طبقه بندی نشد. بخش بزرگی از این کمک ها در مواردی به مصرف رسید که امروز کسی نمی تواند از آن حساب بدهد. این نوع بی سروسامانی در کمک ها موجب بمیان آمدن یک طبقهء کوچک مرفه گردید و فاصلهء طبقاتی میان اکثریت فقیر و یک اقلیت ثروتمند که امروز بشکل یک مافیای اقتصادی در تار وپود اقتصاد ضعیف و مصرفی افغانستان نفوذ کرده است، تنش های طبقاتی در جامعه را بمیان آورد و در گسترش ناامنی ها تاثیر برجا نهاد.
ه – انتخابات :
قانون اساسی کنونی با دقت و مسولیت پذیری، این حق را به ملت اعطا و امتیاز انتخاب مسولین و کنترول نظام سیاسی کشور را به آنها داده است. از سوی دیگر، برای جلوگیری از تمرکز قدرت و پیشگیری از استبدادی شدن سیاست، بر عکس قوانین اساسی گذشته، اصل تفکیک قوا را پذیرفته است؛ درنظام موجود و قانون اساسی حق رای دادن ، انتخاب کردن ومشارکت درانتخابات درچندین دوره اجرا وبه رسمیت شناخته شده است  صرف نظرازتقلبات ونقیصه های اجرایی درانتخابات ، پایه واساس نظام انتخابی براساس آرای مردم خودش دست آوردی بزرگی محسوب می گردد.
دو- ناکامی ها :
الف – مبارزه باتروریسم
عدم حضورطالبان دربن به عنوان یک نقیصه مطرح وبه باورآگاهان سیاسی ونظامی یک ازعوامل ناکامی درتامین صلح وامنیت عدم حضورطالبان میباشد بر طبق برنامهء امریکا، جنگ این کشور  امریکا جنگ با شورشگری را بعد از سال 2014 به حکومت افغانستان واگذار کرد و مسئولیت های امنیتی را بصورت کامل به نیروهای افغان سپرد.  علیرغم تبلیغات منقی والقای ترس و حشت ازعدم توانایی نیروهای امنیتی درمقابل طالبان وتروریستان ، درپنج سال اخیر این نیروها باتمام وجود علیه دشمنان وطن مقاومت کرده اند ، اما نیروهای خارجی درمجموع درتقابل باتروریستان وشبکه های ترورستی موفق نبوده است اگرچناچه درقالب صلح و مذاکره احتمالی ازادامه مبارزه بااین شبکه ها صرف نظرکنند ناکامی دراین مبارزه راباید بپذیرد.
ب- تامین امنیت و صلح :
هرچند موضع طالبان از قبل مشخص بود که با دولت افغانستان مذاکره نخواهند کرد؛ اما این ابراز حمایت امریکا که به معنی شناختن امارت اسلامی بعنوان یک جهت در منازعهء افغانستان است، موجب نگرانی بیشتر حکومت افغانستان گردید . پس از طولانی شدن جنگ ومذاکره صلح در افغانستان، اکنون کمکها کاهش یافتهاند، شعارهای خارجیها رنگ باختهاند کشت مواد مخدر افزایش یافته، حملات شبه نظامیان در تمام افغانستان گسترش یافته است. و پس از 18 سال به نظر میرسد سراب خوشبختی مردم افغانستان خود را آشکار میکند.سرنوشت صلح ومذاکره با طالبان هم نامعلوم!

دیدگاه شما